یارکشی‌های جدید برای فتح کمیته المپیک

بینا- انتخابات کمیته ملی المپیک ایران نزدیک است و گویا قرار است «سناریوی نانوشته و قدیمی» این انتخابات، بار دیگر با همت بازیگران «تازه نفس» به نمایش درآید؛ سناریویی که اگرچه تکراری شده، اما گویا همچنان هنرپیشگان «جدید و پرشورش» اصرار بر اجرای آن دارند.
به گزارش ایسنا کمیته ملی المپیک، «عروس هزار داماد ورزش ایران» است. عروسی پرزرق و برق که دل «دامادان» را در جریان بازیهای المپیک می رباید و پس از آن این دامادان هستند که به لطایف الحیل درپی وصل او می کوشند. این “عادتی مالوف و طریقی معروف” در ورزش کشور بوده و گویا همچنان بر این سبیل باید رفت.
همه آنچه تاکنون بر کمیته ملی المپیک ایران گذشته و از این پس نیز به احتمال فراوان خواهد گذشت، در همین چند سطر گذشته بیان شد؛ اما اگر با توجه به این کلمات و جملات کنایه آمیز و چندپهلو، همچنان موضوع انتخابات این کمیته برای شما در پرده های ابهام است، در سطور آتی جنبه ها و ابعاد مختلف آن را به صورت واضح‌تری بیان خواهیم کرد.
ابهام در زمان برگزاری مجمع
نخستین بحث پیرامون انتخابات کمیته ملی المپیک ایران، موضوع زمان برگزاری مجمع انتخاباتی است. طبق قوانین کمیته بین المللی المپیک و براساس تبصره ماده هفتم اساسنامه این کمیته، دوماه پس از پایان بازیهای المپیک باید مجمع انتخاباتی برگزار شود؛ البته زمان برگزاری این مجمع نباید چندان موضوع بحث باشد، اما شرایط ملی و بین المللی ورزش ایران، زمان برگزاری این مجمع را بسیار حساس کرده است.
پس از اختلافات بوجود آمده در سالهای اخیر بین وزارت ورزش کنونی و سازمان تربیت بدنی سابق از یک طرف و کمیته ملی المپیک در طرفی دیگر، بارها موضوع تعویق یک ساله زمان برگزاری انتخابات مطرح شده است. تعویقی که می‌تواند دست دخالتهای بیرونی در انتخابات را کوتاه کند. این سیاست موضوعی بسیار جدی بوده که گویا مسئولان کمیته ملی المپیک در ماه های گذشته راهکارهای اجرایی شدن آن را در پنهان و آشکار پیگیری می کردند.
در این میان، عملکرد وزارت ورزش در ماه های اخیر و عزل و نصب فدراسیونها و بلند شدن صدای دعوای داخلی و رسیدن به گوش مجامع ناظر بین المللی همچون شورای المپیک آسیا، کمیته بین المللی المپیک و فدراسیونهای جهانی و قاره ای، عرصه را برای اجرای سیاست “تعویق انتخابات” فراهم کرده است. این موضوع تا جایی به طول انجامیده که اساسنامه کمیته ملی المپیک ایران که براساس منشور کمیته بین المللی تدوین شده بود، بار دیگر برای تائید به IOC فرستاده شده است. همچنین با تعلیق پرابهام برخی فدراسیونهای ورزشی – که همگی اعضای اصلی مجمع انتخابات کمیته ملی المپیک ایران هستند، زمان برگزاری مجمع انتخاباتی این کمیته به علامت سئوال بزرگی تبدیل شده است.
با این وجود مدیران کمیته ملی المپیک که مسئولان اصلی برگزاری انتخابات هستند، تاکنون بارها اعلام کرده اند که انتخابات به تعویق نخواهد افتاد. بنابراین باید در مهر یا آبان ماه در انتظار برگزاری مجمع انتخاباتی کمیته ملی المپیک ایران بود.
سابقه تسخیر کمیته المپیک توسط دولتی ها
ساختمان مسی رنگ کمیته ملی المپیک ایران از سازه‌هایی است که در زمان ریاست محمد علی آبادی بر سازمان تربیت بدنی ساخته شد و خودش نیز نخستین رئیسی بود که در این ساختمان بر کمیته ملی المپیک ایران حکم راند، اما اکنون که چهار سال از ریاست او بر این کمیته می گذرد، آرایشهای جدیدی برای فتح این قلعه بوجود آمده است. البته علی آبادی به این دسته بندی ها آگاه است، چراکه خودش روزی با همین آرایش این کمیته را فتح کرده بود. البته نه تنها علی آبادی بلکه بیشتر روسای سازمان پیش از او نیز به همین شیوه وارد کمیته ملی المپیک شده بودند.
اگر به تاریخ نامستند و بیشتر شفاهی انتخابات کمیته ملی المپیک ایران رجوع کنیم، اوج این اختلافها از زمانی آغاز شد که حسن غفوری فرد رئیس سازمان تربیت بدنی شد. او پس از حضور بر راس ورزش کشور در دوره نخست ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، چندان ریاست مصطفی هاشمی طبا بر کمیته ملی المپیک را تاب نیاورد و با تشکیل جلسه روسای فدراسیونها از آنها خواست تا به صورت کتبی با برکناری هاشمی طبا موافقت کنند. او که خود پیش از هاشمی طبا، رئیس کمیته ملی المپیک بوده، با کش و قوسهای فراوان و حتی دخالت رئیس جمهور در هدفش موفق بود و با کنار گذاشتن هاشمی طبا، عیسی کلانتری – وزیر وقت جهاد کشاورزی را به مجمع توصیه کرد تا رئیس کمیته ملی المپیک شود. پس از آن نیز حسین محلوجی – وزیر وقت معادن و فلزات با توجه به حضور پرتعداد باشگاه های ورزشی حوزه مدیریتش، وارد عرصه انتخابات شد و باز هم با تکیه بر پشتوانه دولتی اش رئیس کمیته ملی المپیک شد.
پس از او نیز مصطفی هاشمی طبا که خود این بار در قامت رئیس سازمان تربیت بدنی دوباره به ورزش بازگشته بود، وارد عرصه انتخابات شد و برای دو دوره متوالی هم بر ریاست سازمان تربیت بدنی و هم بر کمیته ملی المپیک تکیه زد. بعد از هاشمی طبا، نوبت به محسن مهرعلیزاده رسیده بود. مهرعلیزاده که از تاریخچه انتخابات کمیته ملی المپیک به خوبی آگاه بود و در عین حال مناعت طبعش اجازه نمی داد خودش وارد گود شود، رضا قراخانلو – قائم مقام و علی کفاشیان – معاون ورزشی اش را به نبرد هاشمی طبا فرستاد و هاشمی طبا با همان شیوه ای که وارد کمیته شده بود، از عرصه مدیریت ورزش کشور کنار رفت. این گردونه که هر چهار سال یک بار چرخیده، بار دیگر صحنه را به محمد علی آبادی – رئیس وقت سازمان تربیت بدنی سپرد تا او قراخانلو را با همان روش قدیمی کنار بگذارد و خودش رئیس کمیته شود.
آرایش سیاسی برای تصاحب ساختمان مسی
اکنون هشت سال از دخالت گروه محسن مهرعلیزاده در انتخابات کمیته ملی المپیک و کنار گذاشتن هاشمی طبا و گرفتن امتیاز حضور یک ایرانی در کمیته بین المللی المپیک می گذرد؛ چهار سال هم از زمانی می گذرد که محمد علی آبادی با قدرت، قراخانلو را کنار گذاشت تا خودش رئیس شود. فضا و شرایط کنونی حاکم بر ورزش نیز، هم چهار سال پیش، هم هشت سال پیش و هم بیشتر دوره های انتخاباتی کمیته ملی المپیک را به یاد می آورد. اگرچه تاکنون وزیر ورزش به صورت رسمی اعلام نکرده که در انتخابات حاضر خواهد شد، اما مدیران این نهاد چه به صورت رسمی و چه به صورت غیررسمی اعلام کرده اند که در انتخابات کمیته ملی المپیک بی طرف نخواهند ماند و با نماینده و یا نمایندگانی در انتخابات حضور خواهند داشت. حضوری که اگر بر همان منوال گذشته باشد، با انتخاب شدن نیز همراه خواهد بود.
در شرایط کنونی محمد عباسی – وزیر ورزش و جوانان و محمد علی آبادی – رئیس کمیته ملی المپیک دو نامزد احتمالی ریاست این کمیته خواهند بود. البته شاید مدیرانی همچون مهدی هاشمی – رئیس فدراسیون تیراندازی و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی یا حمید سجادی – معاون ورزشی وزارت ورزش هم به این جمع اضافه شوند. با این حال هنوز هیچکدام این موضوع را به صورت رسمی اعلام نکرده اند، اما اگر هرکدام بخواهند وارد این عرصه شوند، باید ملزوماتی برای حفظ ظاهر و وجهه موجه انتخابات با خود داشته باشند.
همانگونه که کارشناسان ورزش می دانند، مجمع انتخاباتی کمیته ملی المپیک بیش از ۷۰ عضو دارد که بیش از ۴۰ عضو آن روسای فدراسیونها هستند و باقی نیز به نماینده های وزارت ورزش، وزارتخانه ها و نهادهای فعال در ورزش، باشگاه ها، مربیان و ورزشکاران اختصاص دارد. با این وجود فردی همچون محمد علی آبادی پس از حدود هفت سال حضور در ورزش اکنون به صورت طبیعی آرایی برای خود دارد و محمد عباسی نیز به واسطه حضور در راس ورزش دارای آرایی است.
البته این همه‌ی بحث انتخابات نیست. بهرام افشارزاده به عنوان مدیری که چهار دوره دبیرکل کمیته ملی المپیک بوده نیز می‌تواند نقشی در بالا بردن شانس هر طرف در انتخابات داشته باشد. افشارزاده که پس از یک دوره دوری از کمیته المپیک با علی آبادی به این نهاد بازگشت، پس از المپیک لندن عضویت در هیات مدیره باشگاه استقلال که از سوی وزیر ورزش پیشنهاد شده بود را پذیرفت تا رابطه اش با علی آبادی حسابی کدر شود. قبول این مسئولیت به زعم علی آبادی و همراهانش به منزله سنگین‌تر کردن کفته ترازو به نفع وزارت ورزش است، اما به زعم افشارزاده قبول نکردنش به منزله دهن کجی به وزیر ورزش بود. با این وجود کسی نمی تواند قبول مسئولیت جدید توسط افشارزاده را به صورت مستقیم به موضوع انتخابات ربط دهد، اماب ه طور حتم پیشنهاد این مسئولیت نه چندان مهم با سیاستهایی همراه بوده است.
فضای پرابهام و مه آلود
در شرایط کنونی پشت درهای بسته نهادهای ورزشی و حتی غیر ورزشی، جلسه و نشستهای مختلف برگزار می شود که محور بسیاری از آنها انتخابات کمیته ملی المپیک است. وزارتی ها حضور و نحوه حضور را سبک و سنگین می کنند. به احتمال قریب به یقین وزارت ورزش با جدیت در انتخابات حاضر خواهد شد و نماینده و یا نمایندگانی خواهد داشت. کمیته المپیک و در راس آن علی آبادی نیز که حضورشان در انتخابات حتمی است، یارشماری کرده و سره را از ناسره جدا می کنند تا ببینند در کارزار المپیک چه پیامدی در انتظار آنها است و آیا می توانند دوباره بر کرسی های مدیریت این نهاد تکیه بزنند یا خیر؟ البته نیم نگاهی هم به تعویق انتخابات خواهند داشت تا در آینده راحت تر بر کمیته المپیک مدیریت کنند.
با تمام این تفاسیر باید منتظر ماند دید که آیا انتخابات برگزار می شود یا خیر؟ و اگر برگزار شود چه افراد و گروه هایی وارد می شوند. در آن صورت است که می‌توان تفسیر روشن‌تری از انتخابات ارایه کرد. به هرحال می توانیم اظهار امیدواری کنیم که تغییرات خیر و صلاح ورزش را به همراه داشته باشد.

RSS

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.