همه وزرای نفت ایران+ ۹ وزیر که بودند و چه کردند؟+جدول

آذرجزایری : ثابت ترین دوران صنعت نفت ایران از لحاظ مدیریتی طی ۳۴ سال گذشته به دولت هفتم و هشتم بر می گردد که طی ۸ سال، مدیریت نفت در دستان بیژن نامدار زنگنه بوده است. البته این ثبات به معنی دفاع از نحوه مدیریت این وزیر نبوده چراکه دوران مدیریت این وزیر هم با اشکالات خاص خود، همراه بوده است.
آنچه که بیشتر در این تغییرات مدیریتی نفت حائز اهمیت به نظر می رسد نقش تاثیرگذار این وزراء در ایجاد اتحاد میان نیروهای تاثیرگذار در نفت جنوب بوده که برخی از این وزراء چون علی اکبر معین فر اولین وزیر نفت جمهوری اسلامی نتوانست آن را در دوره کوتاه وزارت، مدیریت کند.

اوج اختلاف مدیران نفتی جنوب با وزیر نفت به زمان مدیریت غلامرضا آقازاده در نفت بر می گردد. این اختلاف ها اگرچه به دلیل نوشته شدن قانون برنامه اول توسعه توسط دولت هاشمی و تاکید بر افزایش ۴ میلیون بشکه ای تولید نفت، پاگرفت. اما گفته می شود مشکل اصل تنها این نکته نبوده چراکه آقازاده موفق به ایجاد ارتباط میان کارکنان نفتی و خود نشده بود و همین امر باعث افزایش نارضایتی ها میان کارکنان این صنعت طی این دوران شده بود.
اگر بخواهیم از بهترین روزهای صنعت نفت یاد کنیم باید به مدیریت کوتاه مدت شهید محمد جواد تندگویان اشاره کنیم.

یک فرد کاملا نفتی که انتخاب او با ایجاد آرامش و اتحاد میان کارکنان نفتی بالاخص جنوبی ها همراه شد.
همین رضایت نیز باعث سرعت در اجرای پروژه های نفتی شد. این پیشرفت در شرایطی صورت گرفت که این صنعت به دلیل جنگ تحمیلی در بدترین شرایط خود به سر می برد و حضور تندگویان توانست نوش دارویی برای نفتی ها محسوب شود.
اما اسارت وی توسط عراقی ها بدترین اتفاقی بود که طی تمام این سالها برای نفت افتاد. اگرچه تا یکسال پس از اسارت شهید تندگویان تمام نامه ها با امضای وی تایید می شد اما در نهایت سید محمد غرضی به جای او تکیه زد.

غرضی اگرچه سابقه نفتی نداشت اما حضور وی در صنعت نفت با آوردن مدیران باسابقه نفتی چون غنیمی فرد،کاظم پور اردبیلی همراه بود و شاید این مساله یکی از شاخص ترین عملکرد چهار ساله وی در نفت بود.

  پس از آن ناآرامی ها با حضور آقازاده در نفت شروع شد.

نخستین «چاله فنی» میان نفت و آقازاده مربوط به طرحی می‌شود که هاشمی رفسنجانی به مجلس ‌برد و طی آن برنامه اول توسعه به تصویب رسید و وزارت نفت مکلف شد در پایان برنامه اول توسعه، تولید نفت در جنوب را به ۴ میلیون بشکه برساند.
بدنه فنی با این استدلال که مخازن در نیمه دوم عمر خود قرار دارند و به دلیل قرار گرفتن در مرحله کاهش تولید با افزایش چاه‌های تولیدی نمی‌توان به افزایش تولید دست پیدا کرد، ساز خود را با آقازاده ناکوک کردند. اعتقاد فنی هم به این نقطه می‌رسید که با حفر هر حلقه چاه توسعه‌ای از تولید دیگر چاه‌های پر بازده کاسته می‌شود. این استدلال با توجه به بافت مخازن جنوب و رفتار سیال در مخزن، مورد تأیید کارشناسان مخازن کشور قرار گرفت اما دولت کارگزاران زیر بار نرفت و برکار غیرکارشناسی‌اش اصرار ورزید.
شیوه افزایش تولید نفت، حفر چاه‌های توسعه‌ای نام گرفت در حالی که با این کار معدل تولید چاه‌ها کاهش پیدا کرد و هیچ تأثیری در افزایش تولید نداشت. قراردادی به مبلغ حدود ۲میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار با شرکت امریکایی – کانادایی CTI منعقد شد که این شرکت با حفر چاه‌های توسعه‌ای تولید نفت را افزایش دهد. به طور مثال در گچساران که در آن زمان ۵۰۰ هزار بشکه تولید داشت ۳۰ حلقه چاه حفر شد تا تولید به ۷۵۰ هزار بشکه برسد اما در پایان کار نه تنها تولید افزایش پیدا نکرد بلکه به ۶۰۰ هزار بشکه در روز رسید. عملکرد این شرکت در جنوب و ضربه‌ای که به تولید صیانتی زده شد شعله اعتراض در نفت را روشن کرد. پس از این شکست، آقا‌زاده دستور داد فردی به نام حجت حیدری به ریاست اداره مهندسی نفت مناطق منصوب شود. دولت هاشمی با ناکامی هرچه تمام و توهم تولید ۳۰ میلیارد دلار آن هم در دهه ۷۰ استقراض خارجی کرد و حتی برای پرداخت بدهی‌های قبلی به استقراض با سودهای بالا که از سوی واسطه‌های بین‌المللی هماهنگ می‌شد، روی آورد.
بیژن نامدار زنگنه وزیر ۸ ساله نفت نیز از جمله وزرایی محسوب می شود که کارنامه اش پر از عملکردهای مثبت و منفی است.

وی وزیری بود که توانست بزرگترین شرکت های خارجی را به صنعت نفت ایران بیاورد و بزرگترین قراردادهای نفتی کشور را منعقد کند.
قراردادهایی که باعث رونق پارس جنوبی شد تا جاییکه اشتغالزایی در این دوران رشد چشمگیری پیدا کرد و ۵ فاز پارس جنوبی به بهره برداری رسید.
نکته مثبت دیگر مدیریت این وزیر آوردن مدیران باسابقه به نفت بود. مدیرانی که در کارنامه خود چند دوران وزرات را پشت سر گذاشته اند. افرادی ون نعمت زاده و ترکان!
اما بعضی از قراردادهای نفتی در دوران مدیریت این وزیر به عنوان خیانت های ملی نام برده شدند. استات اویل و کرسنت دو نمونه از این فسادها بود که تا به امروز هم دامان نفت را رها نکرده است. اگرچه در خصوص کرسنت زنگنه بارها تاکید کرده که از این قرارداد به شدت دفاع می کند اما در خصوص استات اویل فساد نفتی کاملا بارز بود.
درعین حال مخالفت سرسختانه وی با ساخت پالایشگاه یکی از مواردی بود که حتی محمد رضا نعمت زاده را وادار کرد تا از زنگنه انتقاد کند. زنگنه در آخرین روزهای وزارت، در مورد اینکه چرا پالایشگاه‌سازی در دولت آقای خاتمی انجام نشده است، گفت: نمی‌دانند که پالایشگاه سازی تا یک سال و نیم پیش اصلا اقتصادی نبود. نه تنها ما نساختیم که در
کل دنیا هم پالایشگاهی ساخته نشد. الان هم که مجلس اجازه ساخت و توسعه پالایشگاه‌ها را داده به شرط اقتصادی بودن طرح است . دوستان خوب شعار می‌دهند ولی مصوبه‌شان مشروط به اقتصادی بودن است که باید سرمایه‌گذاری از محل خود طرح بازپرداخت شود. زنگنه سال گذشته هم گفت: نرخ بازگشت سرمایه در طرح های پالایشی هنوز هم خیلی پایین است.
پس از پایان دوران وزارت زنگنه، تعدادی از مدیران و مسئولان هم دوره وی بازداشت شدند. گفته می شد دلیل اصلی دستگیری بسیاری از آنها، قرارداد کرسنت بوده است. قرارداد کرسنت در افشاگری توسط محمدرضا رحیمی به یکی از ماجراهای روز کشور بدل شد. با اینحال اندکی پس از افشاگری رئیس دیوان محاسبات» بیژن زنگنه اعلام کرد: “یک جریان قوی در منطقه ما وجود دارد که تصمیم دارد تا از صدور گاز طبیعی ایران به امارات متحده عربی جلوگیری کند. “
پس از پایان مدیریت دولت خاتمی، بیژن نامدار زنگنه از این سمت برکنار و کاظم وزیری هامانه به جای وی تکیه زد. هر چند انتخاب وزیر نفت کار آسانی نبود ما بالاخره احمدی نژاد به حضور وزیری هامانه در نفت رضایت داد. چراکه نمایندگان تاکید می کردند که باید مردی با سابقه نفتی بر این سمت تکیه بزند.

عمر مدیریت وزیری هامانه نیز زیاد نبود. چراکه وی در نهایت با تاکیدبر اینکه قصد ندارد به نفتی ها خیانت کند از این سمت عزل شد.
البته وی بعدها در خصوص این خیانت توضیح داد و تاکید کرد احمدی نژاد بر حضور مافیای نفتی در این صنعت اصرار داشته در حالیکه وی با سابقه ۳۰ سال حضور در نفت چنین چیزی را احساس نکرده بود.
وزیری هامانه بر فشار احمدی نژاد برای تغییر مدیران و کنارگذاشتن آنانی که از دولت قبلی در نفت حضور داشتند اصرار می کرده در حالیکه وی به دلیل تجارب آنها حاضر به اینکار نبوده است.

پس از برکناری وزیر هامانه، غامحسین نوذری مدیرعامل شرکت ملی نفت بر این سمت تکیه زد. وی بارها بر قابلیت وزیری هامانه برای مدیریت نفت اعتراف کرده و تاکید داشته که برای حضور در این سمت از وی کسب اجازه کرده بود.

دوسال مدیریت نوذری با ایجاد آرامش در نفت همراه بود. دورانی که به شکوفایی صنعت نفت در دوران مدیریت احمدی نژاد در دولت معروف است.

ظرفیت تولید نفت در این دوران به ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز رسید. وی در دوران وزارتش رابطه نزدیکی با کارکنان نفتی ایجاد کرد و همین امر موفقیت وی را طی این دوران رقم زد.
با شروع دولت دهم نیز قراربود این وزیر در جایگاه خود ابقاع شود اما احمدی نژاد در دقایق آخر به دلیل اختلف شخصی با نوذری وی را برکنار کرد.
سیدمسعود میرکاظمی وزیری که اگرچه دو سال مدیریت نفت را برعهده گرفت اما جایگاه ویژه ای در خاطرات نفتی برای خود باز کرد.

توقف سوآپ به دلیل یک گزارش اشتباه، برکناری مدیران باسابقه نفتی، ایجاد تنش در بدنه صنعت نفت، کاهش تولید نفت،توقف پروژه ها از جمله خاطراتی است که از این وزیر باقی مانده است.
میرکاظمی در حال حاضر ریاست کمیسیون انرژی مجلس را برعهده دارد و به یکی از منتقدین عملکرد دولت دهم بدل شده است.
این روزها مدیریت نفت را رستم قاسمی برعهده دارد.

مردی که با تیتر” رستم نفت آمد” وارد این وزارتخانه شد و انتظارهای از وی آنچنان افزایش یافت که امروز بعد از گذشت نزدیک به یکسال از مدیریت وی در نفت، به نظر می رسد این انتظارها در شرایط دشوار کنونی نیاز به حمایت همه جانبه از صنعت نفت دارد.
البته شاید برخی از کارشناسان درست می گویند که قضاوت در خصوص این وزیر دولت دهم هنوز زود است و باید منتظر بود تا دید رستم نفت چه خاطره ای از خود برای نفتی ها به جا می گذارد.  

  

/۲۲۱۳۱

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.