جامعه نمایشی

تا به حال به این مسئله فکر کرده اید که چرا آدم ها به طور مدام احساس ناآرامی و ناراحتی دارند؟ تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چرا با وجود همه اختراعاتی که در خدمت بشر قرار گرفته است هر روز احساس رضایت کمتر و کمتر می شود؟ همه ما هر روزه آدم هایی را می بینیم که به صورت مدام از همه چیز شکایت می کنند و نارضایتی همیشگی نسبت به خودشان را در همه جا  ابراز می کنند؟ این که چرا هر روز بیشتر و بیشتر به خودمان و به ظاهرمان فکر می کنیم؟ به تغییر مدل دکوراسیون و اتومبیلمان؟ به تغییر ظاهر و لباسمان که همیشه مد روز باشد؟ کار به جایی رسیده که از صورتمان و اجزای بدن هم ناراضی هستیم!!!

شاید من بتوانم پاسخی کوتاه و مختصر بدهم. پاسخ «دیگری» است. بله «دیگری»!!!! ما غرق در دیگری شده ایم. دیگری ای که بیشتر از آنکه امری واقعی باشد تصویری از رضایت و خواست افرادی مجهول الهویه است که نمی دانیم چه هستند یا چه می خواهند، تنها نگاه خیره و بی پایان آن ها برای ما کافی است. ما می خواهیم در نگاه آن ها باشیم و برای این امر همواره به دنبال تملک امیال دیگران هستیم.

مردان و زنانی که لحظه های زیادی را در باشگاه ها و سالن های آرایش می گذرانند به امید اینکه لحظه ای و در جایی مقصد نگاه شخصی باشند و آن چیز که این میانه مدفون می شود خود ما هستیم. با همه بی حوصلگی ها و تنبلی هایمان، با همه میلمان به خود بودن و مورد قضاوت قرار نگرفتن، میل به دیده نشدن در دنیایی که همیشه می خواهیم دیده شویم. میل به اینکه خودمان ترازوی قضاوت هایمان باشیم.

اینکه آشفتگی موهایمان زیباست، گاهی چربی اضافه داشتن بد نیست، اینکه همیشه لازم نیست صورتمان کامل باشد، یا اینکه پیری هم بخش مهمی از زندگی است. اینکه صورتمان بدون آرایش زیباست. موهای سفید هم به اندازه موی سیاه جذابیت دارد. اینکه چین چروک هم جزئی از روند حیات انسان است و هر بهاری، زمستانی هم دارد. اینکه زندگی و خودمان را به تمامیت بپذیریم و دست از تلاش برای تصاحب توجه و نگاه دیگران برداریم.

۰ دیدگاه ۸ بازدید ۳

باز نشر: اخبار ایران و جهان ممتاز نیوز

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.