یادداشت‌های روزانه امیر قادری در “کافه سینما”-۱: دنیای شگفت‌انگیز نو

به گزارش تفسیری ممتاز نیوز به نقل از کافه سینما در تاریخ یکشنبه ۱۴ آبان۹۱،

یکشنبه, ۱۴ آبان ساعت ۰۵:۳۸ کافه سینما

کافه سینما- مجموعه یادداشت‌های امیر قادری، درباره حوادث، اتفاقها، چهره‌ها و فیلم‌های روز سینمای ایران و جهان، از این لحظه و هر بیست و چهار ساعت یک بار، در پایگاه اینترنتی کافه سینما منتشر خواهد شد. یادداشت اول از این قرار است:

امیر قادری:‌ ۱- این ستون روزانه تازه‌ی من است. در این سال‌ها در رسانه‌های مختلف، کلی ستون و بخش و برنامه داشتم که قرار بود استمرار پیدا نمایند و بعد از چندی به هر سبب، (اغلب به خاطر از میان رفتن خود آن رسانه)، ادامه پیدا نکردند. این دفعه اما فرق‌اش این است که به نظرم کشورم، هیچ وقت این قدر در انتظار ارائه‌ی نظر و بحث و حرف و ایده و نقد و فکر، نبوده است. در میان همه این دعواها و لشگرکشی‌ها، فریادها و افشاگری‌ها، کمتر خوش اخلاقی‌ها و بیش‌تر بداخلاقی‌ها، آن سکه‌ی درخشنده‌‌ای که برق‌اش، بیش از هر چیز، در میان همه‌ی محصولات و ضایعات، خودش را به رخ می‌کشد، همین تلاش فرهنگ زنده‌ی یک کشور، در دوره‌ای تاریخی، برای نه فقط زنده ماندن، که در مسیر بهتر زندگی نمودن است. این وجه جذاب زندگی در دورانی است که هر کس می‌خواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند و روی دست فکر طرف مقابل‌اش بلند شود! فرهنگی که هر لحظه و بیش از همیشه، در انتظار یک وضع حمل است. بعید می‌دانم هیچ کس بداند آن چه قرار است متولد شود، دقیقا چه چیز است. همین قدر می‌دانم که همه این زور زدن‌های فکری و فیزیکی، حتی در مسیرهای ظاهرا متفاوت، به خلق این محصول دوران تازه منجر خواهد شد. همین حالا تماشای پرومته رایدلی اسکات را همه نمودم. فیلم مورد علاقه‌ام نمی باشد. اما در این شرایط، به نظرم می‌توانم بفهمم که انسان پرطاقت فیلم اسکات تا لحظه آخر، برای چه زنده مانده است.

۲- بعد فکرش را بکنید که در این شرایط، سینما در ایران (چه ساخت داخل و چه محصولات وارداتی که از در و دیوار و مانیتور خودشان را تحمیل می‌کنند)، با همه سالن‌های خالی‌اش، چه نقش مهمی در این دوران بر عهده گرفته است. چه کسی انتظارش را داشت که در کم‌مشتری‌ترین دوران تاریخ این سینما، نقش‌اش در حوزه‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، از همیشه بیش‌تر باشد؟ سینما در دنیا از همیشه مهم‌تر و موثرتر و بانفوذتر شده است. حالا دیگر این یک هنر/صنعت نمی باشد؛ هنر/صنعت/رسانه‌ است. و در این لحظه از تاریخ این مملکت، فراتر از نقش بین‌المللی‌اش، به ویترین پرطرفداری تبدیل شده، که حوزه‌های دیگر هم هویت و بروز و ظهورشان را از طریق آن، و به کمک آن می‌جویند. این یک تهدید برای هنر محبوب‌مان، و از آن فراتر، یک فرصت بی‌نظیراست.

۳- در صحنه‌ای اواخر فیلم پرومتئوس، انسان به روبات می‌گوید: «می‌خواهم بدانم چرا خدایگانی که خلقم نموده‌اند، پس از مدتی درصدد نابودی‌ام برآمده‌اند.» روبات می‌پرسد: «دانستن‌اش چه تفاوتی دارد؟»، و جواب می‌گیرد: «تفاوت‌اش این است که من انسان‌ام و تو روبات…»

۴- امیدوارم که این یادداشت‌های روزانه، درباره‌ی چهره‌ها، اتفاق‌ها، فیلم‌ها و تصمیم‌های روز…، هم‌نفس این روزگار باشد و مثل هر عمل دیگری از هر انسان دیگری در هر حوزه دیگری در این دوران، سهم خودش ر ا از ساختن دنیای آینده داشته باشد.

امیر قادری/کافه سینما

Tags:

کافه سینما-آخرین خبرها و یادداشت های سینمای ایران و جهان

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.