یک عروسک مأمور نجات سینمای ایران!

بینا- آمارهای فروش فیلم های اکران عید فطر نشان می دهد که فیلم «کلاه قرمزی و بچه ننه» توانسته در سه روز رقمی نزدیک به ۲۶۷ میلیون تومان فروش کند، این در حالی است که آخرین فیلم های اکران شده در ماه های اخیر تا پایان زمان اکرانشان هم نتوانسته بودند حتی ۱۰۰ میلیون فروش کنند و این اتفاق را می توان دمیدن روحی تازه به کالبد سینمای ایران پس از تقریبا پنج ماه رکود دانست.

به گزارش آوینی فیلم، سال ۷۱ زمانی که پروین شمشکی کلاه قرمزی را جلوی دوربین می برد، شاید فکر این را هم نمی کرد که این برنامه تلویزیونی علاوه بر اینکه لقب پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را کسب کند، پس از گذشت دو دهه و در سال های دهه ۹۰ هم بتواند پربیننده ترین سریال تلویزیون در ایام عید بشود. این روزها هم که کلاه قرمزی موفق تر از همیشه راه فتح دوباره گیشه را در پیش گرفته است تا بتواند رکورد خودش را بار دیگر بشکند، اما چه چیزی در وجود این عروسک به اصطلاح برخی ۲۰۰ گرم کاموا نهفته است که با هر نسلی ارتباط برقرار می کند.

پروین شمشکی، نخستین تهیه کننده برنامه عروسکی کلاه قرمزی، عروسک کلاه قرمزی را در آرشیوهای قدیمی اش پیدا کرده بود و پس از آن مرضیه محبوب تغییراتی در آن ایجاد کرد و چشمانی لنگه به لنگه و کلاهی قرمز برایش ساخت. اینکه طرح اولیه کلاه قرمزی متعلق به چه کسی است، مشخص نیست اما احتمالاً کار مریم سعادت یا خود مرضیه محجوب بوده است.

عروسک پسر خاله هم از عروسک های آرشیوی بود که با تغییرات صاحب شال گردن و کلاه شد و از آنجا پسر خاله کلاه قرمزی بود، اسمش شد پسر خاله! تولد برنامه «کلاه قرمزی و آقای مجری» از آنجا شروع شد که تلویزیون تصمیم گرفت در برنامه ای برای مشکلات رفتاری کودکان آن دوره که والدینشان در نامه هایی برای سیما فرستاده بودند، چاره ای بیندشید و به قولی نصیحت غیرمستقیم بکند و قرار شد در هر یک از آیتم ها کلاه قرمزی و آقای مجری با بازی ایرج طهماسب، به یکی از این مشکلات بپردازند.

شاید یکی از دلایلی که دهه شصتی ها با شخصیت کلاه قرمزی ارتباط بسیار نزدیکی برقرار کردند، خصوصیات رفتاری کلاه قرمزی بود. کلاه قرمزی معصوم، ساده، سرتق، سمج، بازیگوش و سربه هوا بود و این باعث می شد دهه شصتی ها که در آن در سال ۷۱، روزهای کودکیشان را می گذراندند با شخصیت کلاه قرمزی همذات پنداری کنند، چون همه مولفه های اخلاقی خودشان را در وجود او می دیدند. حتی لباس کلاه قرمزی هم همان لباسی بود که بچه های دهه شصت هنگام بازی در کوچه ها بر تن می کردند. در مقابل کلاه قرمزی شخصیت پسرخاله وجود داشت که به قول معروف بچه مثبت و پسر حرف گوش کن خانه بود. او همیشه یا در صف نان بود یا در صف نفت( این را در نظر بگیرید که در اوایل ۷۰ هنوز هم سوخت غالب خانه ها نفت بود). پسرخاله همواره دلش به حال بقیه می سوخت و می خواست هر طور شده به دیگران کمک کند و این سماجتش در کمک کردن گاه برای سایرین آزار دهنده می شد.

ورود کلاه قرمزی به سینما و پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران

سال ۷۱ را می توان نقطه عطف کارنامه برنامه کودکی تلویزیون نامید، زمانی که ایرج طهماسب و حمید جبلی با جاودانه «کلاه قرمزی» به روی آنتن ها رفتند و دل تمام کودکان دهه شصتی را ربودند. اما انگار کلاه قرمزی قرار نبود تنها در تلویزیون موفق باشد.

سال ۷۳ ایرج طهماسب و حمید جبلی این بار در فیلم سینمایی «کلاه قرمزی و پسرخاله» به پرده نقره ای سینماها راه یافتند. ماجرای فیلم این بود که کلاه قرمزی روستایش را برای اینکه به تهران بیاید همکار آقای مجری بشود، ترک می کند. کلاه قرمزی پس از مراجعه به تهران در خانه پسرخاله که در نانوایی مشغول کار است، ساکن می شود و با سماجت خود سعی می کند که کاری در تلویزیون برای خود پیدا کند. سال ۷۲ سینماهای اکران کننده «کلاه قرمزی و پسرخاله» شاهد فروشی رویایی بودند. هر روز صف های طولانی از مردم مقابل سینماها می ایستادند و سرانجام «کلاه قرمزی و پسرخاله» توانست لقب پرفروش ترین فیلم تاریخ سینما ایران را بگیرد که براساس تعداد بلیت فرخته شده اش تا به امروز هم هیچ فیلمی نتوانسته رکوردش را بشکند. سال ها از پی هم گذشت اما هیچ خبری از عروسک های دوست داشتنی بچه ها نبود.

نوروزهای خاطره انگیز با کاراکترهای جدید و جذاب

بچه های دهه شصت به سنین جوانی رسیدند و این بار در سال ۱۳۸۱ کلاه قرمزی با فیلم سینمایی «کلاه قرمزی وسروناز» بار دیگر به سینماها بازگشت. «کلاه قرمزی و سروناز» اما نتوانست تجربه موفق «کلاه قرمزی و پسرخاله» را تکرار کند. باز هم کلاه قرمزی از دیدگان ناپدید شد تا سال ۸۸ و برنامه «کلاه قرمزی نوروزی» که توانست توجه مخاطب کودک و نوجوان دهه ۷۰ و ۸۰ را در کنار شصتی هایی را جلب کند که در سال های پایانی سومین دهه از زندگیشان می گذراندند و لقب پرمخاطب ترین سریال نوروزی تلویزیون را در آن سال هم کسب کرد.

در کلاه قرمزی نوروزی کاراکترهای پسرعمه زا با صداپیشگی محمدرضا هدایتی و فامیل دور و ببعی هم به عروسک های قبلی اضافه شدند که از قضا توانستند توجه مخاطب را جلب کنند تا جایی که محبوبیت پسرعمه زا در برخی از آمارها محبوبیتی به اندازه کلاه قرمزی داشت.

«کلاه قرمزی» در سال ۹۰ و ۹۱ هم سریال نوروزی داشت و توانست باز هم پربیننده ترین سریال شود. نکته جالب توجه این است کلاه قرمزی از سال ۷۱ تا به امروز به رغم اینکه ۲۰ سال از عمرش می گذرد هنوز همان پسر بچه سال ۷۱ است و توانسته با سه نسل از مخاطبان ارتباط برقرار کند و این روزها هم که «کلاه قرمزی و بچه ننه» در سه روز اول اکرانش توانسته ۲۶۷میلیون تومان فروش کند.

این فیلم پس از یک روز تأخیر در اکران از روز پنج شنبه روانه پرده سینماها شد و در روزهای ۲۶ و ۲۷ مردادماه با داشتن ۲۴ سالن در تهران توانست ۱۰۲ میلیون تومان فروش کند. این طور که از فروش توفانی کلاه قرمزی و بچه ننه بر می آید کلاه قرمزی آمده است که بار دیگر رکورد بزند و بتواند لقب پرفروش ترین فیلم سینما را بار دیگر از آن خود کند.

RSS

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.