رمضان و حکمت

جام جم آنلاین: سلسله دانش‌ها و معارف ادیان به نحو عمده قابل تقسیم به دو دسته‌اند؛ اولی سلسله معارفی است که از راه نقل به مخاطب می‌رسد یعنی برای فراگیری آن باید آن را از کس دیگری که حامل اطلاعات آن است، اخذ کرد.

مجموعه دانشی که از راه اخذ از دیگری به دست آید، معرفت نقلی است. یعنی منبعی غیر از خود شخص، منتشرکننده معارف آن است و نحوه فراگیری آن یا مراجعه به منبع آن یا تقلید از شخصی است که چنان معارفی را می‌داند.

نمونه بارز معارف نقلی عبادت​هایی هستند که پرسش و چند و چون درباره آنها چندان محملی ندارد. چرا که دستورات الهی برای انجام اعمال فردی و اجتماعی‌اند.

در مقابل این‌گونه دانش‌ها سنخ دیگری از معارف وجود دارد که ضمن این که با دین ربط مستقیم دارند اما راه کسب آنها تقلید یا فراگیری از دیگری نیست.

گرچه استفاده از دیگران مقدمه ورود به مباحث آن است اما این معارف و مفاهیم باید در وجود هر فرد محقق شود.

قبول کردن مفاهیم این دسته از معارف نمی‌تواند براساس قول دیگران پایه‌گذاری شود. نمونه این دانش‌ها در خارج از عرصه دین ریاضیات است.

اگر از کسی بپرسند چرا نتیجه فلان معادله چنین می‌شود نمی‌تواند بگوید چون معلمم می‌گوید. او خود باید راه رسیدن به نتیجه را تبیین کرده و آن را بازگو کند.

فلسفه هم دانشی است که تقلید در آن بی معناست. چرا که مبنای آن تأملات عقلانی است و اگر به تقلید در آن وارد شویم در واقع عمل فلسفیدن را انجام نداده‌ایم.

از جمله معارف دینی که فراگیری آن باید درون هر آدمی واقع شود و فرد فی نفسه و لنفسه باید آن را فراگیرد؛ مقولات اعتقادی است که بزرگ‌ترین و عظیم‌ترین آنها توحید است. این دسته از معارف را معارف عقلی می‌نامند. در دین اسلام تقلید در مقولات اعتقادی پذیرفته نیست.

یعنی شخص خود باید آنها را بفهمد. به همین مناسبت بسته به دریافت‌های عقلانی و تأملات هر شخص، گستره معرفت‌های عقلی افراد بسیار متفاوت می‌شود.

مولوی تفاوت دریافت‌های تقلیدی و تقلیدی در معارف عقلی را چنین بیان می‌کند: طفل ره را فکرت مردان کجاست؟/ کو خیال او و کو تحقیق راست؟/ فکر طفلان دایه باشد یا که شیر / یا مویز و جوز یا گریه و نفیر / آن مقلد هست چون طفل علیل / گرچه دارد بحث باریک و دلیل / آن تعمق در دلیل و در شکیل / از بصیرت می‌کند او را گسیل

در این وادی البته که از محقق تا مقلد فرق‌هاست. اکنون پرسش این نوشتار اینجاست که آیا مقولات عبادی و اعتقادی را در تقویت مقولات تحقیقی و ارتقای فهم و ادراکات توحیدی و هستی شناختی انسان راه هست یا نه؟ راه دیگر پاسخ این پرسش آن است که بدانیم آیا عبادت​هایی چون روزه ماه رمضان و اعمال منطوی در آن می‌تواند منجر به گسترش معرفت عقلانی آدمی شود؟

بسیاری از احادیت و آیات قرآن به پیوستگی عبودیت و معرفت اشاره دارند. از جمله آنها می‌توان به آیه مشهور «جن و انس را مگر برای عبادت نیافریدم» توجه کرد.

نظریه مفسران درباره عبادت همراهی آن با معرفت است. در واقع براساس این تفاسیر، عبادت زمینه تطهیر نفس آدمی برای پذیرا شدن معارف است. طور عقل با آینگی جان، زمینه‌های بسیار مهیاتری نسبت به کسب معرفت می‌یابد.

ملاصدرا یکی از شروط تعلیم حکمت متعالیه را تهذیب نفس می‌داند. همچنین است عبارت «هجم بهم العلم» که در کلام امام علی(ع) آمده است.

این بدان معناست که آدمی در صورت آینگی جان؛ قدرت پذیرش معارف عقلانی و عرفانی را داراست. در واقع قلب او زمینه بهره‌برداری از معارف را می‌یابد و نسبت به معارف توحیدی محرم می‌شود نه نامحرم.

در کلام امام حسین(ع) نیز کمال عقل در پیروی از حق حاصل می‌شود. پیروی از حق امری عبادی است که زمینه‌ساز کمال عقلانی انسان می‌شود.

پیوستگی عبادت و معرفت به آن حد است که در کلام پیامبر اسلام(ص) تفکر یک ساعت بیش از ۷۰ سال عبادت بدون تفکر است. چرا که آن عبادت هم تقلیدی است و زمینه‌ای از فهم در آن وجود ندارد.

بسیاری از صاحبان تجربه‌های عرفانی چه در اسلام یا سایر ادیان توحیدی به این مساله اشاره کرده‌اند که در اثر تطهیر نفس، زمینه وهب علم الهی به آنها مهیا شده و گستره معرفتشان بسیار عمیق‌تر گردیده است.

روی همین معناست که در کلام قرآن آمده است خداوند به انسان‌هایی حکمت عطا می‌کند و بعد می‌فرماید: آن کس که بدو حکمت اعطا شده، محققا صاحب خیر کثیر است.

حکمت هم بعد نظری و هم بعد عملی دارد و هم موجب صیرورت انسان به عالم عقلی برابر با عالم عینی است و هم مطهر اوست از ناپاکی‌های نادانی.

خداوند حکیم است و انسان هم به‌عنوان بهترین آفریده او باید دارای حکمت باشد. کمال حکمت در آن است که هم بعد نظری و هم بعد عملی را در خود منطوی داشته باشد.

ماه رمضان فرصتی است برای پناه بردن در دامن طهارتی که هم ساحت عمل و هم ساحت نظر آدمی را ارتقا می‌دهد.

برای انسان مومن، استفاده از چنین فرصت پاکی که در آن نفحه الهی وزیدن گرفته است، خصوصا در دوران غلبه مدرنیته که با وجود ظاهرش مقلدپروری نه محقق پروری ضروری می‌نماید.

سید امیرحسین اصغری – جام​جم


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.