گزارش کامل و خواندنی سینمانگار از پروژه جنجالی «لاله» را از دست ندهید

به گزارش سینمانگار، چندی پیش خبر ساخت فیلمی سینمایی تحت عنوان «لاله» به کارگردانی اسدالله نیک‌نژاد(فیلمساز مقیم آمریکا) و تهیه‌کنندگی مرکز گسترش مستند سینمای تجربی در رسانه ها اعلام شد. در خبرها عنوان شد که برای ساخت این فیلم که بر اساس زندگی لاله صدیق قهرمان مسابقات رالی بانوان ساخته خواهد شد، پنج میلیارد تومان هزینه در نظر گرفته شده و قرار است در ساخت آن از عوامل مطرح و بین المللی سینمای جهان و هالیوود استفاده شود.

اعلام این خبر با واکنش های متفاوت و متضادی همراه بود و موافقان و مخالفان، از زوایای مختلفی به اظهار نظر درباره پروژه سینمایی «لاله» و کارنامه فیلمسازی اسدالله نیک‌نژاد در هالیوود پرداختند، که در ادامه می خوانید:

از طرفی، کارگردانی همچون جمال شورجه که به سازمان سینمایی نزدیک است، از ساخت این فیلم حمایت کرده و با اشاره به داستان این فیلم، به مهر گفت: فیلم سینمایی«لاله» نشان دهنده دختر ایرانی است که توانسته به عنوان یک قهرمان ایرانی در عرصه بین‌المللی خوش بدرخشد. به اعتقاد من سوژه این فیلم یک سوژه روز جهان‌شمول است که می‌تواند بخش عمده‌ای از تبلیغات علیه ایران مبنی‌بر عدم وجود تمدن و تجدد در زندگی شهرنشینی را خنثی کند.
 
شورجه افزود: باور افکار عمومی دنیا درباره زن ایرانی این است که او آزادی عمل و استقلال در فعالیت اجتماعی ندارد و یا حتی اجازه رانندگی ندارند. با این اصواف گمان می‌کنم پروژه سینمایی «لاله» می‌تواند پاسخی به تمام شبهات مطرح شده در این خصوص باشد.

از سوی دیگر، کارگردانی چون همایون اسعدیان که رئیس صنف کانون کارگردانان خانه سینما نیز هست، عقیده دارد: به نظرم کل ماجرا یک بازی برای منحرف کردن اذهان سینماگران است و اینکه پشت پرده چه کاری می‌خواهند انجام دهند را نمی‌دانم، ولی می‌دانم این قضیه پشت پرده ای دارد و پشت آن مسائل دیگری است.

اسعدیان به باشگاه خبرنگاران گفت: مسئولین بی هدف هوس نکردند فیلمی با هزینه ۵ میلیارد بسازند که این قضیه بعدها معلوم می‌شود که چه بوده است.

در ادامه حتی پای حوزه علمیه و روحانیت نیز در ماجرای ساخت فیلم «لاله» باز شد و آیت‌الله مقتدایی مدیر اسبق حوزه‌های علمیه سراسر کشور و عضو جامعه مدرسین حوزه با اشاره به تولید پروژه مشترک «لاله» با هالیوود گفت: مسئولان مومن و دلسوز، حوزه‌ علمیه، مراجع بزرگوار تقلید از این امر نگرانند.

به گزارش سینمانگار، در حالی که روز گذشته خبرگزاری دولت خبر از رایزنی برای حضور رابرت دنیرو و جرج کلونی بازیگران مطرح هالیوودی در فیلم سینمایی «لاله» داده بود، امروز علیرضا سجادپور مدیرکل اداره نظارت ارزشیابی سازمان سینمایی از صدور مجوز تولید فیلم سینمایی «لاله» به کارگردانی اسدالله نیک‌نژاد و تهیه‌کنندگی مرکز گسترش مستند سینمای تجربی در هفته آینده خبر داد.

علیرضا سجادپور مدیرکل اداره نظارت ارزشیابی ارشاد با اعلام این خبر به مهر، در توضیح کیفیت صدور پروانه ساخت این فیلم سینمایی گفت: بازنویسی فیلمنامه فیلم سینمایی «لاله» به پایان رسیده و به اداره نظارت ارزشیابی ارشاد تحویل شده‌است. اما به دلیل آغاز ماه مبارک رمضان نخستین جلسه شورای صدور پروانه ساخت که قرار بود امروز(دوشنبه) جلسه داشته باشد لغو شده و بررسی این فیلمنامه به هفته آینده موکول شده‌است.

در همین حال، امروز حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان، در یادداشت روز این روزنامه، در مطلبی با عنوان “خون در دل لعل!” به شدت نسبت به ساخت فیلم «لاله» توسط اسدالله نیک‌نژاد موضع منفی گرفته و به انتقاد از سازمان سینمایی و مسئولانش که چراغ سبز ساخت این پروژه را داده اند، پرداخت.

حسین شریعتمداری در یادداشتش نوشت:

می گویند- و شاید فقط یک لطیفه باشد- که دزدی به خانه ای دستبرد زده و آنچه را در دسترس بود، به یغما برده بود. مأموران پلیس بعد از حضور در محل و بررسی کارشناسانه و فنی، اعلام کردند که سرقت در فاصله بین ساعات یک تا سه نیمه شب صورت گرفته است و صاحبخانه که مردی پاکدل، اما ساده اندیش بود، شانه به نشانه تعجب بالا آورد و گفت؛ پس این آقای دزد که تمام شب گذشته را مشغول دزدی بوده است، نماز شبش را چگونه و در چه فرصتی به جای آورده است!

در این نوشته، اگرچه به فیلم در دست تهیه «لاله» و سفارش ساخت آن به یک کارگردان بدسابقه اشاره ای رفته است ولی موضوع آن ساده اندیشی برخی از خودی های پاکدل و پی آمدهای پرهزینه ای است که فریب خوردگی آنها در پی داشته و به مردم و نظام تحمیل می کند. در کیهان روز چهارشنبه ۲۱ تیرماه سفارش یک فیلم با عنوان «لاله» به یکی از کارگردانان و تهیه کنندگان ایرانی و بدسابقه «هالیوود» به نقد کشیده شده بود. داستان این فیلم به روایت یکی از کارگردانان خوشنام و متعهد و البته ساده اندیش کشورمان، چنین است؛ «فیلم سینمایی «لاله» نشان دهنده دختر ایرانی است که توانسته به عنوان یک قهرمان ایرانی در عرصه بین المللی خوش بدرخشد. به اعتقاد من سوژه این فیلم یک سوژه روز جهان شمول است که می تواند بخش عمده ای از تبلیغات علیه ایران مبنی بر عدم وجود تمدن و تجدد در زندگی شهرنشینی را خنثی کند.»!!

همین کارگردان عزیز کشورمان در ادامه می گوید؛ «باور افکار عمومی دنیا درباره زن ایرانی این است که او آزادی عمل و استقلال در فعالیت اجتماعی ندارد و یا حتی اجازه رانندگی ندارند. با این اوصاف گمان می کنم پروژه سینمایی «لاله» می تواند پاسخی به تمام شبهات مطرح شده در این خصوص باشد.»!

قبل از پرداختن به موضوع اصلی، اشاره به این نکته نیز ضروری است که ساخت فیلم «لاله» به کارگردانی واگذار شده که طی دو دهه اخیر در هالیوود به تهیه فیلم های مستهجن و سکسی مشغول بوده است و در گزارش دو هفته قبل کیهان درباره وی آمده بود؛«اسدالله نیک نژاد معروف به اسی نیک نژاد سالهاست در استودیوهای درجه ۳ و ۴ هالیوود به تولید آثار مستهجن و پورنو اشتغال دارد…

… در کارنامه تهیه کنندگی اسی نیک نژاد چهارده فیلم و سریال تلویزیونی به چشم می خورد. در بین این فیلم ها عناوینی دیده می شود که شهرت خود را مدیون بی پردگی و صحنه های مستهجن است، فیلم هایی که به هدف اغوای تماشاگر ساخته شده اند.

از جمله سریال «خاطرات کفش قرمز» که نیک نژاد یکی از مدیران تولید و تهیه کنندگان آن بود. مجموعه ای که هر قسمت آن از چند بخش اروتیک با محوریت خاطرات یک زن ساخته شد. سریالی که در نمایش برهنگی هیچ منعی برای خود قائل نیست. این سریال در پنج فصل (در سال های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹) تولید شد. یکی از کارگردانان این سریال، پورنوساز معروف، زلمان کینگ بود که با فیلم هایی مملو از صحنه های اروتیک چون «ارکیده وحشی» و «انحرافات زنانه» شهرت دارد.»

توضیح بیشتر درباره کارنامه این کارگردان را می توانید در یادداشتی با عنوان «رالی با یک فیلمساز بدنام» که به قلم برادر عزیزم آقای «سعید مستغاثی» در صفحه ۱۴ کیهان چهارشنبه ۲۱ تیرماه به چاپ رسیده است، مشاهده کنید. ولی هویت و کارنامه کارگردان یاد شده موضوع یادداشت پیش روی نیست، بلکه سخن درباره تلقی ساده اندیشانه دست اندرکاران سینمایی کشورمان است.

بخوانید؛ یکی از این دست اندرکاران سینمایی کشورمان که فردی خوشنام و خوش سابقه نیز هست و در صداقت و دلسوزی ایشان برای اسلام و نظام اسلامی نمی توان تردید کرد درباره انگیزه سفارش فیلم یاد شده می گوید؛ «فیلم سینمایی «لاله» نشان دهنده یک دختر ایرانی است که توانسته است به عنوان یک قهرمان ایرانی در عرصه بین المللی خوش بدرخشد»! و می افزاید به اعتقاد من سوژه این فیلم یک «سوژه روز جهان شمول»! است که می تواند بخش عمده ای از «تبلیغات سوء علیه ایران مبنی بر عدم وجود تمدن و تجدد در زندگی شهرنشینی را خنثی کند»!

اکنون سؤال این است که آیا سمبل و نماد زن مسلمان ایرانی، دختری است که در مسابقات بین المللی «رالی» شرکت می کند؟! و آیا از نگاه این برادر- متاسفانه ساده اندیش- نشانه تجدد و زندگی مدرن، شرکت این دختر خانم فرضی در مسابقات اتومبیلرانی است؟! آیا اینگونه «نمادها» دقیقا همان نمادهایی نیست که آمریکا و متحدانش برای ایران آرزو می کردند و انقلاب اسلامی این آرزو و ده ها آرزوی مشابه دیگر نظیر «انتخاب دختر شایسته»! و… را بر باد داد؟ چرا باید از کیسه ملت و از بیت المال مسلمین برای تحقق آرزوهای بربادرفته و الگوهای ویرانگر غرب وحشی هزینه کنیم؟ و تازه، این اهانت آشکار به شخصیت زن مسلمان ایرانی را مقابله با تبلیغات سوء آمریکا و متحدانش علیه زنان افتخارآفرین کشورمان بنامیم؟! مبلغ ۵ میلیارد تومانی که به کارگردان سکسی ساز و پورنوپرداز دست چندم هالیوود پرداخت شده است، بماند!…

حالا به چند نمونه زیر که فقط اندکی از بسیارهاست توجه کنید؛
– مایکل هایدن، رئیس سابق سازمان «سیا» که به گفته خود، بیشترین دستور کار وی مقابله با فرهنگ پرجاذبه انقلاب اسلامی و پیشگیری از سرایت آن به سایر ملت های مسلمان و غیرمسلمان – توجه کنید قید غیرمسلمان نیز تاکید هایدن است- بوده است طی سخنانی در مرکز استراتژیک «آمریکن اینترپرایز» که در روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز- فوریه ۲۰۱۱- به چاپ رسیده است، می گوید؛ «با نظر ژنرال رابرت گیتس مخالفتی ندارم که باید در ایران از گروه ها و جریانات همپیمان خود برای ترویج فرهنگ لیبرال دموکراسی مخصوصا در میان زنان و جوانان استفاده کنیم، اما از نگاه من، راه کار موثرتر آن است که دیدگاه و نظر خود را به افکار و نظرات گروه ها و شخصیت های طرفدار رژیم القا کنیم. چرا که در این حالت، آنچه ما می خواهیم را کسانی مطرح کرده و بر آن اصرار می ورزند که رژیم اسلامی آنان را بخشی از بدنه خود می داند» (نقل به مضمون).

– بعد از پیروزی رجب طیب اردوغان و عبدالله گل در انتخابات ترکیه، روزنامه صهیونیستی و انگلیسی زبان «جروزالم پست» در گزارشی با عنوان «پیروزی روسری ها» که نمی توان دقت در مستندات آن را نادیده گرفت نوشت «آقایان اردوغان و عبدالله گل، پیروزی خویش را مدیون روسری همسران خود هستند. حجاب همسران این دو سیاستمدار ترک، فقط نشانه پایبندی به یک آموزه اسلامی نیست، بلکه «نماد»ی است که از پیوند آنان با انقلاب خمینی حکایت می کند و در میان مسلمانان منطقه به عنوان نمادی از احترام به شخصیت زن شناخته می شود».

– نگارنده همزمان با جنجال دولت فرانسه علیه حجاب یک خانم مسلمان فرانسوی و مخالفت شدید با حضور و تحصیل وی در دانشگاه پاریس، به محضر یکی از بزرگان رفته بودم. ایشان می فرمودند؛ نظام کاپیتالیست فرانسه، علی رغم تقابل سوسیالیسم با کاپیتالیسم، حضور میتران سوسیالیست را با عنوان رئیس جمهور این کشور به آسانی برای چند دوره تحمل می کند ولی حجاب یک خانم مسلمان را در دانشگاه پاریس تاب نمی آورد! چرا؟! چون نمی خواهد و نمی تواند میان حجاب و علم آموزی رابطه ای تعریف شود.

– مؤسسه آمریکایی «کارنگی» که بررسی های میدانی و نتیجه آن در میان دولتمردان تصمیم ساز آمریکا از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به قول «جیمز ولسلی» رئیس اسبق سازمان سیا، نگاهی موشکاف به مسائل پیرامونی و راه حل های آن دارد، در گزارشی می نویسد؛ «فمنیسم در ایران جایگاه درخور توجهی ندارد. انقلاب خمینی(ره) زنان را در موقعیت برجسته ای از علم و دانش و نقش آفرینی اجتماعی قرار داده است. این موقعیت در آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی نیز کم نظیر است» و…

-شاهرخ باوند، رزمنده شهیدی بود که سپاه نسبت به شهادت یا اسارت وی در تردید بود. آن روزها، رادیو بغداد نام برخی از رزمندگان اسیر را اعلام می کرد. برادران دیگر شاهرخ که همگی از برادران رزمنده و حزب اللهی بوده و هستند، با این تصور که شاید مادرشان مایل به شنیدن برنامه رادیو بغداد و کسب خبر احتمالی از فرزندش باشد ولی به خاطر شخصیت حزب اللهی فرزندانش از این کار شرم دارد، خطاب به وی گفتند؛ اگر مایل هستید، به رادیو بغداد گوش کنید شاید خبری از برادرمان به دست آورید! و مادر با عصبانیت پاسخ داد؛ یعنی می گوئید، ده ها دشنام رادیو بغداد به حضرت امام(ره) را تحمل کنم! با این امید که خبری از فرزند رزمنده ام بگیرم!

– آقایان دست اندرکار امور سینمایی کشور! لطفا چند دقیقه ای از اوقات روزانه خود را به شنیدن و خواندن گزارش ها و اخبار رسانه های آمریکایی، اروپایی، صهیونیستی و نیز دقایقی را به رصد گزارش ها و اخبار رسانه های منطقه اختصاص بدهید، تا از جایگاه و نقش برجسته ای که زنان مسلمان کشورمان در تحولات عمیق و ضد استکباری این روزها در منطقه و جهان داشته و دارند باخبر شوید و… در این صورت، بی تردید و به یقین از معرفی دختر «رالی باز» به عنوان نماد زن ایرانی، شرمنده می شوید و شاید زیر لب این بیت از غزل خواجه شیراز را خطاب به خود زمزمه کنید؛

جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف می شکند بازارش


به گزارش سینمانگار، در پی انتشار یادداشت حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان، جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی در جوابیه ای به این سرمقاله پاسخ داد و در آن به طور صریح از اسدالله نیک‌نژاد و کارنامه اش در هالیوود دفاع کرد.

جواد شمقدری در جوابیه اش نوشت:

جناب آقای شریعتمداری

مدیر مسئول محترم کیهان

سرمقاله دوم مرداد ماه شما حاوی نکات و مطالبی است که به نظر می رسد قبل از آنکه مبنای علمی، منطقی و عقلایی داشته باشد بیشتر براساس اطلاعات ناقص و احساسات غیرکنترل شده است و البته موضع حق به جانبی که همیشه به شما اجازه داده است دیگران را بی‌پروا متهم سازید و برای آنان القاب و خصلت هایی را بتراشید.

تا جایی که حتی حاضر می‌شوید یک کارگردان شریف و دلسوز پاک سینمای ایران (جمال شورجه) را که دیگر نمی‌توانید برایش از آن لقب‌های آن چنانی بتراشید به عنوان ساده اندیش از او یاد کنید که واقعاً باید به این همه بصیرت و هوشمندی که سرمایه خودی را می سوزاند تبریک گفت!!

اما هدف من از نگارش این مطلب، شما و تیم همراهتان نیست که دعا می کنم هیچوقت مدیریت فرهنگی کشور در دست شما و همفکرانتان نیفتد که دیگر برای اسلام عزیز دشمنی لازم نیست و نگاه تند و خشن و بی‌رحمانه شما برای روی گرداندن آحاد مردم از اسلام کافی است. البته در دغدغه و ایمان و تعصب دینی و انقلابی شخص شما شکی ندارم و گاه همین تعصب و دغدغه کمک‌هایی به حرکت حزب ا… و نیروهای انقلابی داشته است ولی چون از یک اعتدال و بصیرت کامل برخوردار نیست گاه ضربه‌هایی زده است که به آن منافعش نمی ارزد. حداقل چند مورد به خاطر دارم که شما مجبور شدید از نگارش مقاله خود عذرخواهی کنید که این هم قابل تقدیر است و شاید این بار هم چنین کنید . اما در خصوص مطالب شما این نکات هم قابل بررسی و مداقّه می باشد.

۱- انقلاب اسلامی و جامعه ایرانی از ویژگی ها و ابعاد متکثری برخوردار است که هر کدام از ارزش و منزلت خاصی برخوردار است و نمی‌توان بخاطر یک ارزش بزرگتر، دیگر ویژگی‌های مثبت را یا ندید یا منکر ارزش آن شد. هیچکس مقام یک مادر شهید را با کسی که در یک مسابقه ورزشی بین‌المللی مقامی کسب کرده یکسان نمی‌بیند اما از طرفی هم بخاطر مقاومت و ایثار آن مادر شهید کسی اجر و تلاش و سخت کوشی و قهرمانی یک بانوی گرامی ایرانی که توانسته است به مدال جهانی دست یابد را بی قدر و بی ارزش قلمداد نمی کند و آن را از دایره افتخارات ملی خارج نمی‌کند. ما همه این تلاش‌ها و رنج‌ها و مقاومت‌ها را در یک جهت می‌بینیم و البته شان هر کدام را هم در جایگاه خودش باید دید همان قدر که صبر و مقاومت یک همسر شهید الگو است تلاش یک زن قهرمان در یکی از رشته های ورزشی نیز به نوبه خود می تواند الگو باشد.

۲- برای کارنامه و وضعیت یک فرد شناخته شده که اتفاقاً همه رفتارها و فعالیت های او آشکار است، نمی‌توان در جایگاه قاضی نشست و برای وی حکم راند و در گستره یک رسانه او را متهم به خصائل رذیله کرد. در خصوص آقای نیک نژاد اگر بخواهیم قضاوت درستی داشته باشیم باید همه ابعاد حرفه‌ای و کاری وی را زیر نظر بگیریم و از طرفی با ماهیت فیلمسازی و روش فیلم ساختن در هالیوود آشنا باشیم.

آقای نیک نژاد قبل از سفر به هالیوود کارنامه کاری خوبی دارد فیلم مستند خاطرات صمد که با لهجه شیرین آذری اش از مقاومت رزمندگان و مردم خرمشهر در واپسین روزهای قبل از اشغالش می گوید یکی از کارهای جذابی بود که مردم را به پای تلویزیون می‌نشاند. باید گفت که من شاهد هستم چطور شهید آوینی مجذوب این کار شد و چه بسا بعدها الهام بخش کارهای وی در مجموعه روایت فتح شد.

فیلم سینمایی برنج خونین که به مظالم و و ابستگی رژیم شاه می پردازد جزو اولین آثار سینمایی است که به مباحث قبل از انقلاب می‌پردازد که متاسفانه سالها بعد کمتر اثری در سینمای ایران به این مضامین ساخته شد.

و بالاخره سریال معروف پاییز صحراست که اتفاقاً از طرف تندروها و افراد متعصبی همچون شما به آن اشکال فراوان گرفتند و مثل الان که برای فیلم «لاله» جوسازی می‌شود علیه این سریال هم جوسازی شد تا جائی که مدیریت وقت صدا و سیما نگران موقعیت خود شد و موضوع به حضرت امام (رض) کشیده شد و آن رهبر شجاع و بصیر و مجتهد و فقیه آگاه فرمودند ‹‹من در این فیلم اشکال شرعی ندیدم و پخش آن بلامانع است››( نقل به مضمون).

آقای نیک نژاد در سال ۶۴ راهی آمریکا و سپس هالیوود می‌شود قطعاً حضور در آمریکا آن هم در هالیوود اقتضائاتی را به همراه می آورد که شاید من نپسندم و ترجیح دهم در ایران بمانم اما حتماً این نسخه را برای همه توصیه نمی کنم. جامعه آمریکایی و سینمای هالیوود مشخصات خاص خود را دارد که با جامعه ایرانی و سینمای ایران بسیار متفاوت است اگر در آمریکا یا هالیوود بودن جرم است این امر دیگری است که قوانین باید در خصوص آن حکم کنند البته من تصور نمی کنم نگاه نظام و انقلاب اینگونه باشد از طرفی افراد عادی در این موقعیت ها نمی‌توانند به همه اصول و ارزشها و اعتقادات خود پایبند باشند و ما هم به خاطر بعضی لغزشها آن ها را از خود نمی‌رانیم.

آقای نیک نژاد و کمپانی وی در ساخت بعضی پروژه ها که قطعاً مورد تأیید نیست مشارکت داشته است، اما این مشارکت همچون قطعه سازی است که قطعه‌ای از یک اتوموبیل را ساخته و تحویل کارخانه اصلی داده است از نظر حرفه‌ای ما موقعی می‌توانیم یک فیلمساز را در هالیوود پورنو و سکسی ساز بنامیم که وی در جایگاه کارگردان، تهیه کننده، بازیگر و یا فیلمنامه نویس چنین حضوری در کار داشته باشد و الا یکی از صدها عامل بجز سه رکن مهم یک پروژه سریال یا سینما را به عنوان سازنده آن اثر قلمداد نمی کنند.

آقای نیک نژاد در مقام کارگردان، تهیه کننده، سرمایه گذار و فیلمنامه نویس هیچگاه چنین آثاری را نساخته است اما وی و کمپانی وی به بعضی از این سریال ها و فیلم های سینمایی خدماتی آن هم در مرحله پس از فیلمبرداری ارائه داده است که به زعم بعضی ممکن است جرم تلقی شود.

اما به نظر ما این حد مشارکت آن هم در هالیوودی که اکثر آثارش آلوده به مباحث این چنینی هست نباید مانع همکاری در پروژه های بعدی شود و باعث طرد یک نفر از جامعه ایرانی و فضای فیلمسازی کشور شود. همچانکه گفته می شود خود شما از کسانی که سوابق گروهکی یا همراهی با جریانات روزنامه‌های زنجیره ای دوره اصلاحات داشته‌اند الان استفاده می کنید. و از آنان مقاله و مطلب می‌خواهید و در کیهان چاپ می کنید.

دیگر سوابق آقای نیک نژاد از وی شخصیت یک فرد معتقد به نظام و انقلاب اسلامی و عاشق وطن و اسلام را نشان می‌دهد همین که وی علیرغم حضور بیست و پنچ ساله اش در هالیوود هیچگاه با جریانات ضد انقلاب خارج نشین همراهی نداشته و یا در ساخت فیلمی علیه ایران مشارکت نداشته قابل اعتنا نیست؟ شما بهتر می دانید کانال های فارسی زبان ضد انقلاب چقدر برای جذب ایرانیان متخصص و فیلمساز تلاش می کنند اما وی همواره به آنها پاسخ منفی داده است.

ساخت مسجد و قبرستان اختصاصی و با امور شرعی اسلام برای ایرانیان در لوس آنجلس قابل تقدیر نیست؟

وی در دوره فتنه ۸۸ که خیلی ها آلوده شدند و حتی آقای نوری‌زاد را که شما سالها به وی یک ستون ویژه در کیهان را سپرده بودید در سیلاب خود غرق کرد، پاک و منزه باقی ماند و حتی با آنان برخورد کرد و در فیلم مستندی که علیه فتنه ساخته شد وی در دفاع از حقانیت ملت ایران و دموکراسی آن برخاست تا جائیکه ضد انقلاب خارج نشین وی را مورد توهین و فحش های خود قرار دادند و وی را مزدور جمهوری اسلامی نامیدند ،آیا اینها نباید در ذهن شما تصویر متفاوتی ایجاد کند؟!

اگر حتی این ویژگی ها در آقای نیک نژاد نبود و صرفا ایشان می خواست به نظام جمهوری اسلامی به سهم خود کمک کند آیا پاسخ ما فحش و ناسزا بود یا اینکه با آغوش باز از او استقبال می کردیم.؟!

آقای شریعتمداری به اطراف خود نگاه کنید که با چه کسانی در حمله به لاله و آقای نیک نژاد همسنگر شده‌اید آیا آنان را می شناسید؟ آیا می دانید بعضی از این افراد تا مدتها بعد از سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی درنماز جمعه در خصوص انتخابات ۸۸ همچنان در کنار فتنه گران سبز ایستاده بودند و شال سبز می پوشیدند و …

در خصوص ارزشهای فیلمنامه لاله و تاثیرات آن در عرصه بین المللی و مخاطب جهانی دیگر سخن نمی گویم فقط به یک نکته اشاره می کنم برای جذب مخاطب جهانی و تغییر نگاه او به ایران عزیز و انقلاب اسلامی نیاز نیست همه حکمت ها و باورهای اسلامی را که ممکن است با فهم و درک و هضم بعضی ها هم هماهنگ نباشد شروع کرد، بلکه گاه کافی است نشان دهید زن ایرانی جایگاه مهمتری از زن آمریکایی یا غرب در جامعه ایرانی دارد و منزلت او در نزد مردم بالاتر از منزلت زن غربی در جامعه غربی است.

و همین یک مقایسه تَرَکی در باورها و شناخت جامعه غربی ایجاد می کند که راه را برای دیدن حقایق بزرگ تر و والاتر می گشاید . ما فقط می خواهیم یک تَرَک در نگاه آنان ایجاد کنیم نه بیشتر. معتقدیم دعوت به حقیقت و معنویت توفیقی است که خداوند به هر که بخواهد می دهد.

والسلام
جواد شمقدری
۲ مرداد ۹۱

به گزارش سینمانگار، حال باید منتظر روزهای آتی بود و دید سیر اتفاقات، پروژه جنجالی «لاله» را به کدام سو خواهد برد و آیا این پروژه به سرانجام و ساخته شدن خواهد رسید و یا انتقادات مخالفان مانعی سخت بر ساخت فیلم اسدالله نیک‌نژاد خواهد شد؟!
 


سینما نگار

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.