قبلا دربان هتل بودم

جام جم آنلاین: بازی در تیم زیر ۱۸ ساله‌های انگلستان اولین فرصت برای دیده شدن کریس اسمالینگ بود.

او که تا آن زمان فقط در آکادمی‌فوتبال میلوال و تیم زیر ۱۶ ساله‌های مدارس کنت بازی کرده بود، پس از نمایش خوبش با پیراهن تیم زیر ۱۸ سال انگلستان در سال ۲۰۰۸ با امضای یک قرارداد دو ساله به عضویت میدلزبورو درآمد.

البته اسمالینگ پس از یک ماه بازی برای میدلزبورو تصمیم گرفت قراردادش را با این باشگاه فسخ کند. او پس از مدت کوتاهی در ماه ژوئن ۲۰۰۸ با فولام انگلیس قرارداد امضا کرد و اولین بازی خود را برای آنها در ماه می ۲۰۰۹ انجام داد و پس از آن توانست در سال ۲۰۱۰ به فینال لیگ اروپا هم برود.

همین موفقیت بزرگ باعث شد تیم استعدادیاب منچستریونایتد دست روی او بگذارد. اسمالینگ هم با کمال میل پیشنهاد منچستری‌ها را پذیرفت و در همان نخستین دیدارش با پیراهن قرمز، طعم پیروزی مقابل چلسی و قهرمانی در کامنتی شیلد را چشید. این اولین افتخار دوران حرفه‌ای اسمالینگ بود.

او از آن روز تاکنون ۵۲ بار برای منچستریونایتد بازی کرده و یکی از مدعیان جانشینی ویدیچ و فردیناند در پست دفاع محسوب می‌شود.

اسمالینگ اولین بازی خود را برای تیم ملی انگلستان در دوم سپتامبر ۲۰۱۱ انجام داد؛ دیداری که با برتری ۳ بر صفر تیم کاپلو خاتمه یافت.

شما چهار سال قبل برای میدلستون یونایتد بازی می‌کردید. حالا که به آن روزها فکر می‌کنید پیشرفت‌تان را چطور تحلیل می‌کنید؟

اتفاقات به اندازه‌ای سریع رخ داد که فرصتی برای تحلیل نبود. وقتی به فولام می‌رفتم تازه امتحانات دانشگاه تمام شده بود و پیش‌فصل با میدلستون در شرف شروع شدن بود. از آن به بعد هم همیشه بین زمین تمرین و بازی از یک‌سو و امتحانات و دانشگاه از سوی دیگر در حال رفت و آمد بودم. شاید قبول این حرف برای خیلی‌ها مشکل باشد، اما من هنوز همان کریس اسمالینگ هستم که در میدلستون بازی می‌کردم.

گفته می‌شود قبل از ورود به دنیای حرفه‌ای فوتبال سخت در فکر ادامه تحصیل در دانشگاه بودید…

من در سه رشته اقتصاد، رسانه و مدیریت بازرگانی امکان ادامه تحصیل داشتم و نمرات دبیرستانم عالی بود. برای پنج دانشگاه درخواست پذیرش کردم و در هر پنج تا پذیرفته شدم. من دانشگاه لافبرو را برای تحصیل در رشته مدیریت بازرگانی انتخاب کردم و اگر فوتبال جدی نمی‌شد مسیر زندگی‌ام کاملا متفاوت بود.

چه زمانی مورد توجه تیم میدلزبورو قرار گرفتید؟

یکی از اعضای تیم استعدادیابی آنها مرا در حال بازی برای تیم میدلستون دید و از من خواست در یکی از جلسات تمرینی آنها شرکت کنم. بعد ملاقاتی با گرت ساوت گیت داشتم و در همان زمان بود که فولام هم مرا به تمرین دعوت کرد. در آنجا در یک بازی تمرینی شرکت کردم و روی‌ هاجسون بازی مرا دید. در آن زمان به خاطر نیاز مالی‌ای که داشتم بعد از تمام‌شدن کلاس‌های دانشگاه در یکی از هتل‌ها دربان بودم و در برگه‌ای که به عنوان رزومه به باشگاه‌ها دادم هم شغلم را دربان هتل نوشته بودم.

روی ‌هاجسون تا چه میزان روی بازی شما تاثیر داشت؟

حضور او در فولام دلیل اصلی پیوستن من به این تیم بود. او بعد از تماشای آن بازی تمرینی مرا به دفترش دعوت کرد و آنجا متوجه شدم زمانی که جوان بوده برای تیم میدلستون بازی می‌کرده و همین مساله ما را به هم نزدیک‌تر کرد. او دلیل اصلی پیشرفت من بود.

تغییر فرهنگ بازی از میدلستون به فولام چگونه بود؟

در میدلستون ما فقط سه‌شنبه‌ها و شنبه‌ها تمرین داشتیم، اما دوره پیش‌فصل فولام را هرگز فراموش نمی‌کنم. سخت‌ترین تمرینات تمام عمرم را در آنجا داشتم، چون بدنم به این شرایط عادت نداشت. وقتی به اکتبر رسیدیم وضعیت بهتر شده بود و به عنوان کاپیتان تیم ذخیره‌ها انتخاب شدم. احساس می‌کردم در مسیر خوبی هستم و پیشرفت می‌کنم. بعد از این‌که توانستم آپارتمانی نزدیک محل تمرین بگیرم اوضاع بهتر هم شد.

اولین تجربه بازیتان در لیگ برتر چطور بود؟

هیچ‌وقت آن روز را فراموش نمی‌کنم. قبل از اولین فصل حضورم، سخت تمرین کرده بودم و در تمام بازی‌های تیم ذخیره حضور داشتم و بعد در آخرین بازی مقابل اورتون برای نیم‌ساعت بازی کردم. یادم می‌آید اولین ضربه سرم را در آن بازی چند دقیقه بعد از ورود به زمین روی سر تیم کیهیل زدم و هواداران مرا تشویق کردند.

گفته می‌شود سرآلکس فرگوسن شخصا با شما دیدار کرد تا درخواست انتقال به یونایتد را مطرح کند!

ما با بلکبرن بازی داشتیم که ‌هاجسون به من گفت پیشنهادی از منچستریونایتد مطرح و پذیرفته شده و حالا سرآلکس به هتل می‌آید تا تو را ببیند. من شوکه شده بودم و اصلا نمی‌دانستم باید به او چه بگویم. الان هم از مکالمه‌ای که با او داشتم چیز زیادی یادم نیست، ولی بازی‌کردن برای سرآلکس افتخار بزرگ و غیرقابل چشم‌پوشی بود.

برای خروج از لندن و نقل مکان به شمال انگلستان مشکلی نداشتید؟

اصلا مشکلی نداشتم چون به تنها زندگی‌کردن عادت کرده بودم. البته در منچستر چند دوست دوران کودکی را می‌شناختم که به من در آشنا شدن با شهر و روحیه هواداران من یونایتد کمک زیادی کردند.

تلگراف‌ – مترجم: امیررضا نوری‌زاده


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.