پرسش‌هایی درباره لغو اجرای یک تئاتر در شیراز

همه ما یا مسلمانیم، یا سعی می کنیم مسلمان باشیم یا در نهایت آرزو می کنیم آزاده باشیم. شرط آزادگی، صداقت در اندیشیده ورزی و پرهیز از دروغ و ریا در کردار و گفتار است. و در این میان چه رابطه غریب و ملموسی میان خشکسالی و دروغ وجود دارد. گروهی از خانواده ما – خانواده تئاتر – بار و بندیلشان را جمع و جور می کنند و به قصد اجرای نمایشی به شیراز می روند. بلیت ها از قبل به فروش رسیده است و ظاهرا قرار است دو سه هزار نفری از هنر این عزیزان لذت ببرند. اما اوضاع به گونه ای دیگر رقم می خورد. نمایشی که در تهران روزها به روی صحنه رفته و ظاهرا برای اجرای شیراز آن نیز مجوزهای لازم اخذ شده است، با در بسته روبرو می شود. از اجرای آن ها ممانعت به عمل می آید و از آن جالب تر نوشته ای بر روی در سالن بسته نصب می شود با این مضمون :” نمایش خشکسالی و دروغ به علت نیامدن برخی بازیگران کنسل شد”!  در ادامه تمام اعضای گروه در برابر این نوشته به خط می شوند، عکسی می گیرند و آن را برای ثبت در تاریخ تئاتر ایران به یادگار می گذارند. عکس یاد شده (اینجا) منتشر می شود و فرایند “کی بود کی بود، من نبودم” مرسوم آغاز می شود. یکی می گوید اصلا این نمایش مجوز نداشته است؛ دیگری می گوید به ما ربطی ندارد و این موضوع به خود شیراز مربوط است. آن یکی می گوید قصور از طرف تهیه کننده بوده است و …

اما در این میان و با توجه به اتفاقاتی که روی داده است جای چند پرسش خالیست:

۱ – چگونه است نمایشی که مجوز اجرا نداشته است، به راحتی دو سه هزار عدد بلیت آن به فروش می رسد و کسی از مسئولان مربوطه خبردار نمی شود و جلوی این کار گرفته نمی شود؟ آیا پیش فروش کالایی که اصولا قرار نیست وجود داشته باشد، جرم محسوب نمی شود؟ چرا هیچ کدام از مسئولان ذی ربط در همان موقع، با این کلاهبرداری آشکار(!) برخورد نکردند؟!

۲ – با شناختی که شخصا از محمد یعقوبی دارم، او را آنقدر با تجربه و مقید به قانون می دانم که برای اجرای نمایشی فاقد مجوز، نه وقت بگذارد، نه این همه عوامل اجرایی و خود را علاف کند و راهی شیراز شود. آخر می دانید … او حقوق خوانده است و بیش از همه ما از معنای “مجوز” سر در می آورد.

۳ – در این غائله هیچ کس پاسخ قانع کننده ای نداد. چرا؟! اگر این نمایش مجوز اجرا نداشته است، پس ماجرای عدم حضور بازیگران در شیراز و اعلام عمومی آن چه بود؟! هیچ کس نمی تواند در برابر دلیل منطقی و محکم “عدم صدور مجوز برای یک نمایش” ایستادگی کند. به راحتی می شد همین موضوع را اعلام و از اجرای این نمایش به صورت کاملا صادقانه و قانونی جلوگیری کرد. نه حرفی پیش  می آمد و نه حدیثی ساخته می شد. تازه می شد از این گروه نمایشی به علت تلاش برای به اجرا بردن یک نمایش فاقد مجوز و فاقد صلاحیت لازم نیز شکایت کرد.

۴ – دروغ چرا ؟! تا کی می خواهیم دروغ بگوئیم؟! منظورم اعلام خبر نیامدن بازیگران به شیراز است. در حالی که ظاهرا گروه، یک بازیگر رزرو نیز با خود همراه داشته است!

۵ – آقایان … اصلا هنرمند نه … انسان و مفهوم انسان دارای شان ویژه است. انسان و احترام به شخصیت او، بزرگترین و آرمانی ترین مشخصه آئین ماست. اگر مسلمانیم، اگر انسانیم و اگر آزاده ایم، بر ما واجب است شان انسان و حرمت او را حفظ کنیم. آیا روا است تعدادی “انسان” را میزبان باشیم و چنین بی پروا و صریح، به آن ها “دروغ” بگوئیم؟!

۶ – خانه تئاتر قرار بود یک نهاد صنفی باشد که از حقوق اعضای خانواده تئاتر حمایت کند. بسیار مایلم بدانم خانه تئاتر در این ماجرا کجاست؟ اگر نمایش خشکسالی و دروغ برای اجرا در شیراز فاقد مجوز لازم بوده است، صراحتا باید اعلام موضع کرده و اقدامات قانونی لازم برای جلوگیری از تکرار این مسئله  که کمترین آسیب آن بی اعتمادی به هنرمندان و فریب تماشاگران مشتاق خواهد بود را انجام دهد. و اگر نمایش خشکسالی و دروغ، مجوزهای لازم را کسب کرده است، باید از مسئولانی که باعث نوقف اجرای آن شدند، حداقل توضیح بخواهد. 

۷ – در پی این ماجرا پاسخ های متعددی از سوی مسئولان تئاتری تهران و شیراز ارائه شد؛ اما هنوز کسی درباره موضوع اعلام خبر کذب نیامدن بازیگران نمایش به شیراز اظهار نظری نکرده است.

۵۷۵۷

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.