چه کسانی نور چشم مردمند؟

کدخبر: ۶۳۸۹۳

تاریخ انتشار: ۰۸ تیر – ۰۲:۲۲

print نسخه چاپی

send ارسال به دوستان

چه کسانی نور چشم مردمند؟

کیهان در ستون پاورقی خود نوشت:
روحانی: شخصی به امام گفته بود: «من سوار قطار خوزستان یا خراسان می شدم، بی آنکه بلیط بخرم». امام فرموده بود: «وظیفه است که بروی و به همان اندازه بلیط بخری و پاره کنی». امام در کتاب کشف اسرار تصریح می فرمایند که با این که فقها همه حکومت ها غیر از حکومت الهی را غاصب می دانند، اما تا زمانی که نتوانند حکومتی را جایگزین آن کنند، نباید با قوانین مصوبه آن مخالفت کنند. به نظر من امام در کتاب کشف اسرار، بیشتر از کتاب حکومت اسلامی سال ۴۸ مبانی را ذکر کرده اند، چون در آنجا حکمی زاده، نویسنده کتاب اسرار هزار ساله می گوید که فقها مدعی هستند که حکومت متعلق به آنهاست، ولی هیچ دلیلی ندارند. امام هم از قرآن، هم از روایت، هم از عقل و دلیل و برهان آورده اند که حکومت باید به دست فقها باشد.

نکته دوم روش خود امام در مبارزه است که نشان می دهد امام به دنبال براندازی بودند و در روز اول آغاز نهضت یعنی ۱۶ مهر ۱۳۴۱، در منزل بنیانگذار حوزه علمیه قم، مرحوم آشیخ عبدالکریم حائری «اعلی الله مقامه» فرمودند: « اگر ما می خواهیم اسلام و ایران از اضمحلال نجات پیدا کند، باید خاندان پهلوی را از بالا پایین بکشیم، چون استعمار انگلیس اینها را آورده که هم اسلام را به دست اینها از بین ببرد و هم ایران را به روز سیاه بنشاند». این جملات نشان می دهد که امام به دنبال براندازی بودند و کسی که دنبال براندازی است، مشخص است که چه می خواهد و جالب اینجاست که ساواک این سخن امام را در گزارش های خود آورده که من سندش را در جلد اول نهضت امام آورده ام.
نکته سوم این که در روش مبارزه امام کاملاً مشخص بود که امام دارند مبارزه را علیه شاه پیش می برند. در آنجایی که می گویند: «بدبخت! بیچاره! ۴۵ سال از سنّ ات می گذرد، هرچه را که برایت دیکته می کنند، نگو»، کاملاً مشخص است که مبارزه علیه شاه است، اما همان طور که شما عزیزان هم اشاره کردید، بیان هدف، زمینه سازی می خواهد. من کتاب نهضت امام خمینی را در نجف نوشتم. در آنجا آورده ام که هدف مثل یک میوه است. اگر زود بچینند، کال و نارس است و غیرقابل هضم، اگر دیر بچینند، از بین می رود و فاسد می شود. یک رهبر حکیم آن است که بتواند از وقتش درست استفاده کند. اگر امام در سال ۴۱، براندازی رژیم شاه را اعلام می کرد، مسلماً او را از بین می بردند.
¤ مردم هم همراهی نمی کردند…
روحانی: بله، چون خیلی از مردم هنوز به شاه علاقه مند بودند و حرف های عوامفریبانه شاه را پذیرفته بودند. این که امام در جریان حمله به مدرسه فیضیه خوشحال می شود و می گوید همین را می خواستیم و خوشحال شدیم، به خاطر این است که ماهیت شاه کاملاً برملا شد. امام در مرحله اول به دنبال آن بود که مردم را آگاه کند و مردم، شاه ام الفساد را به درستی بشناسند تا هدف را در وقت مناسبش مطرح کند.
بنابراین همان طور که اشاره کردید که امام در سخنرانی روز ۴ آبان ۱۳۴۳ گفتند: «دنیا بداند که اینها وکیل ملت نیستند، اگر بودند من عزلشان می کردم»، اگر جز اندیشه حکومت باشد، این حرف معنا نخواهد داشت و نشان می دهد که امام به مسئله حکومت کاملاً اعتقاد داشت. بنابراین چه در اصل براندازی رژیم شاه و چه در تأسیس حکومت اسلامی، روش خود امام هم بخوبی موضوع را نشان می دهد و این حقیقت را روشن می کند که امام از آغاز به دنبال براندازی رژیم شاه و تشکیل حکومت اسلامی بود.
¤ نکته دیگری که غالباً دشمنان نظام سعی در القای آن دارند این است که در زمان امام ریزشی وجود نداشت ولی پس از امام، ریزش های زیادی اتفاق افتاده است. آیا این ادعا درست است؟ آیا کسانی که مدعی هستند نظام آنها را حذف کرده است، این حذف به عملکرد خودشان مربوط نمی شود؟
رحیمیان: مگر منافقین، لیبرال ها، بنی صدری ها، قائم مقام رهبری ، خلق مسلمان ها، برخی از مراجع و… مصداق ریزش نبودند؟ به علاوه، می دانیم بعد از رحلت پیغمبر اکرم (ص) عموم مردم ، مگر عده ای انگشت شمار دچار برگشت شدند: «ارتدّ الناس بعد النبی الاّ ثلاثه او اربعه». اما بعد از رحلت امام، درست برعکس بود؛ کسانی که دچار ریزش شدند، نسبت به کل جامعه، علما، مراجع و نخبگان انگشت شمارند! تازه همین تعداد هم که ریزش پیدا کردند، از طرف نظام و رهبری حداکثر تلاش برای حفظ آنها شد ولی در واقع آنها خودشان این بیراهه را انتخاب کردند نه نظام.
روحانی: کسانی که مدعی حذف شدن هستند، ابتدا باید روششان مطالعه شود. آیا آنها آن گونه که باید و شاید پیرو ولی فقیه بودند؟ آیا آرمان ها و خط امام را کاملاً پاس داشتند؟ یا بر این باورند که چون از یاران امام بوده اند، هر کاری بکنند و هر راهی بروند، به دلیل این که از یاران امام بوده اند، باید از هرگونه برخوردی مصون باشند؟ اگر بر این باورند که چون مدتی در خدمت امام بوده اند ـ حالا ما کار نداریم که یار واقعی امام بوده اند یا نایار امام ـ برای همیشه از هرگونه انتقاد و اعتراضی مصون هستند. این حرف برادران اهل تسنن ماست که صحابه به دلیل این که در کنار پیامبر(ص) بوده اند، صرفاً به دلیل این که صحابه هستند، قابل احترام هستند، درحالی که در مکتب تشیع، در کنار پیامبر(ص) بودن و حتی همسر پیامبر بودن ملاک نیست، بلکه ملاک، عمل فرد است. امروز اگر افرادی دچار ریزش شده اند، در مرحله اول، مشکل از خودشان است، یعنی که از خط رهبری جدا شده اند، اوامر رهبری را آن گونه که باید اطاعت نمی کنند…
¤پرسش این است که کسی که مدعی پیروی از خط امام است، آیا امروز باید در کنار لیبرالها، غربزده ها و نهضت آزادی باشد؟
روحانی: قبل از این باید پرسید کسی که مدعی پیروی از خط امام است، آیا اصل ولایت فقیه را قبول دارد یا ندارد؟
¤ که مهم ترین میراث امام است…
روحانی: آیا این را قبول دارد؟ پس این چه جور پیروی از ولایت فقیه است؟ چگونه دارد از خط امام اطاعت می کند؟ خود امام قبل از این که مبارزات را شروع کند، به این اصل اعتقاد داشت. چرا امام از بعد از شهریور ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۱ نهضت را آغاز نمی کند؟ در آن موقع شاه ضعیف بود و امام هم واقعاً انگیزه و اندیشه براندازی داشت، ولی تا وقتی که آیت الله العظمی بروجردی در قید حیات بود، امام هرگز به خود اجازه نداد برخلاف نظر ولی زمان کاری انجام بدهد. البته محضر ایشان می رفت، انتقاد می کرد، پیشنهاد می داد، اعتراض هم می کرد، ولی وقتی از محضر ایشان بیرون می آمد، نظرات ایشان را کاملاً ملحوظ می داشت، خلاف رأی ایشان حرفی نمی زد و کلامی نمی نوشت.
حتی اگر کسانی کوچک ترین تعرضی نسبت به آقای بروجردی داشتند، امام تا آخر عمرش آنها را نبخشید و تا روزی که چشم از جهان فرو بست حاضر نشد آنها را کوچک ترین تأییدی بکند.
امام نسبت به اصل ولایت فقیه این گونه بود و تا وقتی که آقای بروجردی زنده بود، برخلاف رأی و نظر ایشان حرکتی نکرد. آن وقت کسانی که امروز مدعی پیروی از امام هستند، چگونه است که از خط ولایت پیروی نمی کنند؟ حرفشان چیست؟ چه می خواهند بگویند؟ امام درمورد آرمان های خود هیچ وقت کوتاه نیامد. تعبیر امام از نهضت آزادی این است که تا این کشور را به دست امریکا ندهند، دست از توطئه برنمی دارند. حالا چطور شده که اینها یاران جان در جانی نهضت آزادی شده اند؟
امام در مورد امریکا هرگز کوتاه نیامد و امریکا را دشمن قسم خورده ایران و مسلمانان می دانست، آن وقت آقایان می گویند ما همان موقع هم به امام نامه نوشتیم که با امریکا کنار بیاییم، چه فرقی بین امریکا با چین و شوروی هست؟ این حرف ها را در همان سال های اول نهضت هم مخالفین مطرح کردند و امام جواب داد. در سال ۴۳ که امام تازه از زندان آزاد شده و علیه اسرائیل سخنرانی تندی را ایراد کرد، بعضی از آخوندهای بی سواد تهران الم شنگه راه انداختند که «الکفر مله واحده»، ایشان چرا دائماً از اسرائیل می گوید؟ امام می گوید من از این که جمله «الکفر مله واحده» از سوی سازمان ملل سر زبان ها افتاده، متأسفم. این کلام خلاف نص قرآن کریم است. ما در احکام دینی کافر حربی و کافر غیرحربی داریم. یعنی چه که چه فرقی بین روسیه و امریکا و چین هست؟ الان امریکا به عنوان یک دشمن اصلی و قسم خورده در مقابل ما ایستاده. پیامبر اکرم(ص) با یهودیانی که کافر حربی نبودند، پیمان می بست و با کفار حربی می جنگیدند.
امروز کسانی که در خط اصیل امام و پایبند به خط امام باشند، نور چشم مردم هستند. ملت محال است امام را دوست داشته باشد و یاران و پیروان امام را طرد کند. اگر اینها امروز نمی توانند در میان مردم، سر بلند کنند، اگر نمی توانند حتی در میان مردم بیایند و با آنها حرف بزنند، مشخص است که از خط امام منحرف شده اند، والا مردم که عوض نشده اند. اینها مدعی هستند که مخالفان آنها بی سیم به دست ها هستند. پس مردم مرده اند؟ مردم امکان ندارد اجازه بدهند به کسی که در خط امام است، کوچک ترین اهانتی بشود و همان طور که پشت سر امام ایستاده بودند، پشت سر رهبر ایستاده اند و خط امام را پاس می دارند، از یاران امام هم با همه وجودشان حمایت می کنند. اگر مردم در صحنه نباشند و به تعبیر اینها مرده باشند، نظام ما نمی تواند پا برجا بماند. قدرت نظام ما به این مردم است. این مردمی که پشت سر نظام ایستاده اند، پشت سر یاران امام هم ایستاده اند. اگر مردم نسبت به اینها بی توجه شده اند، باید ببینند خودشان چه کرده اند که به این روز سیاه نشسته و نزد مردم مطرود و منفور شده اند.

شماره پیامک: ۳۰۰۰۱۵۰۵۹۸

Bookmark and Share


۵۹۸٫ir

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.