زنده به گور کردن ۲ برادر در باغ میوه

سه مرد جوان که متهم هستند سه سال قبل، دو برادر را در یکی از باغ‌های شهریار زنده به گور کرده‌اند، دوباره محاکمه می‌شوند.

جوان: عصر روز ۱۷ مهرماه سال ۸۸ زن جوانی به مأموران پلیس گفت که شوهرش به طور مرموزی ناپدید شده است.
شاکی توضیح داد: عصر دیروز برادر شوهرم که رضا نام دارد به خانه مان آمد و با هم از خانه بیرون رفتند، اما هرچه با تلفن همراهشان تماس می‌گیرم خاموش است و نگران آنها هستم. بعد از طرح درخواست این زن، پلیس تحقیقات خود را برای یافتن نشانی از دو برادر آغاز کرد. بررسی تماس‌های تلفنی حجت و رضا نشان داد هر دو نفر آخرین بار با تلفن همراه زن جوانی به نام سالومه تماس گرفته‌اند، بنابراین سالومه چند روز بعد شناسایی و بازداشت شد. سالومه گفت: چند روز قبل به همراه حجت و رضا به باغ یکی از دوستانش که مجید نام دارد رفتیم. وقتی وارد باغ شدیم کارگر باغ که مرد افغانی به نام حسین بود، آنجا کار می‌کرد.

من و رضا داخل یکی از اتاق‌های باغ رفتیم و حسین و حجت هم به اتاق کناری رفتند، لحظاتی بعد ناگهان حسین در اتاق را به روی من و رضا قفل کرد. وقتی از پنجره نگاه کردم، دیدم که حسین، مجید و احمد که تازه وارد باغ شده بود به حجت حمله کرده و دارند او را می‌زنند. رضا از پنجره به کمک برادرش رفت، اما او را هم کتک زدند و سرانجام هر دو برادر را با طناب به یک تخت بستند. من از ترس داخل اتاق بودم تا اینکه نیمه‌های شب دو برادر را داخل یک انباری حبس کردند. سپس به سراغ من آمدند و هر سه نفر به زور به من تعرض کردند. سالومه ادامه داد: من سه شبانه روز داخل آن اتاق حبس بودم و آنها بارها به من تعرض کردند و از سرنوشت حجت و رضا خبر ندارم و نمی‌دانم با او چه کردند.

با نشانی هایی که سالومه در اختیار پلیس گذاشت، مجید به همراه حسین و احمد که هر دو تبعه افغانستان بودند، دستگیر شدند. احمد در اولین بازجویی‌ها گفت: عصر روز حادثه مجید با من تماس گرفت و گفت دو مرد و یک زن وارد باغ او شده و می‌خواهند از حسین که دوست صمیمی من است، زورگیری کنند. من برای کمک به حسین به سرعت خودم را به باغ مجید رساندم و با مجید پنهانی وارد باغ شدیم و آنها را زیر نظر گرفتیم. حجت و حسین داخل یکی از اتاق‌ها بودند و رضا و سالومه هم داخل اتاق دیگری بودند. ناگهان حسین از اتاق بیرون آمد و در را به روی سالومه و رضا قفل کرد. بعد مجید قمه‌ای دست من داد و خودش هم چاقو داشت. سپس به طرف اتاقی که حجت داخل آن بود رفتیم. حجت وقتی ما را دید غافلگیر شد و با داس به ما حمله کرد. مجید اما داس را از او گرفت و ضربه‌ای به سر او زد. من هم با قمه ضربه‌ای به حجت زدم. لحظاتی بعد رضا از پنجره اتاق کناری خارج و برای کمک به برادرش وارد دعوا شد. من قمه را انداختم و رضا را نگه داشتم تا با حسین و مجید درگیر نشود. سرانجام دست و پای آنها را بستیم و به سراغ سالومه رفتیم و هر سه به او تعرض کردیم. وقتی شب فرا رسید دو برادر را داخل انباری حبس کردیم. عصر روز بعد به خواسته مجید آنها را در حالی که زنده بودند، به چاه فاضلابی در انتهای باغ بردیم و داخل چاه انداختیم، بعد هم روی آنها را خاک ریختیم. مجید آن روز از باغ رفت، اما من و حسین سالومه را تا سه روز دیگر در حبس نگه داشتیم و او را مورد تعرض قرار دادیم، بعد هم او را در کنار خیابان رها کردیم.

زمانی که حسین مورد تحقیق قرار گرفت، گفت: مدتی قبل از حادثه، یک بار حجت ۲۰ هزار تومان به زور از من پول گرفت، من هم ماجرا را برای مجید تعریف کردم و او گفت از حجت انتقام می‌گیرد.
روز حادثه مجید به همراه حجت، رضا و سالومه وارد باغ شدند. مجید به بهانه‌ای از باغ خارج شد. من و حجت داخل یکی از اتاق‌ها بودیم که مجید با من تماس گرفت و گفت با احمد در گوشه باغ کمین کرده تا حجت و رضا را کتک بزنند. من هم وقتی دیدم رضا و سالومه در اتاق دیگر هستند، در را به رویشان قفل کردم و به مجید خبر دادم. او هم با احمد سر رسیدند و با هم به حجت حمله کردیم و با او درگیر شدیم.

وقتی رضا به کمک برادرش آمد، او را گرفتیم و سرانجام هر دو نفر را با طناب بستیم. سپس هر سه نفر به سالومه تعرض کردیم. فردای آن روز، مجید گفت باید حجت و رضا را به قتل برسانیم. آنها را از داخل انباری بیرون آوردیم. هر دو نفر التماس می‌کردند. انگار فهمیده بودند که مجید چه نقشه‌ای برایشان کشیده است، بنابراین مقابل ما مقاومت می‌کردند. سپس روی سرشان نایلون پیچیدیم و آنها را به زور به انتهای باغ کشاندیم و داخل یک چاه فاضلاب انداختیم. ساعتی که گذشت و مطمئن شدیم هر دو نفر فوت شده‌اند، روی چاه را با خاک پوشاندیم. مجید هم در بازجویی‌های خود اظهارات احمد و حسین را تأیید کرد. مأموران سپس به باغ میوه رفتند و با نشانی‌هایی که متهمان در اختیار پلیس گذاشتند اجساد حجت و رضا کشف شد.

بعد از انجام تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست علیه مجید۲۷ساله، احمد ۲۴ساله و حسین ۳۰ ساله به اتهام مشارکت در قتل، حبس غیرقانونی و تجاوز به عنف صادر و برای رسیدگی به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و سه متهم بهمن ماه سال گذشته مقابل هیئت قضات محاکمه شدند. اولیای دم در جلسه محاکمه از دادگاه درخواست قصاص کردند و سپس متهمان یک به یک مقابل هیئت قضات محاکمه شدند.
هیئت قضایی بعد از شنیدن دفاعیات متهمان هر سه متهم را به اتهام شرکت در قتل به قصاص، به اتهام حبس غیرقانونی به تحمل سه سال زندان و به اتهام رابطه نامشروع به تحمل ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم کرد.
قضات دیوان عالی کشور اما با این توضیح که اتهام هر سه متهم شرکت در دو فقره قتل عمد است و متهمان باید به دو بار قصاص محکوم می‌شدند، رأی را نقض و پرونده را برای رسیدگی دوباره به شعبه رسیدگی کننده ارسال کرد.


ممتازنیوز/momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.