اگر مدیر یک مجموعه هستید این مطلب را بخوانید!

 

ممتازنیوز.کام پایگاه سرگرمی و تفریحی

 نمی دانم شما در کدام دسته قرار میگیرید!

مدیری هستید که فکر می کند باید جذبه داشته باشد و حرف اول و آخر را فقط خود او در مجموعه بزند یا از آن دسته مدیرانی هستید که به کارمندان خود اعتماد می کنند و آنها را در تصمیم گیری ها مشارکت می دهند.

ممتازنیوز.کام پایگاه سرگرمی و تفریحی

به هرحال مدیریت, هنری است که باید رموز آن را بشناسید تا موفق شوید.

مدیریت, روش و راهکار اداره کردن یک سازمان برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده است؛ اما اینکه این شیوه ها چگونه پیاده سازی می شوند اهمیت بسیاری دارد. درحال حاضر چهار سبک مدیریتی در سطح سازمان ها و اداره ها در سراسر دنیا رایج است که هرکدام نتیجه متفاوتی را ایجاد می کند:

سبک اول, مدیریت آمرانه: در این نوع مدیریت, مدیر هیچ اعتمادی به همکاران خود و در نتیجه اعتقادی به واگذاری بخشی از کارها به افراد دیگر ندارد. روابط نیز براساس ترس از جریمه و تلاش برای دریافت پاداش پایه گذاری می شود. نتیجه چنین روشی, بروز مشکلاتی در روابط فردی و ناخشنودی کارمندان از محل کار است. افراد در این شرایط احساس می کنند که نقشی در شکل گیری پیشرفت های مجموعه ندارند و باید تنها از دستورات مدیر اطلاعت کنند.

سبک دوم, مدیریت آمرانه و پدر سالار: در این روش, روابط تا حدودی مبتنی بر اعتماد میان افراد است و مدیر در برخی مواقع به همکاران نزدیک می شود, اما در نهایت بازهم این خود مدیر است که تصمیم پایانی را می گیرد.

سبک سوم, مدیریت مشاوره ای: قبل از هر تصمیم گیری, مدیر با کارکنان مشورت می کند و سعی دارد فعالیت های تیمی را در مجموعه گسترش دهد. در این روش اگرچه روابط بین افراد پر رنگ تر می شود ولی همچنان تصمیم گیری نهایی بر عهده خود مدیر است.

سبک چهارم, مدیریت مشارکتی: در این روش, مشورت مدیر با کارمندان نه تنها هنگام تصمیم گیری بلکه در همه مراحل انجام کار و در قالب گروه های تصمیم گیری صورت میگیرد. روابط دوستانه گسترش یافته, اعتماد میان افراد قوی تر می شود و همه در دستیابی به اهداف از پیش تعین شده سازمان نقش موثر دارند.

مشارکت, تحرک و انگیزه

وقتی یک مدیر سبک مدیریت مشارکتی را در پیش بگیرید, در واقع راه مناسبی برای تحرک بخشیدن به کارمندان و ایجاد انگیزه در آنها پیدا کرده است.
مدیری که بطور مرتب با کارمندان خود ملاقات و با آنها تبادل نظر می کند, این پیام را به پرسنل مجموعه منتقل می کند که تمایلات و انتظارات آنها مورد توجه قرار می گیرد و آنها هم سهم خود را در تصمیم گیری ها دارند. این پیام, احساس مسوولیت و تعهد را در پرسنل ایجاد می کند و افراد به سمت نوآوری در انجام کارها سوق می دهد. زیربنای این روش, گسترش ارتباطات, گفت و گو و واگذاری قدرت است و نتیجه آن, به وجود آمدن یک فرهنگ سازمانی است که دو ارزش اصلی را مورد توجه قرار می دهد؛ اخترام به همدیگر و ایجاد شانس برابر برای همه.

چگونه مشارکتی مدیریت کنیم؟

تقسیم کار بر اساس شایستگی: همه افراد باید براساس شایستگی به کار گرفته شوند. اگر ایجاد احساس تعلق در کارکنان را از اهداف مدیریت بدانیم, شرایط لازم در محیط کار باید طوری فراهم شود که تقسیم کار به درستی در مجموعه مشاهده شود.
واگذاری قدرت: مدیر با توجه به توانایی های همکارانش, بخشی از فعالیت های مهم را به دیگران واگذار می کند و نفوذ قدرت خود را کاهش می دهد.
حل مشکل در سطح: هر مشکلی باید در سطح خود حل شود و اجازه انتقال این مشکل به بخش های دیگر داده نشود.
روش های خود کنترلی: در هر بخش, باید روشهای خود کنترلی به کار گرفته شود. به عبارت دیگر در هر قسمت از مجموعه باید راهکارهایی برای نظارت بر عملکرد خود داشته باشد و اگرچه اصل بر کاهش نعداد خطاهاست اما به طور طبیعی ممکن است اشتباهاتی در هر بخش رخ دهد و باید در این زمینه انعطاف پذیری وجود داشته باشد.

واگذاری مسوولیت تا کجا؟

شرکت دادن افراد در تصمیم گیری ها نباید بدون هیچ پیشینه فکری صورت بگیرد. اگرچه تقسیم فعالیت ها و سهیم کردن افراد بیشتر در پیشبرد کار, تاثیرات مثبتی در پیشرفت مجموعه دارد, اما این مساله باید همراه با تعیین ملاک هایی برای واگذاری قدرت باشد.

اعتماد اولیه به تنهایی کافی نیست و مدیر باید نسبت به توانایی های فردی که مسوولیتی را می پذیرد اطمینان حاصل کند. دادن مسوولیت به کارمندان, نوعی قدردانی از عملکرد آنها محسوب می شود. چراکه در این شرایط فرد احساس می کند شایستگی ها و صلاحیت هایش نادیده گرفته نشده و مدیر به توانایی های او اطمینان کرده است. در نتیجه تلاش می کند پاسخگوی این اطمینان باشد.

از سوی دیگر باید این نکته را هم مد نظر داشت که همیشه حقوق و پاداش مادی, عامل پایبندی کارمندان به انجام هرچه بهتر وظایفشان محسوب نمی شود. بلکه در بسیاری از موارد, وجود جو کاری خوب و ارتباطات مبتنی بر اعتماد, افراد را بیشتر به مشارکت تشویق می کند. افرادی که مسوولیتی را عهده دار می شوند, انگیزه بیشتری پیدا می کنند, چراکه انجام وظیفه به شکل مطلوب, زمینه ارتقای شغلی را برای آنها فراهم خواهد کرد. ضمن اینکه بقیه افراد نیز با مشاده این وضعیت, امید بیشتری به پیشرفت جایگاه شغلی خود خواهند داشت. مدیری که به کارمندان خود اعتماد دارد و بخشی از تصمیم گیری را به آنها واگذار می کند, در حقیقت بر این نکته تاکید می کند که ابزارهای به کار گرفته شده برای گزینش و استخدام افراد در مجموعه اش, براساس فاکتورهای صحیح انتخاب شده اند و همکارانش صلاحیت پیوستن به سازمان را داشته اند.

این مساله میزان اعتماد عمومی را به عملکرد سازمان افزایش خواهد داد. در واقع می توان گفت که انتخاب روش مشارکتی در شرایط رقابتی امروز, دیگر به سلیقه و خواست مدیر یک مجموعه بستگی ندارد, بلکه همه سازمان ها ناگزیرند شیوه های قدیمی را کنار بگذارند تا از میدان رقابت حذف نشوند.

گردآوری شده توسط ممتازنیوز . کام

ممتازنیوز.کام پایگاه سرگرمی و تفریحی

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.