۲۱م خرداد ۱۳۹۵ ، در پورتال خبری ممتاز نیوز منتشر گردیده است
علت بازگشت حبیب به ایران
محمد محبیبان فرزند حبیب در نامهای که سه سال پیش انتشار یافت، توضیحات مفصلی پیرامون حضور پدرش در ایران داده است. با توجه به حساسیت های به وجود آمده این روزها دربارهٔ حبیب، متن این نامه را بازنشر میکنم که اینجا بخوانید:
درود به همه ایرانیان عزیز، من محمّد پسر حبیب محبیان هستم . در مدتی که پدرم به وطن بازگشته شایعات و تصورات نادرستی پیرامون حضورش در ایران بر سر زبان ها افتاده که در ادامه به شرح آن ها خواهم پرداخت . قصد من از نوشتن این مطالب تنها روشن ساختن حقایق و پاسخ گویی به سوالات کسانی است که اطلاعات غلط از گوشه و کنار گمراهشان ساخته و صادقانه به دنبال دانستن حقیقت اند و نه مقاصد دیگر و ساختن شایعات بیشتر . امیدوارم بتوانم به گروهی از این شایعات پایان دهم و خداوند را گواه می گیرم که هر آنچه خواهم نوشت چیزی جز حقیقت نیست
اوّل از همه لازم می بینم که سبب رفتن خانواده ام از ایران در اواسط جنگ ایران و عراق را ذکر کنم. این ترک دیار نه به خاطر جنگ و نه به خاطر انقلاب بود بلکه تنها سببش ممنوعیت پدرم برای خواندن بود. موسیقی تنها عشق و مهارت او بوده و هست و محرومیت از آن ضربه زیان باری بود که او را بسیار تحت تاثیر قرار داد . پدرم همیشه می گفت که اگر زمان به عقب برگردد تا زمانی که مجبور به رفتنش نکنند ایران را ترک نخواهد کرد امّا در آن زمان او انتخاب دیگری پیش رو نمی دید. پس از ترک ایران و مشکلات بسیار سرانجام در سال ۱۹۸۵ میلادی ( ۱۳۶۴ ) در شهر لس آنجلس امریکا ساکن شدیم . در همه سال هایی که در امریکا گذشت پدرم همواره به فکر بازگشت و آرزویش خواندن دوباره در وطن بود
در ادامه باید دربارهٔ دو آهنگی که پدرم ساخته و ضبط کرده توضیحاتی بدهم . یکی از آن ها آهنگ ” عشق های خدایی ” و دیگری هنوز منتشر نشده است. هر دو آهنگ به قهرمانان جنگ و کسانی که در راه دفاع از وطن جان خود را فدا کردند تقدیم شده و برای تجلیل و قدردانی از آن ها بوده است. برخلاف تصور بسیاری از مردم هر دوی این آهنگ ها سه سال پیش ساخته شده اند. آهنگی که هنوز پخش نشده به پیشنهاد آقای رضایی (تاجر خوشنام و سرشناس در دبی) ضبط شد. پدرم پس از ضبط این آهنگ در استودیوی آهنگساز خوب و دوست عزیزش اندی جی برای فیلم برداری ویدیوی آن به بیروت (لبنان) سفر کرد و ضبط این ویدیو با حمایت آقای رضایی به پایان رسید. پس از آن پدرم تصمیم گرفت دومین آهنگش را برای حمایت و تقدیر از شهدا به اسم ” عشق های خدایی ” با همراهی مهرزاد جاوید در سوئد ضبط کند . البته می توانم حدس هایی دربارهٔ دلایل پخش نشدن آهنگ اوّل به تهیه کنندگی آقای رضایی که به شهدا تقدیم شد بزنم
مدتی پس از بازگشت به لس آنجلس حبیب این دو آهنگ را برای چند نفر پخش کرد که از بین آن ها می توانم به مدیر و تهیه کننده یکی از تلویزیون ها کسی که قبلاً با او کار کرده بودیم و همه می شناسیم اشاره کنم. متاسفانه واکنش او به این آهنگ ها به هر سببی که داشت مثبت نبود. به تازگی او هم به صورت عمومی صحبت هایی در این رابطه کرده و جالب اینجاست که نه تنها اشاره ای به این که حبیب این آهنگ ها را سه سال پیش به او نشان داده نکرده بلکه تلاش پیوسته حبیب برای بازگشت به ایران را هم نادیده گرفته است ! شاید همه را از یاد برده باشد ؟! من که اینگونه فکر نمی کنم . همان طور که بسیاری دربارهٔ ضبط این دو آهنگ ( که سه سال پیش صورت گرفته است ) اطلاع داشتند واز آن جمله تهیه کننده ای که اشاره کردم ، شاید اگر این دوست عزیز حقیقت را در این باره بیان می کرد دیگر دلایلی مبنی بر اینکه این آهنگ ها برای بازگشت پدرم به ایران و گرفتن مجوز او تهیه شده باشند پیدا نمی شد و بعضی استنباط های اشتباه به وجود نمی آمد
شاید بعضی از شما سوالتان این باشد که چرا پدرم حالا و در دولت اخیر تصمیم به بازگشت گرفت به جای اینکه در زمان خاتمی و یا زمان های دیگر این کار را انجام بدهد؟ در جواب باید یادآور شوم که حبیب بارها در فرصت های مختلف برای برگشتن تلاش کرد (همانند بسیاری از خواننده های دیگر که هم اکنون سکوت اختیار کرده اند) امّا مقدمات و فرصت تا کنون فراهم نشده بود. سبب این را باید از دولت های قبل پرسید و نه از حبیب!
نکته دیگر این که پدرم آهنگی تحت عنوان ” ایران بانو ” خوانده است؛ ” ایران بانو” آهنگی است برای سرزمین مادریش و عشق به وطن و نه برای مادرش چنانکه بعضی از مردم به اشتباه فکر می کنند (او برای مادر خود آهنگ دیگری در قبل خوانده است). البته از موزیک ویدیوی این آهنگ کاملاً مشخص است
دلیلی که سبب شد حبیب آهنگ هایی برای شهدا بسازد و بخواند این بود که او به عنوان یک ایرانی در قبال آن ها مسئولیتی را بر دوش خود حس می کرد و تصمیم داشت قدردانی خود را از قهرمانان جنگ ایران و عراق اینگونه بیان کند. این دوران (دفاع مقدّس) قسمتی از قبل ماست، قسمتی که همه با آن سروکار داریم و امیدوارم سببی برای وحدتمان باشد. آهنگ هایی مثل ” عشق های خدایی ” سیاسی نیستند بلکه آهنگ هایی ملّی برای ترویج و توسعه وحدت اند. وحدت ملّی، وحدتی که ردپای آن همواره در تاریخ ایران و دفاع از آن در بدترین لحظات تاریخی اش به چشم می خورد. این ها آهنگ هایی می باشند که از احساسات قلبی برآمده اند. از احساسات قلبی خواننده ای که بیشتر دوران بزرگسالی اش را دور از مملکتش گذراند و بیانگر آنند که در همه این سال ها جسمش در غربت و روحش در وطن بوده است. قلبش همواره به عشق وطن می تپید، بدون اینکه از گروه یا حزب سیاسی خاصی حمایت کند و یا به مخالفت با آن ها بپردازد. همه آهنگ های ” سیاسی-اجتماعی ” که او تا به حال خوانده از همین دسته اند و کاملاً کلی می باشند و نه این که گروه خاصی را مخاطب قرار دهند.
ما ایرانیان مردمانی حساس واحساساتی هستیم و زود تحت تاثیر قرار می گیریم . بعضی از اشخاص جامعه مان عادت به انتشار یافتن نظریات مبتنی بر خیانت و توطئه و یا به جریان انداختن شایعات دارند؛شاید گاهی بدون سوءنیت و از روی ندانستن باشد و یا به خاطر تفکراتی که از پیش داشته اند و گاه اصرار دارند بسیاری از مسائل را به هم مرتبط بدانند. به نظر من مردمانی از این دست به جای آنکه به حل مسائل جامعه کمک کنند خود به مشکلات جامعه می افزایند و قسمتی از این مشکلات خواهند شد به جای آنکه راه حلی برای آن ها باشند. فکر می کنم نوشتن این مطالب مسئولیتی بود که بر دوشم نهاده شده بود؛ نه به عنوان پسر حبیب بلکه به عنوان یک ایرانی که وظیفه اش گفتن حقیقت است . گفتن حقیقت برای همه کسانی که حبیب را دوست دارند و به کشور خود عشق می ورزند
برای پاسخگویی به همه کسانی که نگران سلامتی حبیب بودند نیز باید اضافه کنم که شکر خدا پدرم در سلامتی کامل در ایران به سرمی برند و همه شایعاتی که دربارهٔ سرطان او انتشار یافته اند کاملاً نادرستند
در پایان می خواهم چند سطر دیگر اضافه کنم که البته هیچ ارتباطی با مطالب بالا ندارند امّا نمونه های بیشتری از شایعاتی می باشند که دربارهٔ پدرم وجود داشته است
–
پدرم اهل رضاییه و یا ارومیّه نیست و بعضی از مردم او را اشتباهاً آذری می دانند در حالی که پدرم در شمران (تهران) متولّد شده است و البته مادرم اهل تبریز و آذری است.
–
مادر حبیب و همسر سابق او در اتفاق رانندگی کشته نشدند. مادرش بر اثر حمله قلبی و همسرش به سبب حساسیت به آمپول پنیسیلین هر دو در یک سال از دنیا رفتند. حوادثی که سبب شدند حبیب به خواندن آهنگ های غمگین گرایش پیدا کند.
با تشکر
محمّد محبیان
زندگینامه
حبیب در ۴ مهر ۱۳۳۱ در شمران تهران بهدنیا آمد. در خانواده او، برادرانش نیز به موسیقی علاقه داشتند اما تنها خود حبیب به موسیقی حرفهای روی آورد. برادران او منوچهر، منصور و محمود، و خواهران او مریم و افت هستند.
براساس نوشتههای منتشر شده در سایت ویکی پدیا، علیرغم تمایل سایر برادرانش به ویولن، علاقه وی از ابتدا به گیتار بود. دوران نوجوانی حبیب مصادف با پیدایش گروه بیتلز در دهه ۶۰ میلادی اروپا شد و این باعث علاقه بیشتر وی به موسیقی گردید. با پذیرفته شدن در آزمون صداوسیما، زیر نظر مرتضی حنانه به فراگیری اصول و تدابیر آهنگسازی روی آورد.
بعدها وی توانست بهعنوان خواننده در تلویزیون استخدام شود. وی بعد از ۲ سال از استخدام در رادیو و تلویزیون به خدمت سربازی رفت و در آنجا نیز خواننده باشگاه افسران بود.
همسر اول حبیب، شادی نام داشت. احمدرضا تنها فرزند حبیب از وی است که در ایران زندگی میکند. روزی شادی در خیابان پایش پیچ میخورد و به علت آنکه احمدرضا را در آغوش داشته به زمین میافتد و در بیمارستان به دلیل حساسیت به آمپول پنیسیلین در عرض چند دقیقه فوت میکند. تقریباً همزمان با فوت همسر حبیب، مادر او نیز، بهعلت حملهٔ قلبی فوت میکند و این حوادث باعث میگردد که در اولین آلبومش یعنی «مرد تنهای شب» که در سال ۱۳۵۶ انتشار یافت بیشتر آهنگها را بهیاد آنها بخواند.
آهنگهای «مادر» و «خرس کوکی» را بهیاد مادرش، «شهلای من» و «خواب سرخ بوسهها» را بهیاد همسرش و «نگاهم» را بهیاد هر دوی انها خواند.
همسر دوم حبیب ناهید نام دارد که «محمد » ثمره ازدواج با اوست. وی از معدود خوانندگانی است که در اجرای آهنگها از گیتار دوازده سیم استفاده میکند.
ترک و بازگشت به ایران
حبیب در سال ۱۳۶۰ بهدلیل ممنوعیت خواندن، ایران را ترک کرد و در سال ۱۳۶۴ در لس آنجلس در ایالات متحده آمریکا ساکن شد.
او در سال ۱۳۸۸ با نگارش نامهای به رئیس جمهور وقت، محمود احمدینژاد، خواستار حضور در کشور شد و با موافقت ضمنی و پذیرفتن رعایت برخی شرایط به همراه خانواده اش به ایران بازگشت و در رامسر، چهارصد دستگاه اقامت کرد.
آلبوم و کنسرت در ایران
حبیب در سال ۱۳۸۹ درخواست خود برای دریافت مجوز انتشار آلبوم را ارائه و اعلام کرد که میخواهد در ورزشگاه آزادی تهران کنسرت برگزار کند؛ و ادعا کرد که این کنسرت اگر ۱۰ شب هم برگزار شود، ۱۰۰ هزار نفری آزادی خالی نمیشود.
اسفندیار رحیم مشایی (رئیس دفتر محمود احمدینژاد)، در واکنش به حضور حبیب در ایران گفت: «اینکه یک ایرانی بخواهد فعالیتی در داخل و خارج از کشور داشته باشد، مطابق چارچوب و قوانین آزاد است و مشکلی ندارد. فعالیت هنری در همه بخشها از جمله موسیقی برای همه هنرمندان در داخل و خارج از کشور آزاد است و برگشت به ایران برای کسی مشکلی ندارد.»
اما حمید شاهآبادی معاون هنری وزیر ارشاد (دولت دهم) در سال گفت: «خوانندهای که به ایران بازگشته از وزارت ارشاد مجوزی ندارد و آنچه گفته و شنیده شده شایعه است.»
در سال حسین نوشآبادی (سخنگوی وزارت ارشاد دولت یازدهم) گفت: «ایشان میتواند با توجه به نگاه و رویکرد دولت یازدهم به محتوای آثار فرهنگی و هنری، مجدداً به ارائه آلبوم خود برای اخذ مجوز اقدام کند. ارائه مجوز به آثار هنری ربطی به تولید در دولت قبل ندارد و ویژگیهای اثر ارائه شده در شرایط حاضر ملاک است.»
سید احمد خاتمی (امام جمعه موقت تهران) در واکنش بهاین موضوع (حضور حبیب در ایران) گفت: «ایران جای خوانندههای لس آنجلسی نیست.»
حبیب در آخرین مصاحبه خود اعلام کرد که با اختیار خود به ایران برگشته و قطعهای بهنام «عشقهای خدایی» را در آلبوم جدید خود ساخته است. او در ژانویه ۲۰۱۲ موزیکویدئویی بههمراه سمیر زند، منتشر کرد که عناصری از تکنو، ترنس و هاوس دارد. این ویدئو موجب جلب توجه گسترده رسانهای شد.
بازداشت
در سال حبیب در جاده ماسوله و شهرک تاریخی ماسوله در حال تولید یک ویدئو کلیپ بود که توسط نیروی انتظامی بازداشت شد و به واسطه تشاهر و همچنین عدم به همراه داشتن مجوزهای مربوطه برای ضبط فیلم، به دادسرا معرفی شد تا روند قضایی معمول پیگیری شود. در پایان، حبیب با تودیع قرار وثیقه متناسب آزاد شد، اما برخی سایتها اعلام کردند که وی توسط لباس شخصیها و بیدلیل دستگیر شده است.
حبیب پس از آزاد شدن، یک نامه سرگشاده با عنوان «من در سرزمین مادریام بدون دلیل بازداشت شدم و بدون دلیل هم آزاد!» نوشت.
انتشار کتاب مرد تنهای شب
در سال کتاب «مرد تنهای شب» به قلم حبیب انتشار یافت و در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران همان سال ارائه شد. این کتاب برگزیدهای از آثار و ترانههای حبیب در همه سالهای فعالیتاش را تشکیل داده است.
تصاویری از حبیب خواننده مرد تنهای شب در سردخانهای در رامسر
بیشتر بدانید:
گریه های محمد محبیان پسر حبیب در مراسم هفت پدرش در تهران + عکس
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com
تویه بهشت غربت دلم داره میگیره دلم داره میگیره ,اخه وطن کجایی دلم پیت میگرده دلم پیت میگرده..خیلی خیلی دوسش داشتم خیلی یعنی زندگیم با گوش دادن به اهنگاش میگذره حیف شد از دست رفت ایشالاه روهش شاد باشه ,میخواستم برم ببینمش ولی عجل فرست نداد.
,,مرد تنهای شبم خدا نگهدار,,
ای دیر به دست آمده بس زود برفتی… ای کاش مسوولین بدون سیاسی کاری قدر این هنرمندارو می دونستند. وبه نظر مردم احترام می گذاشتند حبیب رفت. آرزو به دل رفت کاش می گذاشتند در وطنش آهنگ اجرا کند.برای همیشه در قلب ما جاداری وصدایت همیشه شنیده می شود.
ای حبیب بدان که من تو را دوست دارم و هر ذکری که بگویم تو را نیز یاد خواهم کرد.
برای شادی روحش صلوات….
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
منتظر آلبوم جدیدت،باصدای بی نظیرت ازبهشت هستیم
خیلی دوستاشتنی بود صدا و آهنگ هاش واقعا زیبا بود، خدا رحمتش کنه روحش شاد.
به این هنر مندان متعهد ما بدهکار هستیم. به فرزند عزیز حبیب عرض می کنم که سخنانشان بسیار متقاعد کننده بود، در ثانی مگر طلبی از آن مرحوم داریم که ایشان خود را ناراحت می کنند؟ « آن مرحوم به هر کسی گرایش داشته و یا کمک گرفته، باید او را درک کرد، به کسی مربوط نیست.
خیلی خواننده ی سنگین و با حیایی بود خدا رحمتت کنه واقعآ دوست داشتنی بود ….همیشه گفتن مهمون حبیب خداست اما امشب جبیب مهمون خداست.جاویدان باد نام و خاطرت
روحش شاد
سلام بردوستداران عشق واحساس
حبیب جان چه گوبم دروصف توهرچه گوییم بس کم واندک است ولی کاش هیچ هنرمندعاشق ووطن دوستی درخاک بیگانه اسیرنگرددکاش روزی رسدکه دردیاررستم وکورش درسرزمین بزرگمردان نامدارتاریخ پارسی تصمیم گیرنادگان هنروموسیقی پارسی وآزاداندیشی بدست
اهلش بیفتدوفهم وشعوروحرمت هنررانگهداشت تااین چنین سرنوشت بابزرگ هنرمندان ایرانی ناجوانمردانه بدتانکند
به امیدگذراندن روزهایی شاددرکنارهم باعزیزانی مثل حبیب.نکنددیگرشاهدبه گوربردن آرزوی هنرمندان وطن دوست ایرانی باشیم.
انشاءا…
انسان هر چی فکر میکنه از این نحوه برخورد برخی مسعولان سر در نمی آورد . شخصی که در عمر خود خوش نام زیسته بود و هیچگونه نقطه ضعفی از وی در دست کسی نیست و ملت ایران دوستش داشتند چرا بایستی گوشه نشینی اختیار کند و به این شکل در وطن خود غریبانه بمیرد و غریبانه دفن شود و از دید برخی افراد حتی استحقاق یک قبر در قطعه هنرمندان نیز برایش غیر ممکن شود .
من دختر عموشم .
روحش شاد ادرس دقیق : ازطریق جالوس – تنکابن پنج کیلومترمانده به فرودگاه رامسر-ازطرف گیلان پنج کیلومتر بعدازفرودگاه نیاسته است جاده ازکنار ساحل شروع میشود.دیگر به کتالم نروید که راه دور میشود.
گروهی بر آنند کاین مرغ زیبا
کجا عاشقی کرد، آنجا بمیرد
روحش شاد
بی فکر فردا
با خود و تنها
عابر این شبها منم
من مرد تنهای شبم
تقدیم به جامعه ی موسیقی ایران و کسانی که با نوای هنرمند حبیب خاطره ها دارند دریغا صد دریغا مرد شهلا خوان مان رفت. شهنشاه موزیک پاپ مان رفت /زسوز دل بزن نی زن که امروز.رفیق و یاور دیرین مان رفت/زنم بر طبل چپ گردم در این شهر.کنم شیون که شب تنهایمان رفت/زنم بر سر ز زاگرس تا به البرز.خداوندار خوب گیتارمان رفت/چه کس خواند از این پس شعر مادر/دریغ و صد دریغا مرد لالا خوان مان رفت/زنم ناله زنم گاله همی بر کوی و برزن .که همتای علاالدین مسعودمان رفت/در اینجا گرزدند مهر خموشی بر لبانت.بساقوی (قو)قشنگ شهرمان رفت/ببار ای برف سنگین از دماوند بر مزارش.حبیب از سرزمین جاودان رفت. یادت تا ابد زنده گرامی باد .ع مولا
عشق به وطن به ایران برش گردوند .یاد نام و صدای حبیب جاودانه است . مصیبت وارده را به خانوده محبیان مردم وطن پرست ایران و جامعه ی موسیقی ایران تسلیت میگویم. از طرف ایل بزرگ بختیاری . خوزستان .ایذه
مث نماز و روزه عشقت حبیب تو خونمه
افسوس و صد افسوس
کاش هیچ وقت به ایران برنمیگشتی
روحت شاد.ای مرد تنهای شب
ممنونم از متن قشنگتون…….با اجازه تو وبلاگم گذاشتمش
خدا بیامرزتش…..حیف شد….روحش شاد
سلام بر دوستان :
نتوان وصف تو را ساده نوشت
ای نکو مرد سزاوار بهشت
خدایش رحمت کناد .
سلام :
میهمان حبیب خداست و اکنون حبیب میهمان خدا شده است .
روحش شاد.
حبیب یک خواننده نبود بلکه یک خاطره بود برای همه ما – روحش شاد
بزن باران ………….بزن باران ………
از نظر من ایشون قابل احترامند ولی خواننده ای که سیاسی نباشه خواننده نیست کاش واقعا درد مردم و می گفت تا اینکه بکن سیاسی نبود حقیقت گفتن سیاسی نیست
مردی که باصدای دلنشین و سوزناک دلش همیشه درخاطرمان میماند شاید دیگر کسی نتوند تکرارش شود ،حبیب جان روحت شاد یادت گرامی
مثل نماز و روزه مهرت توی خونمه
۸سال دارم موسقی رو تخصصی کار میکنم اسطورم توی هر روز تمیرین با گیتارم حبیب بود
باورم نمیشه هنوز اسطوره زندگیم مرد
روی همه نمازا دعات میکنم هنرمند
من خودم نوازنده هستم با اهنکهاش شروع به یادگیری موسیقی کردبم .اولین اهنگش هم من مرد تنهای شبم بود.خیلی این هنرمند سنگین و با ارزش بود.روحش شاد.حیف که دوره ای به سرزمینش برگشت .که ارزش هنرشو نمیدونستند
عمار
یه درخت خشک بی برگ میون کویر داغ…
ای وای
خدا رحمتت کنه بزرگمرد ای وای…
خداصبربده اول به خانواده محبیان وبعدبه مردم ایران..
حبیب واقعاً دوست داشتنی بود و در قلب همه مردم ایران جا دارد انشاالله نور به قبرش ببارد
جز صدای جغد ها چیزی نمی آید بگوش، قمریان آخر کجا رفتند،ساران را چه شد؟ روحت شاد
در وصفش نمیشه جمله ای گفت.
بزرگ مردی بود در عرصه موسیقی.
از این پس نه صدای زنده او، که باید با یادش در دیار عشق سفر کرد
روحش شادیادش گرامی
حبیب محبیان خواننده پرشور و محبوب من که شبها با آهنگات میخوابیدم و بلند میشدم، بعد از خبر فوت الان چند روزه مریضم نمیتونم حالم و بیان کنم، روحت شاد و قرین رحمت
حبیب تنها خواننده ای بود که تکرار شدنی نیست . حبیب جان روحت شاد و یادت گرامی…
خدا بیامرزش ما خیلی دوستش داشتیم روحش شاد یادش گرامی .
خدا میدونه چقدر دوسش داشتم… خیلی خاطره انگیزه آهنگاش.. خواننده مورد علاقه ام رفت.. از وقتی شنیدم مدام خیسه چشام.. آروم بخواب حبیب دوست داشتنی
خیلی ناراحت شدم هم چون فوت کرد و هم چون ایران بود و نشد تو کشور خودش کنسرت بده و هم چون نشد تو کشور خودم برم کنسرت کسی که صداش رو دوست داشتم و این فرصتها همه از دست رفت.
نفسم گرفت از این شهر در این حصار بشکن
در این حصار جادوییِ روزگار بشکن
روحشون شاد
اگه میموند تو آمریکا حالا حالاها زنده بود….تسلیت
خیلی گریه گردم خیلی غم انگیزه . خدا رحمتشون کنه ..
تنها صداست که می ماند
مرد تنهای شب هرگز فراموشت نخواهم کرد
ازبس چشم ودلش سیر بود آمریکا رو به روستا ترجیح داد
بخاطرموئمن بودنت دشمن باتوچه کرد امان امان
رفتی و از رفتن تو قلب آیینه شکسته
یه ماه رامسر ساکن شدم، تازه خونشو پیدا کرده بودم میخواستم برم ببینمش که ….
خداوند متعال رحمتش کند ،واقعاً از صمیم قلب می خواند .بخصوص “مادر”و” مرد تنهای شب “را با تمام احساسات قلبی خود می خواند.
خدا رحمتشون کنه.صدا و اهنگاشون عالی بود .لطف کنید عکس مربوط به سردخونه را حذف کنید همه سایتها دارند همین کارو انجام میدن خیلی ناراحت کننده است
چون حبیب فوق العاده وطنش را دوست میداشت