شهرام مکری: ماهی و گربه شبیه فیلم‌های کوتاهم است

گردآوری توسط گروه فرهنگ و هنر ممتازنیوز

گفت‌و‌گو با شهرام مکری نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی ماهی و گربه

شهرام مکری کارگردان فیلم ماهی و گربه با اشاره به شباهت این اثر با فیلم‌های کوتاه‌اش گفت: تجربه موفقی در ساخت فیلم محدوده دایره دربارهٔ ساخت فیلم‌های تک پلانی داشتم و علاقه داشتم چنین قالبی را در ساخت یک فیلم بلند مورد استفاده قرار بدهم.

سرویس سینما هنرآنلاین//

شهرام مکری کارگردان با هوشی است و می‌داند به چه نحو ی از فیلم‌ها و یا ایده‌های ناب و مناسب اقتباس‌های هوشمندانه و به جا داشته باشد. علی رغم ساختن فقط چند فیلم کوتاه (محدوده دایره، طوفان سنجاقک و….) توانست اغلب جوایز داخلی از جمله جایزه جشنواره فیلم کوتاه تهران و جشن خانه سینما را به دست بیاورد. در ماهی و گربه هم چنین اتفاقی برای مکری رخ داد و فیلم در چند جشنواره معتبر خارجی درخشش داشته است و از معدود فیلم‌های بخش نوعی تجربه بود که ظرفیت سالن نمایش تا دوبرابر ظرفیت تماشاگر حضور داشت. با مکری در باره ساختار فیلمش و حضور در بخش نوعی تجربه جشنواره فیلم فجرگفت‌و‌گویی انجام داده‌ایم.
 

ایده اصلی ساخت ماهی و گربه چگونه به وجود آمد؟

چند سالی بود که چند ایده مختلف برای ساخت فیلم تازه‌ام در ذهن داشتم. یکی از ایده‌ها نزدیک به حال و هوای فیلم کوتاه “محدوده دایره” بود و در این مدت با دوستی آشنا شدم و دریافتم که علاقمند است از تجریبات تازه استفاده کند و ریسک‌پذیر است. تفاوت شکل فیلم‌نامه با سینمای مرسوم سبب شد این همکاری شکل بگیرد وصرفا یک داستان در یک پلان روایت نشود و چرایی ساختار تک پلان فیلم سندیت وکارکرد داشته باشد. جفت بودن این دو ویژگی در فیلم ماهی و گربه یک نیاز اساسی بود.

تعریف استفاده از پلان سکانس در فیلم بلند با فیلم کوتاه چه تفاوت‌هایی دارد؟

مهم‌ترین نکته‌ای که در فیلم ماهی و گربه وجود دارد تم داستانی‌اش است و قصه به نوعی روایت می‌شود که فضاهای خالی را پوشش می‌دهد. داستانی که در فیلم بلند ماهی و گربه وجود دارد، در فیلم‌های کوتاه پلان سکانسی وجود ندارد و این داستان تعلیق و جذابیت به وجود می‌آورد. با وجود تایم ۱۲۰ دقیقه‌ای فیلم که از بسیار فیلم‌های بلند سینمایی زمان بیشتری دارد، فکر می‌کنم تماشاچی تا به انتها فیلم را تماشا می‌کند و عامل مهم در این رویکرد تماشاگر تعلق و سوسپانس موجود در فضا و داستان فیلم است و بنابراین ضرورت قصه من را به این نتیجه رساند. کسانی هم که فیلم را دیده‌اند معتقدند این فرم برای فیلم مناسب است. من بر این نکته تاکید داشتم که قطعیتی وجود نداشته باشد. اگر تماشاچی متوجه استفاده‌ام از تکنیک کاور شدن در ساخت فیلم‌های پلان سکانسی می‌شد کل فیلم زیر سئوال می‌رفت و ارزشی که در نظر داشتم به دست نمی‌آمد و تعبیر من این است که تماشاچی این فیلم با سینما آشنا‌تر است. ممکن است تماشاچی کمتر آشنا با سینما هم فیلم را ببیند و با کار ارتباط برقرار کند.

به چه سبب از ساختار پلان سکانس برای روایت گربه و ماهی استفاده کردید؟

تجربه موفقی در ساخت فیلم محدوده دایره دربارهٔ ساخت فیلم‌های تک پلانی داشتم و علاقه داشتم چنین قالبی را در ساخت یک فیلم بلند مورد استفاده قرار بدهم. مدلی که علاوه بر روایت داستان به لحاظ فرمی هم بر ایده‌اش منطبق باشد.

حضور امیر اثباتی و محمود کلاری در ودبخش مدیر هنری و مدیر فیلمبرداری چه تاثیراتی درکار داشت؟

تاثیرات مهمی داشت. فیلمنامه را نوشته بودیم و با امیر اثباتی در زمینه انتخاب فضا‌ها کارمان را آغاز کردیم و بعدا محمود کلاری هم از سر فیلمبرداری “گذشته” از فرانسه به ایران بازگشت و فیلمبرداری را در یک روز انجام داد.

آیا در فیلم ماهی و گربه شاهد داستان‌گویی به سبک و سیاق هیچکاک در فیلم طناب هستیم؟

فیلم ماهی و گربه شبیه فیلم‌های کوتاه خودم است. اما قوانین فیلم‌های اسلشر را مد نظر داشتم. فیلم‌هایی که چند جوان گرفتار قاتلی می‌شوند و به یک منطقه دور افتاده می‌روند. قصه ماهی و گربه روند کلاسیکی ندارد. دو مدل فیلم تک پلانه وجود دارد. مدل اول شبیه فیلم طناب آلفرد هیچکاک و یا خانه ساکت ساخته اسپانیا است. در این نوع فیلم‌ها در لحظاتی دوربین کاور می‌شود و در واقع فیلم‌ها در چند پلان متصل به هم کار می‌شوند و این نقاط اتصال از دید مخاطب پنهان است. مدل دوم مثل کشتی نوح روسی است که در این مدل فیلم‌ها در‌‌ همان تایم اصلی که قصه‌شان جریان دارد روایت می‌شود. فیلم ماهی و گربه به لحاظ مدل داستان شکلی از داستان پر تعلیق را در داخل خودش دارد و از این منظر از الگوی فیلم‌هایی مثل خانه ساکت و طناب پیروی می‌کند و به لحاظ فرم هم شبیه مدل دوم ساخت این نوع فیلم‌ها است.

راه اندازی بخش نوعی تجربه را در جشنواره سی و دوم فجرچگونه ارزیابی می‌کنید؟

این بخش تا حدودی برایم نا‌آشنا است و نمی‌دانم چه مدل فیلم‌هایی در این بخش به نمایش در خواهد آمد و بعد از چند دهه هنوز سلیقه جشنواره برایم مبهم است. سال‌هایی جشنواره فیلم فجر به فیلم‌هایی مثل خانه دوست کجاست عباس کیا رستمی جایزه می‌دهد وسال‌های دیگر به فیلم‌هایی مثل استرداد. فضاهای این نوع فیلم‌ها به شدت با یکدیگر متفاوت است و مثل مراسم اسکار و کن با یک رویه و سلیقه ثابت روبه رو نیستیم. اگر جشنواره فجر دبیر ثابتی داشت این رویه ثابت هم به وجود می‌آمد.

انتهای پیام/

احمداسماعیلی


آخرین خبرها
منبع:هنرآنلاین
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.