در تحلیل ریشههای این امر اگرچه خاستگاه جریان موسوم به اصلاحطلبی با اصولگرایان متفاوت است، اما به رغم آن و به دلیل تأثیر متقابل جریانها بر هم، آثار اجتماعی و سیاسی آن را نمیتوان نادیده انگاشت.
طیفهای محوری جریان موسوم به اصلاحطلب در داخل در آستانه انتخابات نهم مجلس (در یک نگاه خوشبینانه) با این تصور که عدم حضور آنها در عرصه رقابتها میتواند شوک سنگینی را به نظام وارد کند و جایگاه این جریان را به رغم حوادث پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری بنمایاند، استراتژی عدم مشارکت یا تحریم اعلام نشده را برگزیدند و تصور میکردند از این طریق نظام را وادار به پذیرش ظرفیت و جایگاه مردمی آنها نمایند، اگرچه بسیاری از گزارهها بیانگر برنامهریزی مشترک و پنهان آنها با بیگانگان برای کاهش مشارکت مردم در انتخابات و به دنبال آن تشدید فشارهای اقتصادی و سیاسی و دامنزدن به ناامنیهای اجتماعی بود، آنگونه که هم خانم کلینتون وزیر خارجه امریکا و هم دیوید پترائوس رئیس سازمان سیا بر آن تأکید داشتند.
اما به رغم تصور آنها حضور پرشور مردم در عرصه انتخابات نهم نه تنها تمامی تحلیل دشمنان بیرونی را بر هم ریخت و راهبردهای آنها را علیه نظام اسلامی به شکست کشاند، در داخل نیز سبب شد که فعالان جریان موسوم به اصلاحطلبی، شتابزده و با تغییر تاکتیک تلاش کنند خلأ حضور خود در عرصه سیاسی انتخابات نهم را با کلید زدن زودهنگام تبلیغات انتخابات یازدهم ریاست جمهوری آغاز کنند که اگر حضور آقای خاتمی در پای صندوق رأی را در بعد از ظهر روز ۱۲ اسفند آغاز آن بدانیم، فضای رسانهای مربوط به این جریان در روزهای بعد از تعطیلات نوروز گواهی بر این مدعاست، آنگاه که با تیتر درشت «سلام اصلاحطلبان به انتخابات» از نامزدهای مطرح سخن به میان آورده و البته به آسیبشناسی اقدامات گذشته پرداخته و این بار و به رغم گذشت دو سال و نیم از فتنه بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، به آسیبشناسی و نقد آن اقدامات پرداخته و کوشیدند میان خود و فتنه سبز مرزبندی کنند.
اما به رغم تحرکات عناصر جریان موسوم به اصلاحطلبی، در میان اصولگرایان نیز تحرکاتی با هدف، تنظیم آرایش در انتخابات آینده و عقب نماندن از رقیب و… آغاز شده است که البته آثار آن را میتوان در رقابتهای زودرس انتخاب رئیس مجلس نهم، بازدیدها و دیدارهای تبلیغاتی برخی از چهرههای مطرح یا فرافکنی بعضی از مسئولان اجرایی کشور و… مشاهده کرد.
اگرچه برنامهریزی برای حضور در رقابتها برای کسب پستهای سیاسی جزو وظایف اولیه احزاب و گروههای سیاسی است، اما مشکل اصلی در این عرصه قانونمند نبودن رقابتها و تزریق بیدلیل التهابات سیاسی به درون جامعه است که به ویژه میتوان نشانههای آن را در تخریبهای «ناجوانمردانه» فعالان طیفهای اصولگرا در آستانه انتخابات مرحله دوم مجلس علیه یکدیگر مشاهده کرد که با هیچ معیار انسانی و اسلامی قابل پذیرش نیست.
تردیدی نیست که در شرایط کنونی که به دلیل فشارها و تهدیدات دشمنان، کشور بیش از هر زمان دیگری نیاز به آرامش و همدلی مسئولان دارد و مردمی که عاشقانه و با امید دفاع از نظام اسلامی و تبعیت از فراخوان مولی و مقتدایشان پای صندوقهای رأی حاضر شده و آرای خود را به صندوقها ریخته و نصاب قابل توجهی را در میزان حضور در عرصه و در عین حفظ آرامش مثال زدنی بر جای گذاشته، استحقاقشان این است که در سال تولید ملی، مسئولان که الحمدلله همگی منتسب به این جریان سیاسی هستند، با همدلی و انسجام به حل مسائل و مشکلات کشور بپردازند و اینگونه با حاشیهسازیها، دشمنان نظام اسلامی را خرسند نکرده و اذهان عمومی را مشوه نکنند.
در این زمینه نمیتوان تردید داشت زمانی که دشمنان با افزایش فشارها و تهدیدها نتوانند به اهداف خود برسند با انتخاب گزینه کاهش فشار و تهدید و با غافل کردن نیروهای داخلی آنها را وارد رقابت و چالشی زودرس کنند و از این طریق اهداف خود را به ثمر برسانند. بر این اساس رقابتهای زودرس انتخاباتی را میتوان دامی برای ناکارآمدسازی اصولگرایان دانست که هم دشمنان بیرونی و هم رقبای داخلی در آن سهیمند.
جوان آنلاین – آخرین عناوین سیاسی