مخالفت تمام قد با انحلال ارتش

ارتشِ چند پارهِ قاجار که ۹۹ سال قبل توسط رضا خان پهلوی در سال ۱۳۰۱ یکپارچه و نوین شد بهمن ۱۳۵۷ پشت ژاندارم خودخوانده منطقه خاورمیانه را خالی کرد و با جدا کردن خود از رژیم گذشته به آغوش مردمش برگشت و با ریختن زنگار از افکار و رفتار نظامیش با نظام جدید سیاسی بیعت کرد و فرمانده جدید کل قوا هم تمام قد از انحلالش جلوگیری کرد.

به گزارش ممتازنیوز، امروز ۲۹ فروردین، چهل و دومین سالگرد نامگذاری روز ارتش و نیروی زمینی و اعتباربخشی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران به این نیروی نظامی فداکار است.

شرایط فوق العاده حساس و خونین آخرین ماه ها و روزهای عمر رژیم پهلوی و اولین روزهای به شدت پر استرس و چالش برانگیز استقرار نظام جمهوری اسلامی، چنان عرصه را بر امرا و فرماندهان و نیروهای توابِ ارتش تنگ کرد که رهبر نظام نوپای سیاسی کشورمان با اطمینان و بدون تردید در برابر موج ارتش هراسی برخی سیاسیون، یک ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با قاطعیت بیان کردند: «بارها سیاسیون ایران مرا از ارتش بیم داده‏اند ولی آنان اشتباه می‏ کنند؛ برای آنان جو کاذب به وجود آورده ‏اند.»

اصرار بر انحلال ارتش

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز افراد و جریان های سیاسی داخلیِ وابستهِ به شرق و غرب در کنار انقلابیون ساده و ناآگاهِ دوستدار انقلاب، بر تبل انحلال نهادها و سازمانهای باقی مانده از رژیم پهلوی از جمله انحلال ارتش می کوبیدند، اما رهبر فرزانه انقلاب اسلامی با بصیرت و درایت مثال زدنی همیشگی شان با قدرت در برابر هجمه ایجاد شده علیه این نیروی نظامی متعهد، کاردان و متخصص ایستادند.

چریک‌های فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از جمله شاخصترین انقلابیون دوآتشه وابسته به غرب و شرق از موافقان انحلال ارتش بودند. چریک‌های فدایی خلق ارتش جدید را ارتش خلق و سازمان مجاهدین خلق ارتش جدید را ارتش بی‌طبقه توحیدی پیشنهاد کردند. چریک‌های فدایی خلق برای به کرسی نشاندن خواسته خود اسفند ۱۳۵۷ در تهران تجمع اعتراضی برگزار کردند و در پایان این تجمع اعتراضی قطعنامه‌ای صادر کردند و در بخشی از آن نوشتند: «ارتش و دستگاه‌های عریض‌ و طویل اداری که ستون‌های رژیم وابسته به امپریالیسم به‌شمار می‌روند، باید هرچه زودتر منحل شوند و ارتش نوین خلق و ارگان‌های اداری نوین که پاسخ‌گوی شرایط نوین هستند، به وجود آیند.»

اما دیری نپایید که ماهیت موافقانِ وابستهِ انحلال ارتش مشخص شد. هر دو جریان فکری و سیاسیِ وابسته بعد از ناکامی برای تصاحب قدرت سیاسی، با سوء استفاده از وضعیت نابسامان اولین روزها و ماه های آغازین انقلاب با دمیدن در آتش نابسامانی های عمومی حمله به پادگان‌ها و مراکز نظامی ارتش را در دستور کار قرار دادند و خود را با انواع تجهیزات نظامی و اسلحه هایِ به سرقت برده، مسلح کردند و تا توانستند از مردم و مسؤولان ترور کردند و طرح براندازی و کودتا ریختند.

وقتی ارتش خود را بازیافت

فرماندهان و نیروهای ارتش جمهوری اسلامی پس از بازیابی خود و به دست آوردن اقتدار بی اعتبار شده خود از همان اولین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی وظیفه دفاع از کیان و سرزمین را از شمال شرق کشور و با مهار ناآرامی های گنبد کاووس و ترکمن صحرا آغاز کردند و موفق شدند سازمان چریک‌های فدایی خلق و مزدوران وابسته به شرق که ساز خودمختاری کوک کرده و دنبال تجزیه و خودمختاری بودند را سرکوب کنند.

بعد از آن ارتش ماموریت یافت ناآرامی هایی که فرقه کومله و دموکرات و سایر گروههای ضدانقلاب در غرب کشور به خصوص در کردستان و آذربایجان سبب شده بودند را آرام کند. حمله به پادگان نیروی زمینی ارتش در شهرستان مهاباد و اشغال آن توسط کومله و نیروهای ضدانقلاب هشت روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در اولین روز اسفند ۱۳۵۷ انجام شد.

سرلشکر محمدولی قرنی که به دلیل مخالفت با رژیم پهلوی و اقدامات ضدرژیم از سال ۱۳۳۶ از ارتش اخراج  شده بود یک روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در مورخ ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ با حکم امام خمینی (ره) به ریاست ستاد کل ارتش منصوب شد و با بازیابی روحیه ضعیف شده فرماندهان و نیروهای وفادار و متعهد ارتش، به مقابله ناآرامی‌های غرب و شمال شرق کشور رفت.

اما چند پارگی در اداره ارتش و دخالت سیاسی در امور نظامی باعث شد سرلشگر قرنی ۴۳ روز بعد در مورخ هفتم فروردین ۱۳۵۸ استعفای خود را به مهدی بازرگان رییس دولت موقت تسلیم کند. دولت موقت نیز به سرعت سرلشکر ناصر فربد که از نزدیکان و همفکران دولت موقت و نهضت آزادی و جبهه ملی بود را جایگزین سرلشگر قرنی کرد.

اما این انتصاب هم دردی از ارتش و فشار انحلال تنها نیروی نظامی ایران دوا نکرد. امرا و فرماندهان ارتش که از این وضعیت به ستوه آمده بودند درخواست ملاقات از رهبر انقلاب کردند و خواستار رسیدگی ایشان به این وضعیت شدند.

امام خمینی (ره) هم در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۳۵۸در پیامی مکتوب ۲۹ فروردین را به نام «روز ارتش» نامگذاری و مردم و ارتش را در پنج بند موظف به انجام وظایفی کرد.

ایشان در این پیام تاکید کردند: «روز چهارشنبه ۲۹ فروردین روز ارتش اعلام می شود. ارتش محترم در این روز در شهرستان های بزرگ با ساز و برگ به رژه بپردازند و پشتیبانی خود را از جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران و حضور خود را برای فداکاری در راه استقلال و حفظ مرزهای کشور اعلام نمایند.‏ ملت ایران هم موظفند از ارتش اسلامی استقبال کنند و احترام برادرانه از آنان نمایند. اکنون ارتش در خدمت ملت و اسلام است و ارتش اسلامی است، و ملت شریف لازم است آن را به این سِمت رسماً بشناسند و پشتیبانی خود را از آن اعلام نمایند. اکنون مخالفت با ارتش اسلامی که حافظ استقلال و نگهبان مرزهای آن است جایز نیست. ما و شما و ارتش، برادرانه باید برای حفظ و امنیت کشورمان کوشش کنیم و به شرارت اشرار و اختلال مفسدین خاتمه دهیم.‏»

رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در ادامه تاکید کردند: «افراد ارتش موظفند در داخل ارتش حفظ نظم و سلسله مراتب و ضوابط را بکنند.‏‎ توجه ننمودن به این مسائل موجب ضعف ارتش اسلامی می شود و نظام را از هم می پاشد. سربازان و درجه داران و افسران موظفند سلسله مراتب را حفظ و مراعات کنند؛ چنانچه رؤسای فوق موظفند با ارتش به طور محبت و برادری رفتار نمایند و از دیکتاتوری که در رژیم طاغوت بود اجتناب نمایند. ارتش اسلامی باید با حفظ سلسله مراتب و نظام صحیح اسلامی و اطاعت کامل زیردست از مافوق و رعایت کامل مافوق از زیردست، اداره شود. تخلف از این امر ضد انقلاب است و مورد مؤاخذه خواهد بود.‏»

امام (ره) خطاب به موافقان انحلال ارتش و مخالفان ارتش و نظامیان باقی مانده از رژیم پهلوی تاکید کردند: «افراد خارج از ارتش حق ندارند در امر ارتش دخالت کنند و ارتشی را در داخل ارتش یا خارج، بدون مجوز دستگیر کنند. اگر شکایتی دارند یا اطلاع از مجرمیت کسی دارند، روی موازین شرعی و قانونی رسیدگی خواهد شد. دخالت بی جا در داخل ارتش موجب ضعف آنان می شود و مخالف انقلاب اسلامی است.‏»

رهبر فقید انقلاب اسلامی در توصیه ای به فرماندهان و امرای ارتش هم متذکر شدند: «این قشر از ارتش که در خدمت اسلام و ملت هستند و وفاداری خود را از جمهوری اسلامی اعلام نمودند، اگر خدای نخواسته در رژیم طاغوتی خلاف و گناه صغیره کرده اند، با برگشت به سوی خدای تعالی و جمهوری اسلامی مورد عفو خداوند رحمان و عفو ملت شریفند و اینجانب نیز آنان را عفو کردم. امید است آنان با دلگرمی و اعتماد به خدا و ملت شریف به خدمت خود صادقانه ادامه دهند و با قدرت در پادگانهای خود مستقر شوند. از خداوند تعالی عظمت اسلام و مسلمین و هدایت جوانان فریب خورده ای را که می خواهند در صفوف مسلمانها تفرقه بیندازند خواستارم و هوشیاری ملت را در مقابل توطئه های غیر اسلامی امیدوار.»

چالش امام و دانشگاهیان درباره ارتش

۲۷ بهمن ۱۳۵۷ چهار روز بعد از انتصاب سرلشگر محمدولی قرنی به ریاست ستاد کل ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۵۰ نفر از استادان دانشگاه و دانشجویان جامعه اسلامی دانشگاهیان شانزده ماه قبل از اعلام انقلاب فرهنگی از سوی امام خمینی و تعطیلی دانشگاهها با حضور در مدرسه علوی محل سکونت موقت امام امت سوالات و ابهاماتی شان درباره ارتش را تک به تک از ایشان پرسیدند و بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز با گشاده رویی پاسخ آنان را دادند.

‏‏نمایندۀ دانشگاهیان: عرض کنم که این ارتش همه می دانیم طوری ساخته شده بود که نظام شاهنشاهی را حفظ بکند، نه برای دفاع از مردم.‏‏

‏امام: «قبل از اینکه شما بفرمایید، این هم حل شد. همین امروز آقای قرنی‏ را من فرستادم آمد اینجا. آقای یزدی‏ هم آمد اینجا؛ که او از دولت باشد، او هم که رئیس [‏‏ستاد‏‏]‏‏. بنا براین شد که در همین هفته این طبقۀ اول ‏‏[‏‏ارتش‏‏]‏‏ را، از سرلشکر به بالا را بیندازند دور. این پایینی ها بیایند مشغول کار بشوند. اگر بگویید که ما ارتش نمی خواهیم ـ که همچه چیزی نمی گویید ـ ما ارتش می خواهیم، ما ژاندارمری می خواهیم، ارتش می خواهیم، شهربانی می خواهیم؛ همۀ اینها را می خواهیم. ما باید این طبقۀ اول، امرا و ـ نمی دانم ـ اینهایی که با فساد آمده اند روی کار و خودشان هم اکثراً ـ البته همه نه، اما اکثراً ـ فاسدند، اینها را درجاتشان را کنار بگذاریم، بازنشسته شان بکنیم. و بعد بیاییم سراغ این پایینی ها؛ پایینی ها را یک سر و صورتی بدهیم. تا بعد برویم سراغ افراد ببینیم افراد چطوریند. این الحمدلله حل شد.‏»

‏‏نمایندۀ دانشگاهیان: حاج آقا مسئلۀ خیلی مهم در ارتش این است که ارتش با سیستم کنونی که وجود دارد، یعنی آن روابط و ضوابطی که بین افراد مختلفش هست، دیگر هیچ جنبۀ اسلامی ندارد و نمی تواند برقرار بماند.

امام: «الان نمی شود آقا ما بگوییم که ارتش برود … ما ‏‏[‏‏باید‏‏] این ارتش را به یک صورت نگهش داریم. آن طبقۀ اول را بیرون کنیم. طبقات اول، از سرلشکر به بالا بیرون بروند؛ و بعد این طبقات پایین را یک سازمانی به آنها بدهند. بعد برویم سراغ افراد ببینیم اگر یک فرد غیرصالح است کنار بزنیم، فرد صالح جایش بگذاریم. این مسئله ای نیست که حلش بزودی ‏‏[‏‏باشد‏‏]‏‏؛ مثلاً همین امشب مثلاً شاه رفته، فردا همۀ کارهای ما درست بشود! همۀ کارها را خراب کرده اند و رفتند. حالا شما باید این خرابیها را آبادش کنید.»

نمایندۀ دانشگاهیان: نظرتان در مورد اینکه ما یک ارتشی ملی را سازمان بدهیم چیست؟ به جای اینکه این ارتش را بیاییم زحمت بکشیم باز بودجه برایش بگذاریم؟

‎‏امام:« این تدریج می خواهد؛ عرض می کنم تدریج می خواهد آقا. این نمی شود الآن ما بگوییم ارتشی که نظام دیده و نظم دیده کنار برود، ارتشی بی نظام می خواهیم! نمی شود این، باید بتدریج بشود. باید ‏‏[‏‏نیروی مردمی‏‏]‏‏ درست نظام پیدا بکند، بعد تبدیل بشود آن ارتش به این ارتش. اما همین طوری نمی شود این کار را کرد.‏»

نمایندۀ دانشگاهیان: حاج آقا نظام بر مبنای ترس …

امام: «آقا! من خواهش می کنم از شماها که آن تندی جوانی تان را یک قدری کنار بگذارید … من خودم هم جوان بودم! یک توقعاتی جوانها دارند که این توقعات از باب آن انرژی که در آنها هست، از باب آن قدرتی که در آنها هست، می خواهند همۀ مسائل یک شبه حل بشود. اینطور نیست مسائل. مسائلْ اشکال دار است، مشکل است الآن. الان.  هر جای مملکت دست بگذاری آشوبی است؛ مقدم است بر همۀ کارها که این آشوب رفع بشود. این آشوب باید با قوای انتظامی، با زمینۀ قوای ملی ـ اینها با هم ـ حل بشود. ما هم که الآن یک قوای ملیِ نظام دیده که نداریم؛ قوای ملی چریکی است. این قوای ملی چریکی الآن دارند کار هم می کنند؛ خیلی هم خوب کار می کنند. اینها را باید با قوای انتظامی و ژاندارمری ـ همۀ اینها ـ همدست بکنیم برای کوبیدن اینهایی که دارند خرابکاری می کنند. آن خرابکارها را کنار بگذاریم و یک قدری آرامش پیدا بکند مملکت؛ بعد برویم سراغ آن مسائل بعدی.‏»

نمایندۀ دانشگاهیان: حاج آقا معذرت می خواهیم، آنچه که مطرح هست افرادی هستند در ارتش …

امام: «سازمان هست. سازمان درست می شود. سازمان ارتش آن وقتی که بوده است، [‏‏پیوسته‏‏]‏‏ «شاهنشاه» «شاهنشاه» می کرد. این تمام شد. دیگر کلمۀ «شاهنشاه» رفت! وقتی کلمۀ «شاهنشاه» رفت، دیگر مسئله نیست که حالا صبح تا شب بخواند «شاهنشاه»! تمام شد این معنا. این مسئله از کلۀ سربازها هم بیرون می رود. این مسائل یک قدری مهلت لازم دارد. یک قدری باید با تأنی انجام بگیرد. نمی شود یک مسئله ای که انقلابی است ما بگوییم فوراً انقلاب جلو برود، خراب کند و جلو برود؛ چنانچه شد و بحمدالله انقلاب ایران بهترین انقلابهایی بود که در دنیا واقع شد؛ یعنی ضایعات کم ‏‏[‏‏داشت‏‏]‏‏. و آن چیزی که ما بردیم، رژیم شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله یا بیشتر را از بین بردید. دست آنها هم از آن کوتاه کردید؛ دست همۀ اجانب را کوتاه کردید از مملکتتان. این آن چیزی است که بردید. ضایعه ای که دادید، البته یک هزار نفری هم ما کشته دادیم. در سایر انقلابات اینقدر کشته می دادند، خرابی می شد. ما نباید توقع داشته باشیم که یک انقلابی بشود و آرام باشد و … ما باید اسم این را «انقلاب سفید» بگذاریم، نه انقلاب شاهنشاهی را. این انقلابِ واقعاً «سفید»، این انقلاب ملی ایران بود که با یک بیست و چهار ساعت یک شاهنشاهی را از بین برد و تمام را به هم ریخت. اما حالا به هم ریخته است این. به هم ریختگی را بخواهید منسجمش کنید وقت لازم دارد. حالا به ما قول داده اند در همین هفته راجع به ارتش تنظیمش درست بشود. و چیزهای دیگر هم ان شاءالله کم کم‏ ‎‏امیدواریم درست بشود. خداوند همه تان را حفظ کند؛ موفق باشید.‏»

ارتش در قلب ملت

امام امت عصر دوم اردیبهشت ۱۳۵۸ در دیدار ۶۰۰ نفر از افسران و درجه داران مرکز توپخانۀ اصفهان در شهر قم ضمن اعلام عفو عمومی  نیروهای نظامی و انتظامی پهلوی، پیوند ارتش و ملت را ستودند.

ایشان گفتند: «من از این جهت این روز را میمون می دانم و مبارک، که ارتش در قلب مردم و در بین مردم و با احترام زیاد و شور و شعف فوق العاده مواجه هستند. من از این جهت ‏‏[‏‏امروز را‏‏]‏‏ مبارک می دانم که در سابق و در زمان طاغوت ارتش ما از ملت جدا بود و از روحانیت جداتر. امروز ارتش در قلب ملت است و در کنار روحانیت؛ به طوری که هدایت آنها را به اینجا حضرت حجت الاسلام آقای طاهری ـ ایّده الله تعالی ـ فرمودند.»

رهبر فقید انقلاب اسلامی ادامه دادند: «سابقه ندارد که یک شخص روحانی در ارتش و در رژۀ ارتش شرکت کرده باشد. ارتش از ما جدا شده بود و ملت از ارتش جدا شده بود. و این خیانت بزرگی بود که رژیم سابق کرد و ما را ـ برادران را ـ از هم جدا کرد. امروز روزی است مبارک که ارتش با ملت هم آغوش و در دریای جمعیتْ امروز خودشان را غوطه ور می بینند و مردم مثل برادر آنها را پذیرایی می کنند. نه آنها از مردم بیزارند و نه مردم از آنها. به خلاف سابق، که مردم را طوری ‏‏[‏‏تلقین] ‏‏کرده بودند و به طوری از ارتش و سایر قوای انتظامی ترسانده بودند که مردم احساس ناراحتی‏ می کردند با دیدن آنها. و ارتش را آنطور بار آورده بودند که احساسشان نسبت به ملت غیر از این احساس بود که امروز هست. امروز شما احساس شادی می کنید که در آغوش ملت هستید، و ملت احساس شادی می کند که در آغوش شماست؛ و هر دو احساس شادی می کنید که برادروار مجتَمع هستید و هر دو با هم. و من احساس غرور می کنم که این ارتش با مردم همچو مختلط است و همچو مُزْدَوج است که مثل دو برادر. این، غرور دارد.‏»

امام یادآور شدند: «و اما قضیه ای که فرمودند راجع به عفو‏، همین طور است که گفته اند… آنهایی که مجرم بودند، آنهایی که خیانتکار بودند، آنها را مجازات کردند و خواهند کرد. و اما ارتش، ژاندارمری، و همین طور سایر طبقات دیگر از قوای انتظامی، شهربانی، در تمام کشور، اگر … خدای نخواسته مرتکب یک جرم صغیری، یک گناه صغیره ای شده باشند،‏ ‎‏ما این را عفو کردیم؛ و خداوند تبارک و تعالی به واسطۀ برگشت آنها به دامن اسلام و برگشت آنها به دامن ولی عصر ـ سلام الله علیه ـ آنها را عفو فرمود. و ما به تبع امام زمان ـ سلام الله علیه ـ عفو عمومی نمودیم و از اشخاصی که گناه صغیره کردند و خدای نخواسته مرتکب بعضِ صغایر ذنوب شدند ‏‏[‏‏گذشتیم‏‏]‏‏. خداوند همۀ شما را عظمت، عزت ‏‏[‏‏و‏‏] قدرت عنایت کند.‏»

ایشان  همان روز در دیداری دیگر  با گروهی از پرسنل قرارگاه لشکر ۲ پیادۀ مرکز بیان کردند: «امروز همۀ ما پاسداران اسلام هستیم؛ همۀ ملت پاسدار اسلام است. شما ارتش از ملت و ملت از شماست. من از شما تشکر می کنم که در موقعی که ما احتیاج داشتیم به شما، به ما کمک کردید؛ و ما انتظار داریم که در مواقع سختی، به ملت ما کمک کنید؛ چون ملت از شماست. توطئۀ توطئه گران را شما خنثی کنید، چنانچه ملت خنثی می کند.‏ کسانی که می خواهند بین شما و ملت جدایی بیندازند، آنها از اسلام نیستند، آنها ضد انقلابند. امروز شما لشکر اسلام هستید، ارتش اسلام هستید. احترام شما جوانان برومند بر همۀ ما لازم است. ملت باید از شما پشتیبانی کند و شما از ملت. قشرهای ارتشی و ملی دو تا نیستند. طاغوت می خواست بین شما و ما را جدایی بیندازد. الحمدلله الآن طاغوت در کار نیست و لشکرْ لشکر اسلامی است و شما فرزندان ما هستید.‏»

«‏‏من از خدای تبارک و تعالی بیداری ملت را و هوشیاری شما جوانان را خواستارم؛ و من امیدوارم که نتوانند آنهایی که می خواهند بین ملت ما و ارتش ما جدایی بیندازند موفق شوند. آنها از ما نیستند و ما از آنها نیستیم؛ ارتش از ماست و ما از ارتش.‏‏‏ من از درجه داران، افسران، سربازان ارتش تقاضا دارم که حفظ نظام را بکنند و سلسله مراتب را حفظ کنند که اگر سلسله مراتب حفظ نشود ارتش رو به ضعف می رود، و اگر‏ ‎‏خدای نخواسته ارتش ما رو به ضعف برود کشور ضعیف خواهد شد، اسلام ضعیف خواهد شد. سلسله مراتب را حفظ کنید. ارتشیها و صاحب منصبها نسبت به سربازها رحمت داشته باشند، عطوفت داشته باشند؛ و سربازها از آنها ـ با حفظ سلسله مراتب ـ اطاعت کنند.‏»

منابع:

صحیفه امام جلد ۵ ص۳۹۲

صحیفه امام جلد ۷ ص ۹۴ و ۹۵

صحیفه امام جلد ۷ ص ۲۱ تا ۲۲

صحیفه امام جلد ۶ صفحه ۱۵۱ تا ۱۵۷

صحیفه امام جلد ۷ ص ۹۱ تا ۹۳

انتهای پیام

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.