رابطه فقر و تنگدستی با جرم

حاصل تورم ، فقر و فاصله طبقاتی که در چند سال اخیر رشد افسار گسیخته ای داشته ، رشد جرائم اجتماعی بوده است . چندی پیش جمشید پژویان درباره خط فقر گفت : در سال ۸۹ خانوارهای شهری با درآمد ماهانه کمتر از ۹۴۶ هزار تومان و خانوارهای روستایی با درآمد ماهانه کمتر از ۵۸۰ هزار تومان زیر خط فقر به حساب می‌آیندکه این خود بیانگر تعداد اقشار فقیر جامعه است . بدون تردید فقر و نابرابری‌های اقتصادی از زمره مهم‌ترین معضلات جامعه بشری است که از جایگاه ویژه‌ای در بین سایر مسائل اجتماعی برخوردار است. فقر انواع متعددی دارد که امروزه فقر مادی و فقر فرهنگی بیش از نمونه های دیگر فقر بر بروز جرم تاثیر می گذارد . منظور از فقر فرهنگی ،میراث مشترک بین نسلهای امروزی نیست ؛ بلکه آن مطلوبها و ارزشها و هنجارهای رفتاری است که هر فرد باید در مدت زندگی خود ،آنها را حفظ و رعایت کند.  

جرم نیز فعل یا ترک فعلی است که به موجب قانون برای آن مجازاتی تعیین شده باشد،  مجازات نیز بخشی از هزینه ای است که به مجرم تحمیل می شود که همین مجازات موجب میشود بسیاری از افراد از ارتکاب جرم پرهیز کنند .
در گفتگوی خبرنگار الف با دو کارشناس مسائل اجتماعی به رابطه فقر و جرم مورد واکاری قرار گرفته است .  
مجید ابهری (آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری ) معتقد است که برای بروز جرم بسترهایی باید وجود داشته باشند: ” برای بروز جرم بسترهای خیزش و ایجاد باید وجود داشته باشند ، این بسترها عبارتند از فقر در دو محور فقر مادی و فرهنگی و ضعف ترتبیت خانوادگی ،شرایط نامتعادل اجتماعی و شرایط فردی که مجموع این عوامل بر وقوع جرم تأثیر مستقیم می گذارند . اما در میان محورهای یاد شده فقر ، اصلی ترین محور ارتکاب جرم می باشد چرا که بسیاری از بزه کاران در مقابل فقر مادی توانایی مقاومت نداشته و دست به ارتکاب جرائم مختلف می زنند .  
ابهری فقر فرهنگی را در ارتکاب جرائم موثرتر از فقر مادی می داند و عنوان می کند : از نگاه رفتار شناسی فقر فرهنگی که عبارتند از تربیت خانوادگی و فقر تربیت اجتماعی است بسیار موثر تر و دخیل تر از فقر مادی است ، بسیاری از افرادی که مرتکب بزه کاری شده اند نیاز مادی نداشته اند و در شرایط بسیار خوب مالی بوده اند اما به لحاظ فقر فرهنگی و تربیتی دست به ارتکاب جرم می زنند . ”

دکتر علی انتظاری جامعه شناس نیز فقر را از دو جهت در بروز جرم دخیل می داند و اعتقاد دارد: ” فقر و جرم از دو جهت با یکدیگر رابطه دارد جهت اول مربوط به وضع فقرا می شود و معطوف به این امر است که فقرا وقتی مشاهده می کنند نظم و ترتیبات موجود در جامعه  برای آنها منافعی در پی ندارد آن نظم را بر نمی تابند و به راحتی علیه آن نظم شورش کرده و یا نظم را بر هم می زنند و در کل نظم برای آنها مشروعیت ندارد . هنگامی که فقر ناشی از بی عدالتی و فاصله طبقاتی باشد موجبات احساس محرومیت را در فقرا به وجود می آورد. این احساس محرومیت به نوبه خود باعث به وجود آمدن احساس سرشکستگی و ناکامی و در نتیجه منجر به خشونت می شود. یکی از عوامل خشونت در جامعه همین احساس محرومیت نسبی است که در فقرا بوجود می آید . این یک جهت رابطه فقر و جرم است .

جهت دیگر آن مربوط به اغنیا است در واقع آن احساس علو و خود بزرگ بینی که در اغنیا وجود دارد خود مولد فقر هست . این هم ناشی از یک کج روی است که درجامعه وجود دارد و در واقع جرائمی که معمولا یقه سفیدان مرتکب آنها می شوند جرائمی هستند که ممکن است خیلی به عنوان جرم در جامعه محسوب نگردد و یا به دلیل ارتباط با منابع قدرت – ثروت در تله محاکم گرفتار نگردند ولیکن در واقع نوع عملکرد انها در واقع تولید فقر کرده بی عدالتی کرده است . جنبه دیگر که مربوط به اغنیا و ثروتمندان است  اینکه به خاطر دسترسی ثروتمندان به منابع قدرت قوانین به گونه ای وضع می شوند و شرایطی فراهم شود که آن قوانین منافع آنها را تضمین بکند . و حساسیت های قوانین عملا منافع آنها را در پی داشته باشد . برای این است که یکی از جامعه شناسان اعتقاد دارد همه در برابر قانون مساوی هستند ولی نه پشت آن .

دکتر انتظاری معتقد است که فقر مادی در بروز جرم موثرتر از فقر فرهنگی است و بیان می کند : مشکل اصلی ما فقر مادی است و مردم کشور ما انسانهای فهمیده ای هستند و ما از نظر فرهنگی مشکل جدی نداریم مشکل اصلی که ، فقر مادی و مشکل احساس بی عدالتی است . عوامل مختلف باعث گسترش احساس بی عدالتی در جامعه می شود . این احساس بی عدالتی خود تولید کننده احساس محرومیت نسبی است که منجر به بروز جرم می شود .
متغیری که بیشترین تاثیر را در بروز جرائم دارد ، محرومیت نسبی است . احساس محرومیت ناشی از عوامل مختلف می باشد . از عواملی که موجب احساس محرومیت می شود می توان به : فاصله طبقاتی ،فقر و عملکرد رسانه ها اشاره کرد . از ماهواره نیز نباید غافل شد ، ماهواره با نشان دادن زندگی تجملاتی باعث احساس فقر در جامعه می شود . فقط فقیر بودن و بی عدالتی در بروز جرم موثر نیست ، مهم احساس فقر و احساس بی عدالتی  است  . یعنی هم امر ذهنی و هم عینی تاثیر گذار است ، البته آن امر عینی باید منجر به امر عینی و درک شود . مثلا شاید در جایی بی عدالتی وجود نداشته باشد و اینکه کارمندی با مشاهده زندگی کارمندی دیگر که از طریق تلویزیون به صورت فیلم نمایش داده میشود احساس بی عدالتی کند و متعاقب آن بزه کاری انجام گیرد . به عقیده من احساس فقر و احساس بی عدالتی بر بروز جرائم تاثیر زیادی دارد .

 

الف

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.