به گزارش جوان، رسیدگی به جریان این پرونده از اسفندماه سال ۸۷ و همزمان با شکایت مرد جوانی درباره ربوده شدن همسرش از سوی دو مردپرایدسوار در دستور کار مأموران پلیس کمالشهر قرار گرفت.
این مرد به مأموران گفت: لحظاتی قبل به همراه همسرم در حال عبور از خیابان پیشاهنگی بودم که ناگهان سواری پراید کنار ما توقف کرد.
مردی از پراید پیاده شد و خودش را مأمور معرفی کرد و از ما اوراق شناسایی خواست. من به او مشکوک شدم و از او خواستم کارت شناساییاش را به من نشان دهد اما آن مرد با من درگیر شد. مطمئن شدم آن دو نفر مأمور قلابی هستند.
در حالی که با آن مرد درگیر بودم از همسرم خواستم تا از مردم کمک بخواهد. همان لحظه راننده پراید هم پیاده شد و با چاقو به طرف همسرم دوید. او با تهدید چاقو همسرم را سوار پراید کرد.
ما با داد و فریاد از رهگذران درخواست کمک کردیم اما مردم در حالی که تماشا میکردند به ما کمک نکردند. سپس هر دو سوار ماشین شدند و فرار کردند. من سنگ و آجر به طرف آنها پرتاب کردم تا جلوی حرکتشان را بگیرم اما به سرعت از محل دور شدند. تنها سرنخ من از متهمان شماره پلاک پراید است که چند نفر از مردم آن را به من دادند.
بعد از طرح این شکایت و به دلیل اهمیت موضوع، تیم ویژهای از مأموران پلیس تجسس برای ردیابی مردان جنایتکار را آغاز کردند و موفق شدند خودروی پراید را یک ساعت بعد در بیابانهای اطراف در حالی که موتوسوار نقابداری آن را اسکورت میکرد، شناسایی کنند.
مردان جنایتکار که مأموران را در یک قدمی خود دیدند زن جوان را از خودرو به پایین پرتاب کردند و از دست پلیس گریختند.
مأموران بلافاصله خود را به مریم -۲۵ساله- رساندند و او را برای مداوا راهی بیمارستان کردند. مریم وحشتزده و با جملاتی بریده روی تخت بیمارستان به مأموران گفت: بعد از اینکه دو ابلیس مرا ربودند با همدست خود تماس گرفتند و او را به محل دعوت کردند. من به آنها التماس کردم کاری با من نداشته باشند. به آنها گفتم که حامله هستم اما بدون توجه به التماسهایم. . .
در شاخه دیگری از تجسسها مشخص شد خودروی پراید چند روز قبل اعلام سرقت شده است اما تجسسهای پلیس با چهرهنگاری از متهمان ادامه یافت تا اینکه سردسته باند- حمید- که از اشرار معروف کمالشهر بود شناسایی شد.
در جریان تجسسهای بیشتر دو عضو دیگر باند، حبیب ۲۴ساله و ارسلان ۲۳ ساله که هر دو سابقه کیفری داشتند، شناسایی شدند. سرانجام سرکرده به همراه دو همدستش ۴۵ روز بعد از جنایت سیاه به دام مأموران افتاد. آنها با اعتراف به سرقتهای سریالی در کرج، به ربودن زن جوان در برابر چشمان مردم و آزار و اذیت وی نیز اعتراف کردند.
حمید به مأموران گفت: روز حادثه برای خفتگیری کنار خیابان توقف کرده بودیم که متوجه زن و مردی شدیم که در حال عبور از خیابان بودند. تصور کردیم که برای زورگیری آنها مشکلی نداریم اما وقتی به آنها نزدیک شدیم مقابل ما مقاومت کردند. همان لحظه تصمیم گرفتیم زن جوان را ربوده و نیت شیطانیمان را عملی کنیم. بنابراین مریم را به بیابان کشانده و به همراه حبیب و ارسلان او را مورد آزار قرار دادیم.
پس از انجام تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه اول دادگاه کیفری کرج فرستاده شد و سه متهم پس از دفاع از خود مقابل هیئت قضات به مرگ محکوم شدند.
در حالی که پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شده بود، متهمان به رأی دادگاه اعتراض کردند و قضات دیوان رأی را نقض و پرونده را برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض ارسال کردند.
بنابراین سه مرد جنایتکار ۱۴ اسفند ماه سال گذشته مقابل هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه کیفری استان البرز به ریاست قاضی طاهرخانی پای میز محاکمه ایستادند. نماینده دادستان کرج با خواندن کیفرخواست اعضای این شبکه شیطانی را به اتهام تجاوز به عنف گناهکار دانست و برای آنها درخواست مجازات قانونی کرد.
سپس سه عضو باند با حضور در جایگاه، اتهام آدمربایی و تجاوز به عنف را انکار کردند و از دادگاه درخواست گذشت کردند. قاضی طاهرخانی بعد از شنیدن دفاعیات متهمان و وکلای مدافع آنها با مستشاران وارد شور شد و بعد از مشاوره و بررسی اوراق پرونده سه متهم را به تحمل ۷۴ ضربه شلاق، ۲۰ سال حبس در زاهدان، ۱۵ سال اقامت اجباری در منطقه سرباز زاهدان و اعدام در ملأ عام محکوم کرد.
جوان آنلاین – آخرین عناوین حوادث