یک فرمانده پلیس راهور: زنان بهتر از مردان رانندگی می کنند

۲۴م اسفند ،

رییس مرکز فرماندهی و کنترل ترافیک راهنمایی و رانندگی شهر تهران معتقد است: بنا به تجربه، رعایت قوانین رانندگی در زنان به تناسب بهتر از آقایان است.

به گزارش گروه وبگردیممتازنیوز، سرهنگ سعید اسماعیلی در برنامه رادیویی «سبقت آزاد» همچنین اظهار کرد: متاسفانه بعضی رانندگان فکر می‌کنند که داشتن گواهینامه یعنی مهارت، در حالی که این گونه نیست و مهارت در رانندگی با تمرین، تجربه و ادامه آموزش حاصل می‌شود.

وی درپاسخ به این پرسش که رانندگی خانم‌ها بهتر است یا آقایان، با بیان اینکه به تناسب تعداد گواهینامه‌ها که قطعا تعداد گواهنامه مردان بیشتر است، می‌توان گفت که رانندگی و رعایت قوانین زنان بهتر است و حتی گاهی اوقات رعایت قوانین رانندگی در زنان به حدی است که عامل ایجاد کننده دغدغه برای رانندگانی است که پشت سر آنها حرکت می‌کنند.

وی همچنین اظهار کرد: البته واقعیت این است که آقایانی نیز وجود دارند که با حوصله و سعه صدر رانندگی می‌کنند.

به گفته سرهنگ اسماعیلی، بهترین روش رانندگی در ترافیک شهر تهران، رعایت قوانین، سعه صدر و داشتن تحمل است و معمولا ترافیک به گونه‌ایست که اگر فردی از یک چراغ با عجله عبور کرد و یا از ماشین دیگری سبقت گرفت، در چراغ بعدی در ترافیک می‌ماند، به عبارت دیگر عجله کردن و سبقت بی فایده است.

وی همچنین درخاتمه از همه رانندگان درخواست کرد با احترام و رعایت قوانین رانندگی، کمک کنند تا شهری با ترافیک روان داشته باشیم.


باشگاه خبرنگاران
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

تا این لحظه ۱نظر ثبت شده
  1. عبدالله ب:

    با سلام . مبحث ضروری و خطیری را درخصوص رانندگی زنان باز کرده اید که کار درست و منطقی می باشد . این مسئله از آنروی خطیر است که جوامع بشری در آینده با مصایبی سخت تر از امروز ما روبرو خواهند شد و علت عمده این مسائل قدرت گرفتن بی رویه و قاعده انسانی جنس زن و منش زنانه ( حتی از سوی مرد نمایان) است . چرا ؟ بخوانید :
    پیشرفت فنی و تغییر شکل زندگی اجتماعی همراه با آن ، هم وضعیّت خوب و هم وضعیّت بد و ناخواسته ای را برای زندگی اجتماعی بشر ایجاد می کند . امورحمل و نقل در دستکم پنج هزار سال گذشته بطور کلی در انحصار مرد بوده است چرا که مثل همه امور سخت و پرزحمت ، تنها از جنس قوی و پرطاقت برمی آمده است . در چهل سال اخیر با پیشرفت فناوری روی خودروهای سواری یا شاسی بلند، در ظاهر قضیه ، اختیار و مهار (کنترل)آنها ساده تر و راحت تر شده و به همان نسبت نیز به موازات قدرتمند تر شدن زنان و حضور بیشتر آنها در عرصه زندگی اجتماعی ، روزبروز با سرعت و حجم بیشتری جنس مخالف مرد به راندن و مهار این وسیله رویکرد می نماید، مع الاسف دلایل اصلی و واقعی این رویکرد زنانه درمحاق افتاده است چرا که تاکنون این دلایل را از زبان خود آنان جویا شده اند ! باری دو دلیل اصلی در این مورد هست که بترتیب اهمیّتشان بیان می گردد: نخست ، احساس فروخفته کنترل کردن چیزی در بیرون از وجود خود ،این احساس به زنان همان قدرت و نشاطی را برایگان می دهد که کودکی در ذهن خود با سوار شدن بر تکه ای چوب ، خود را بر بال رویاها می انگارد !با این تفاوت که این بر بال رویاها و آرزوها رفتن ، در رانندگی یک امر واقعی است ! زن از اینکه فرمان چیزی را بچرخاند و آن چیز از او تابعیّت محض داشته باشد ،غرق رضایت و لذّت می شودکه چنین لذّتی برای یک زن راننده گرچه ممکن است از لذّت جنسی و اوج آن که ارگاسم است بیشتر نباشد ، امّا احساسی است که برای وی واجب تر می نماید ! چرا که منبع قدرت است در حالی که چون در عمل جنسی او یک مفعول بیشتر نیست ، لذّتش کامل نیست چون فقط یک لذّت مادی ( فیزیولوژیک ) است . البته در میان تمام جانداران تنها یک تیره از عنکبوت ها هستند که جنس ماده همراه با آمیزش ، لذّت قدرت را هم توأم دارد چون بلافاصله پس از آمیزش ، شریک جنسی اش را بطور کامل می خورد . می شود گمان داشت در صورت ترتیب و تسرّی چنین فعالیّت ارگانیکی در زندگی آدمیان ، نتیجه کار چیز دیگری نمی بود . به هرحال اوج لذّت احساس قدرت در رانندگی ، نخستین انگیزه یک زن برای این کار است هرچند همه آنان خودآگاه یا ناخودآگاه آنرا انکار نمایند دوّم اینکه پابپای مسئله ناهنجار و غیر عادی رقابت در همه امور با جنس مرد ، که در یکصد سال اخیر از اروپای غربی و آمریکای شمالی یعنی ایالات متحده و کانادا به همه جهان سر ریز شد ، رقابت در زمینه رانندگی هم جزئی از آن و بلکه آنطور که خود زنان نهان و آشکار باور دارند ، در رأس این رقابت جای دارد و این احساس همپا بودن یا حتی جلوتر بودن از مرد برای آنان فوق العاده دلچسب و ارضاکننده است . با همه نکات پیشگفته باید اضافه کرد که رانندگی زنان بطور کلی در جامعه بشری نه یک مزیّت که یک مصیبت و فاجعه می باشد ! دلایل :
    جنس مرد دارای این قابلیّت است که انجام کارهای مختلف نرم یا سخت اگرچه تأثیرات مثبت یا منفی روی خلق و خو و نگرش او ممکن است بگذارد ، امّا آنها را دگرگون نمی کند یعنی مرد بعد از رانندگی ، همان موجود قبل از رانندگی است . در مورد زن چنین نیست این تأثیرات روی او تعیین کننده و دگرگون کننده است . رانندگی به تدریج احساس تأثیر پذیرفتن و اصولاً ، امر پذیرش را که جزیی حیاتی از زن بودن است از او می گیرد یا آنرا در وجود وی زایل می کند امر پذیرش در کل حیات یک زن ، ضرورت زندگی اوست . در عمل جنسی ، احساس واقعی و مجازی پذیرش ،احساسی تعیین کننده برای انجام کار است در آبستنی ، این زن است که باید یک وجود را در درون خود بپذیرد. در هنگام کسب تجارب زندگی در لحظه لحظه این تجارب ، این زن است که آنها را به درون ذهن و جسم می پذیرد یا رد می کند درحالی که یک مرد ، با تجارب تا می کند یعنی با آنها سازگار می گردد و اگر دسته ای از تجارب را باور یا رد کند این را در قسمت مجازی ذهن خود در تصوّر دارد نه همچون زن در درون و احساس خود ! از اینرو مرد تجارب را در نیمکره چپ مغز و با کمک این نیمکره مانیتور می کند در صورتی که زن در نیمکره راست که نیمکره احساس است تجربه هایش را همچون جزئی از وجودش می پذیرد . بنابراین بطور کلی و همان گونه که در شکل ظاهر هم می نماید مرد بیشتر، چیزهای واقعی یا مجازی را از خود برون می دهد در حالی که زن بیشتر، آن چیزها را به درون می کشد که تا چیزی را احساساً نخواهد آنرا نمی پذیرد . درمورد رانندگی مسائل مهم دیگری هم هست ، رانندگی بخصوص در سرعت های بیشتر امروزه ، کار خطیر مانیتورینگ و مراقبت اجزای ثانیه است . غفلت از چند صدم ثانیه یعنی انجام یک سانحه ! به عبارت بهتر رانندگی یعنی درگیری مستمر ذهن بنحوی که حذف جزء کوچکی ازثانیه این پیوستگی را گسسته کرده و از بین می برد برای یک مرد این مراقبت با توان کامل ، عملی و راحت است امّا این عملی و راحت بودن برای وی معنایش این نیست که به همان سادگی و سهولت باز کردن در یخچال و گذاشتن بطری آب در آن است در حالی که زنان پس از یادگیری رانندگی و مسلّط شدن به آن ، این راحتی را مشابه همان مثال می پندارند از این رو مشاهده می شود خیلی از زنها در رانندگی ، با لاقیدی از درک خطر ، با تلفن همراه صحبت می کنند ، ناگفته هم مشخص است در این حالت ، در صد زیادی از مشغلۀ ذهنی خود در رانندگی را کنار گذاشته اند به همین خاطر در این موقع قادر به سریع رفتن و راه گرفتن نمی باشند درحالی که در صد قابل توجهی در میان مردان می توانند همزمان به سریع رفتن و حتی سبقت گرفتن در سرعت بالا نیز اقدام کنند . یک زن به واسطه فیزیولوژی خاص بدنی درست در لحظاتی با افت فشارخون اندامهای فوقانی به ویژه مغز مواجه است این وضع در چند روزه عادت ماهانه به اوج می رسد . افت توان ذهنی هرچند در کسری از ثانیه هم باشد نتایج فاجعه آمیز در رانندگی یا هر کار همتراز آن ببار می آورد . مسئله مهم دیگر توانائی مقابله با ترس و تسلط بر خود است . برای یک مرد شاید امکان تصمیم گیری فوق العاده حیاتی و بسیار سریع هنگامی که در جاده خارج شهر با سرعت مثلاً افزونتر از ۱۲۰ کیلومتر در حرکت است و یک کامیون کمپرسی با انحراف به چپ به ناگهان از روبرو جلوی چشمش ظاهر می شود فراهم باشد امّا یک زن در چنین لحظات حیاتی ، امکان مدیریّت خودش را هم ندارد چه رسد به وسیله نقلیه اش . یک مشکل مهم و ماندگار برای زنان در رانندگی نیز وجود دارد ، تأثیر مخرب استرس روی ارگانهای حیاتی وی ! بنابر نظر جاافتاده و پذیرفته شده پزشکان ، زنان در قیاس با مردان ، در برابر بیماریهای جسمی مقاوم تر و در برابر فشارهای روانی و استرس ها و تأثیرآنها بر جسم ، آسیب پذیرند . آمارهایی که حاکی از افزایش قابل توجه و جهشی مرگ های ناشی ازسرطان ها و بخصوص سرطان های سینه و رحم در سالهای اخیر در میان زنان است ، می تواند برآمده از زمینه استرس های مخربی باشد که به نسبت گذشته ای که زن در داخل خانه از آرامش کاملی برخوردار بود علّت مسئله را توضیح دهد زیرا امروزه تأثیر استرس بعنوان زمینه فراهم کننده برای فعّالیّت عوامل پاتوژن ژنتیک یا محیطی در بدن و حمله به بافت های سالم مطرح است .مسئله دیگر ، که عموم مردم بیشتر این مسئله به چشم شان می آید ، ناتوانی و عدم تمایل اکثریّت غالب زنان به یادگیری مسائل فنی و مکانیک وسیله نقلیه است که در نود در صد مواردی که زنان در هنگام بروزعیب و ایراد دچار سردرگمی و درماندگی می گردند قبل از ورود یک متخصص یا مکانیک به آن مشکل ، از یک مرد دیگر کمک می گیرند . این مسائل اگرچه در قبال مسائل قبلی اهمیّت کمتری را نشان می دهد ولی نحوه استفادۀ نامناسب و ناسازگار با ابزار فنی خودرو ، آنرا بسیار سریع تر فرسوده کرده و در مقیاس ملّی هزینه های ناخواسته و فراوانی به اقتصاد هر کشور تحمیل می کند . امروزه رانندگی زنان حکم همان خوردن قورباغه را دارد که تغییرات تدریجی هرگز به سوژۀ واقعیات مقابل چشم جامعه تبدیل نمی شوند . امروز نمی توان تفاوتهای زنانی که خلق و خوی خوب و دل انگیز طبیعت زنانه خود را از دست داده و فدای قدرت طلبی بیهوده در رانندگی کرده اند بطور آشکار مشاهده کرد و سنجید برای اینکه وضعیّت قبلی برای مشاهده و سنجش دیگر وجود ندارد .
    نتیجه گیری :
    مسئلۀ رانندگی زنان اگرچه تاکنون بیشتر سوژه طنز داشته است ، امّا ضروری است تحت عنوان یک مسئله بغرنج اجتماعی نگریسته شده و چاره یابی شود به ویژه آنکه امروزه بحران های اقتصادی و اجتماعی خودبخود برای هرکشوری مصیبت سازند و جامعه سالم توان پذیرش مسائل بیشتری را ندارد
    دیگرتبعات :
    رانندگی زن را وارد فضایی می کند که خود را در آن فضا قدرتمند یافته و بنا بر مقدار ظرفیّت محدود توان و اراده بالائی را به تصور در می آورد و رفته رفته و البته ناخود آگاه از خود یک حریف بزن بهادر می سازد در بسیاری از خودروهای زنان تهرانی انواع و اقسام سلاح و گاز شوک آور وجود دارد که تصور آنها برای زنان و مردان بیست سال پیش هم غیر ممکن بود . این اسلحه ها بیش از آن که برای دفاع از خود باشد برای دادن احساس غلط قدرتمندی بیشتر به زن می باشد . تمام مظاهر توحش مدرن زنان بدنبال رانندگی آنها و احساس برتری و قدرت گرفتنی در جهان ایجاد شده که ظرفیت انسانی و منطقی لازم را نداشته است امروزه بسیاری از پدران و مادران یا نمی دانند یا اهمیّتی برای این موضوع قائل نیستند که رانندگی دخترانشان در پاسی از شب مصداق بارز ولگردی شبانه است زیرا ولگردی در کوچه و خیابان منطقاً محدود و منحصر به پیاده رفتن نیست .
    والله اعلم

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.