رهگذری که شامگاه دوشنبه ۱۶ آبان ماه سال گذشته در حال عبور از خیابان کیانمهر شهر آرا بود، با شنیدن فریاد دلخراش دخترک ۱۰ ساله‌ای که ناگهان از طبقه سوم یک ساختمان مسکونی به خیابان سقوط کرد، خودش را بر بالین او رساند. دخترک ۱۰ساله که درسا نام داشت برای لحظه‌ای چشم باز کرد و با ناله گفت – آه راحت شدم – و سپس چشمانش را برای همیشه بست.
مرد رهگذر بلافاصله مأموران پلیس را از ماجرا با‌خبر کرد. دقایقی بعد مأموران کلانتری ۱۳۷ نصر در محل حاضر شده و به تحقیق پرداختند. یکی از همسایه‌ها گفت: درسا کوچولو به همراه پدر معتادش زندگی می‌کند. مادر او مدتی قبل به دلیل اعتیاد شدید شوهرش طلاق گرفت و به دنبال زندگی خودش رفت.
مرد همسایه ادامه داد: ساعتی پیش صدای گریه‌های بی‌امان درسا به گوش ما رسید که مدام درخواست کمک می‌کرد. به همراه همسایه‌ها خودمان را به در خانه‌شان در طبقه سوم رساندیم اما هر چقدر در زدیم کسی در را باز نکرد تا اینکه صدای جیغ درسا از داخل خانه به گوش رسید و بعد فهمیدیم پدرش او را از طبقه سوم به بیرون انداخته است. مأموران بلافاصله پدر جنایتکار را بازداشت کردند و قاضی شهریاری بازپرس کشیک ویژه قتل از دادسرای جنایی را با خبر کردند.
در نخستین شاخه از تحقیقات، مرد رهگذر به تیم جنایی گفت: من در حال عبور از کنار ساختمان بودم که صدای فریادهای دختربچه را از پنجره طبقه سوم ساختمان شنیدم. وقتی به بالا نگاه کردم دیدم مرد جوانی دخترک را بغل کرد و او را به پایین پرت کرد. در ادامه متهم در بازجویی‌ها مقابل قاضی پرونده جنایت را انکار کرد اما وقتی با دلایل و شواهد روبه‌رو شد با اعتراف به قتل دخترش گفت: من کارمند اخراجی یکی از شرکت‌ها هستم.
چندی قبل به خاطر اعتیادم به مواد مخدر همسرم از من طلاق گرفت و سرپرستی دخترم نیز به من سپرده شد، تا اینکه با زنی به نام بیتا آشنا شدم و او را صیغه کردم. «درسا» از ازدواج من ناراحت بود و می‌گفت که از بیتا متنفر است. وی حاضر به دیدن او نبود و قبول نمی‌کرد که او به خانه ما بیاید. شب حادثه نیز درباره این موضوع با دخترم درگیری لفظی پیدا کردم و چون «شیشه» مصرف کرده بودم، حالت طبیعی نداشتم در یک لحظه او را بغل کرده و از پنجره به پایین انداختم. در ادامه تحقیقات مادر درسا که تنها ولی دم مقتول است، گفت: شوهرم اعتیاد شدید به مواد مخدر و الکل داشت.
او زندگی و آینده دخترم را خراب کرد. من با او شرط گذاشته بودم در صورتی که اعتیادش را ترک نکند از وی جدا می‌شوم. وقتی متوجه شدم او قصد کنار گذاشتن مواد را ندارد، از وی جدا شدم. من نگران درسا بودم به همین خاطر قرار بود از طریق دادگاه پیگیری و ثابت کنم که پدرش به دلیل اعتیاد صلاحیت نگهداری او را ندارد که این جنایت رخ داد. قاضی آرش سیفی دادیار اظهار نظر دادسرای جنایی پایتخت با اعلام این خبر گفت: با تکمیل پروند قرار مجرمیت متهم از سوی بازپرس پرونده صادر شده است.
در حال حاضر پرونده با صدور کیفر خواست به دادگاه کیفری ارسال شده است و به زودی متهم که دختر کوچولویش را به قتل رسانده در دادگاه کیفری محاکمه میشود.
خدا لعنت کند کسانی را که به هر بهانه ای قصد تخریب ازدواج موقت را دارند
پر واضح است که کسی با آن وضع خراب آنچنان اعتقادات دینی ای نخواهد داشت که بخواهد صیغه کند و هیج گاه زن مومنه و پاکی که صیغه میشود از میان اینهمه پسر پاک وتر وتمیز ومومنی که احتیاج به متعه دارند به عقد یک معتاد در نمی آید
این را هم بگویم که کسانی که متعه میشوند قصد اولشان پول نیست چرا که اگر دقت کرده باشید عده مانع انست که متعه به دید مادی به صرفه باشد
حضرت رسول میفرمایند خداوند فرموده گناه زنانی از امت من را که متعه شوند بخشیده ام(قریب به مضمون)
منبع: رساله ی متعه ی شیخ مفید
پیشنهاد میکنم حتما این رساله را بخوانید