آن رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام… آنکه فرزندانش بودند در مظان اتهام!

نقل است مریدی او را گفت: «یا شیخ شما که مدام از خستگی و میل به باز نشستگی سخن می رانید، چرا از قدرت کناره نمی گیرید؟» فرمود: «ما می خواهیم کناره گیری کنیم لیک این مولانا احمدی نژاد نمی گذارد!!» مرید متحیر گشت و عرض کرد: «این چه رازی است ایشان که هر چه توانستند در این امر کوشیدند! و از هیچ زحمتی فرو گذاری نکردند!!» فرمود: «خیر! ایشان مرا گویند که یا شیخ شما آب حیات ما هستید … اگر شما نبودید، ما با عداوت با چه کسی به این مرتبت می رسیدیم؟!»

سرویس خواندنی های«فردا»: تذکره الرجال معمولا جزء پرطرفدارترین مطالب سایت«فردا» است. حسب این امر و تقاضای بسیار زیاد خوانندگان برای نوشتن تذکره درباره رجال سیاسی مشهور،تصمیم گرفتیم اولین شخص «آیت الله هاشمی» باشد. چه آنکه به علت کثرت اخبار درباره ایشان جای تذکره نوشتن در خصوص فراخ است و هم خوانندگان بسیاری در این خصوص تقاضاهایی را مطرح کردند . ان شاء الله از این پس درباره رجال دیگر نیز تذکره خواهیم نوشت. به شرط آنکه اولین تذکره در این خصوص ختم بخیر شود!

*********************************

آن مرد روحانی، آن سیاست مدار میان جناحی!!، آن «سردارسازندگی»، آن سرد و گرم کشیده زندگی، آن پیر مرد انقلابی،آن از اعضای موسسان حزب جمهوری اسلامی،آن نگارنده تفسیر رهنما،آن نماینده امام درشورایعالی دفاع،آن مبارز با نظام شاهنشاهی،آن از اعضای شورای انقلاب اسلامی،آن از دوستان بهشتی و مطهری، آن رئیس اسبق مجلس خبرگان رهبری، آن سابقاً امام جمعه موقت  تهران،آن چهارمین رئیس جمهور ایران،آن نخستین رئیس مجلس،آن جامعه روحانیت مبارز را یکی از ۲۸ عضوموسس،آن رئیس پیشین شورای عالی امنیت ملی،آن رئیس سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی،آن که در ماندن در قدرت داشت ثبات،آن مشارکت کننده در تدوین نخستین قانون انتخابات،آن رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، آنکه فرزندانش بودند در مظان اتهام!!،آن سیاستمدار کاردان و زرنگ، آن جانشین فرمانده کل قوا در اواخرجنگ، آن که گویند او اقتصاد کشور را کرد بیمار!!،آن مولف کتاب «امیرکبیرقهرمان مبارزه با استعمار»، آن رئیس هیأت امنای دانشگاه آزاد اسلامی،مولانا اکبر هاشمی بهرمانیمشهور به علی اکبر هاشمی رفسنجانی. دامت برکاته

متولداسوم شهریور ۱۳۱۳درروستای بهرمان بود!! و به گفته دخترش غذای مورد علاقه اش کباب با ریحان بود!! و حزب کارگزاران سازندگی را کشتیبان بود و بوستان سیاست را هزاردستان بود!! و از این که فرزندش مهدی، خارج از میهن است شادان بود و سوالات فراوانی از وضعیت اقتصادیش در اذهان بود!!!
نقل است مردی به غایت ثابت قدم بود. چنان که از پنج سالگی که در طلب علم به مکتب رفت دیگر هیچگاه طلب دانش را فرو نگذاشتی و این خصلت را بعدها در قدرت نیز با خود داشتی که چون جایگاهی به دست آوردی به این مفتی ها زمین نگذاشتی!!

از خانواده مولانا کرامات بسیار نقل است. چنانکه از منزل مولانا هاشمی نقل کرده اند که پیش از اعلام نتایج انتخابات هشتاد و هشتاد فرموده بودند: «اگرمیرحسین موسوی رای نیاورد،یعنی تقلب شده است ومردم باید بریزند درخیابان!!»‬

نقل است او را گفتند: «یا شیخ تورم در زمان ریاست جمهوری شما را در یکسال به ۴۸ درصد هم نگاشته اند، که بالاترین میزان تورم در سال های پس از انقلاب اسلامی تا کنون است، شما چه نظری در مورد این موضوع دارید؟ پس مولانا فرمود: «آری ما در آن زمان همه شاخص ها را اعتلا بخشیدیم و این از خدمات بزرگ دوره ما بود!!!» مرید تا این شنید، حیران گشت و انگشت حیرت گزیدن گرفت و پس از لختی دوباره عرض نمود: «یا شیخ! آخر هر چه میزان تورم کمتر بیشترشود،فشار بر مردم بینوا، بیشتر کمترگردد!!! و این از آن شاخصها نیست که بالا بودنش خرسندی آوَرَد!!» پس مولانا هاشمی بی درنگ فرمود: «آری دانیم! لیک آن زمان علم آمار چون امروز تا این حد پیشرفت نکرده بود!! اگر نه تورم آنروز که در حدود ۴۸ درصد اعلام گردید،با علم امروز، همین بیست و یکی دو درصد می شود!!فکر نکنم اصحاب کهف هم که بعدازآنهمه سال،ازخواب بیدارشدند،قیمت کالاها برایشان این قدر افزایش یافته بود که این یک سال اخیر یافته است!! زمان ما که جای خود دارد!!»
نقل است شیخ را گفتند: «یا شیخ از ضرب المثل ها کدام یک ، بیشتر دوست دارید؟» پس بی تأمل فرمود: «یکی به نعل، یکی به میخ!!! که با این ضرب المثل هم دنیا خود را تضمین کنیم و هم عقبای خود را نیک داریم!» صادق مردی که او بود!!

نقل است یکی از مریدان او را پرسید: «یا شیخ مشکل اساسی ما چیست؟» فرمود: «تهاجم فرهنگی!!» مرید عرض نمود: « یا شیخ مانند چه؟!!» مولانا فرمود: «یکی ازنمونه های بارز تهاجم فرهنگی این است که سالهاست درتولید رُب گوجه فرنگی خودکفا شدیم اماهنوز اسمش به رُب گوجهملی تغییر نیافته است!!!»

نقل است روزی مولانا هاشمی و مولانا احمدی نژاد در جنگلی می رفتند که ناگهان شیری درمقابل آنها ظاهرشد! مولانا هاشمی سریع کفش خود پوشید و پای به فرار گذاشت. مولانا احمدی نژاد فرمود: «بی جهت آماده نشوید،هیچ انسانی نمیتواند ازشیرسریعتر بدود!» مولانا هاشمی فرمود: «قرارنیست ازشیرسریعتر بدوم. کافیست از توسریعتر بدوم!!» زیرک مردی که او بود.

نقل است مریدی ایشان را فرمود: «یا شیخ شما که تا این حد مدافع حقوق منتقدین هستید، چرا در زمان ریاست جمهوری خود به آنان آزادی بیان نمی دادید؟» مولانا هاشمی را حرارتی فراگرفت و با حالتی گلایه آمیز، فرمود: «این چه کید و دروغ است!!! ما هیچگاه آزادی بیان کسی را سلب ننمودیم، اگر هم سلب نموده بودیم آزادی پس از بیان آن ها بود نه آزادی بیانشان را!!!»
نقل است او را گفتند: «تا امروز از کدامین ارزش انقلابی بیش از همه حمایت نموده اید؟» فرمود : «دخترم فائزه!!»

نقل است مریدی او را گفت: «یا شیخ شما که مدام از خستگی و میل به باز نشستگی سخن می رانید، چرا از قدرت کناره نمی گیرید؟» فرمود: «ما می خواهیم کناره گیری کنیم لیک این مولانا احمدی نژاد نمی گذارد!!» مرید متحیر گشت و عرض کرد: «این چه رازی است ایشان که هر چه توانستند در این امر کوشیدند! و از هیچ زحمتی فرو گذاری نکردند!!» فرمود: «خیر! ایشان مرا گویند که یا شیخ شما آب حیات ما هستید و ما در حکمرانی بر سیره موزون شما عاملیم و آن را پاس می داریم  ولی اگر  شما نبودید، ما با عداوت با چه کسی به این مرتبت می رسیدیم؟! بقای ما در پایداری شماست!!» تا مرید این سخنان بشنید به صداقت مولانا احمدی نژاد آگه شد و اشک از چشمش جاری گشت و از جوری که به این دو مرد می رود سر به بیابان نهاد!!!


پایگاه خبری تحلیلی ممتاز | Momtaz News

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.