ترانه یکه‌تاز است

جام جم آنلاین: در سال‌های اخیر کمتر سریالی از تلویزیون پخش می‌شود که در تیتراژ آغازی و پایانی آن موسیقی باکلام نداشته باشد و در حقیقت بیشتر مجموعه‌های تلویزیونی در تیتراژ آغازی یا پایانی با ترانه یا تصنیفی که موسیقی را همراهی می‌کنند، پخش می‌شود.

شاید بهره‌گیری از ترانه یا تصنیف در موسیقی تیتراژهای تلویزیونی که به وسیله کارگردان یا تهیه‌کننده آن اثر است، خواسته یا ناخواسته به سابقه تاریخی ایرانیان در شعر و موسیقی آوازی بازمی‌گردد، چراکه موسیقی با کلام همیشه از سوی مخاطب ایرانی مورد استقبال قرار گرفته و حتی در بسیاری موارد، قدرت تصنیف یا ترانه توانسته ضعف موسیقی را نیز جبران کند، اما نکته جالب توجه اینجاست که در برخی موارد هم، تصنیف و ترانه در تیتراژهای سریال‌های تلویزیونی به‌تناسب مورد استفاده قرار نمی‌گیرد و گاه دیده می‌شود تصنیف‌هایی که در تلویزیون روی تیتراژها خوانده می‌شود به فیلم‌هایی با مضامین تاریخی مرتبط است و در مقابل آن، آثاری که با موضوع روز هستند، اغلب با ترانه همراه شده‌اند.

اما به طور معمول می‌توان گفت برای مخاطب رسانه‌ای مثل تلویزیون، شنیدن ترانه در تیتراژ جذاب‌تر است تا تصنیف.

حداقل برای انتخاب کلام در تیتراژ، آهنگسازان رغبت بیشتری برای استفاده از ترانه دارند. یکی از عمده دلایلی که آهنگسازان مجموعه‌های تلویزیونی را ترغیب می‌کند تا از ترانه بهره گیرند، ساختاری است که در ذات ترانه وجود دارد. در واقع تصنیف‌هایی که در قالب غزل یا چهارپاره یا هر گونه شعری دیگر هستند می‌طلبند به صورت فاخر یا کتابی‌تر خوانده شوند، اما ترانه انعطاف بیشتری دارد یا به بیان ساده‌تر با موسیقی کنار می‌آید و در آن طرف قضیه تلویزیون به عنوان یک رسانه مردم‌پسند سعی دارد مفهوم آنچه را می‌خواهد بیان کند به ساده‌ترین زبان باشد و این دو مورد در کنار هم استقبال از ترانه را در رسانه ملی بیشتر می‌کند.

یکی از مجموعه‌های تلویزیونی که در دهه ۶۰ روی آنتن تلویزیون رفت «امیرکبیر» بود که غزلی از حافظ با صدای علیرضا افتخاری و آهنگسازی کامبیز روشن روان جذابیت بسیاری را برای جذب مخاطب در تیتراژ این سریال ایجاد کرده بود.

امیرکبیر، نخستین اثری بود که پس از انقلاب به شکل سریال از تلویزیون با داشتن خواننده تیتراژ پخش شد البته سریال‌هایی چون «هزاردستان» یا «سلطان و شبان» با موسیقی تیتراژ از تلویزیون پخش شده بودند، اما تیتراژ آنها با کلام نبود.

در دهه ۷۰ یا دقیق‌تر سال ۷۶ سریال «امام علی(ع)» ساخته داوود میرباقری که صدیق تعریف موسیقی آن را با آهنگسازی فرهاد فخرالدینی اجرا کرده بود نیز درخشش بسیاری داشت که در اجرای تیتراژ آن نیز از تصنیف عبدالقادر مراغه‌ای بهره گرفته شده بود.

در طول این سال‌ها کمتر کارگردانی سراغ ترانه در تیتراژ رفت تا کم‌کم تعداد سریال‌ها با موضوعات روز بیشتر شد و قالب‌های تاریخی در مجموعه‌های تلویزیونی به زیادی دهه ۶۰ نبود.

در سریال‌های اواخر دهه ۷۰، ترانه تیتراژ بیشتر به کار برده شد و می‌توان گفت دست آهنگسازان نیز برای انتخاب اشعار بازتر بود.

این مساله موجب شد در برخی سریال‌های تاریخی نیز تصنیف کمتر استفاده شود و جای خود را به ترانه دهد.

برای نمونه «کیف انگلیسی» تصنیفی با صدای علیرضا قربانی داشت، اما در مجموعه تلویزیونی «شب دهم» با این که بافت سریال تاریخی بود و فضایی مذهبی و محرمی داشت، ترانه‌ای از افشین یداللهی با صدای علیرضا قربانی در تیتراژ، مخاطبان تلویزیونی را بسیار علاقه‌مند کرد.

رفته رفته انتخاب ترانه نیز در تیتراژهای مجموعه‌های تلویزیونی در زبان سرودن نیز تفاوت کرد؛ به گونه‌ای که طی سال‌های آخر دهه ۷۰ و ابتدای دهه ۸۰، زبان ترانه‌های تیتراژ بسیار امروزی و محاوره‌ای شد تا حدی که در سریال پر مخاطب «خانه سبز» بیشتر دکلمه شده بود، اما در این میان، بسیاری از آهنگسازان برای تیتراژهای تلویزیونی از انعطاف‌پذیری ترانه، بهره‌ای دوچندان بردند و از ترانه‌ها و قطعات محلی نیز استفاده کردند که یکی از نمونه‌های قوی آن «پس از باران» بود که زنده‌یاد فریدون پوررضا خوانده بود.

از طرف دیگر این قابلیت انعطاف‌پذیری ترانه و همچنین وارد شدن موسیقی‌هایی مثل پاپ به تیتراژهای تلویزیونی سبب شد تا رواج ترانه در تیتراژهای مجموعه‌های مناسبتی و مذهبی نیز بیشتر شود و آهنگسازان، کلیشه‌هایی را که از آن استفاده می‌کردند کنار بگذارند.

شاید ابتدا آثاری در خور توجه تولید نشد، اما همین اقدام سرآغاز بسیار نیکویی بود تا در دهه ۸۰ داوود میرباقری برای «مختارنامه» از موسیقی محلی در کنار یک کار ارکسترال روی تیتراژ بهره گیرد.

البته در همان دهه ۷۰ نیز این نوع موسیقی روی سریال‌های مناسبتی بسیار مورد توجه بود به طوری که مجید اخشابی نام سریال «گمگشته» را روی آلبوم خود گذاشت که موسیقی تیتراژ آن سریال با اقبال زیادی روبه‌رو شد.

تصنیف اگرچه می‌توانست بار تاریخی را در سریال‌های تاریخی بیان کند، اما در سریال‌های طنز تلویزیونی یا سریال‌هایی که موضوع روز اجتماعی داشتند دست آهنگسازان تیتراژ را می‌بست و همین مساله سبب شد تا در سریال‌هایی همچون وفا، خانه به دوش، متهم گریخت، زیرزمین، پنجمین خورشید و… ترانه بیشتر استفاده شود و حتی سریال تاریخی «مدار صفر درجه» نیز در تیتراژ ترانه‌ای از افشین یداللهی با صدای علیرضا قربانی داشت.

در حقیقت دهه ۸۰ ژانرهای مختلفی از موسیقی تیتراژ داشت که همین موضوع باعث شد آهنگسازان بیشتری به بهره‌گیری ترانه در آثار تیتراژ مجموعه‌های تلویزیونی ترغیب شوند.

الهام نادری فرید

ترانه، رسانه‌ای‌تر است

در سال‌های اخیر آهنگسازان تیتراژها به ترانه بیشتر علاقه و تمایل داشته‌اند. البته چنین نیست که غزل به طور کلی از خاطره اهالی موسیقی رفته باشد، چون همین حالا هم هستند آهنگسازانی که غزل را بر هر قالب دیگری ترجیح می‌دهند، اما در مورد موسیقی تیتراژ، ترانه به نسبت دیگر قالب‌های شعری بیشتر مورد توجه قرار گرفته است.

شعر کلاسیک در هر قالبی که باشد خیلی نمی‌تواند در تیتراژ مورد استفاده قرار گیرد، چون قلبی که شایستگی و توانایی بیان سوژه فیلم را داشته باشد ترانه است نه غزل. غزل نمی‌تواند بیانگر موضوع باشد و گاهی وقت‌ها برای بیان داستان یا موضوع مورد نظر در سریال مناسب نیست.

سرودن غزل در یک لحظه اتفاق می‌افتد و کاری کاملا احساسی است. شاعر در لحظه‌ای که غزل می‌سراید به نیاز احساس، درون و قلب خود پاسخ می‌دهد نه برای مورد استفاده قرار گرفتن در تیتراژ.

این نوع از شعر یک اتفاق شاعرانه است که به دلیل ویژگی‌هایی که دارد آن را برای استفاده در تیتراژ کمتر می‌توان به کار بست، در صورتی که ترانه کاملا با شعر فرق می‌کند و کارایی متفاوتی دارد. یکی دیگر از ویژگی‌های ترانه که آن را برای استفاده در تیتراژ هم ارجحیت می‌بخشد رسانه بودن آن است.

در مقایسه و ذکر تفاوت‌های ترانه و غزل می‌توان به نکته دیگری هم اشاره کرد و آن این که در ترانه پی گرفتن یک موضوع و سوژه کار آسان و مرسومی است، ولی غزل چون از قافیه تبعیت می‌کند نمی‌تواند برای بیان یک داستان و یک تیتراژ مورد استفاده قرار بگیرد.(جام جم – ضمیمه قاب کوچک)

اهورا ایمان ـ شاعر


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.