انتظارات از مدیریت متمرکز زیرساخت در سال پایانی دولت دهم
سید علی خدام حسینی – طیف : در روزهای اخیر شاهد تغییر و تحولاتی در لایه مدیریتی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بودیم؛ و طی یکی از این تغییرات، مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت به سمت معاونت وزیر و رئیس جدید هیئت مدیره این شرکت منصوب شد. به نظر میرسد، این تغییر که به زعم وزیر ICT و همچنین رئیس پیشین هیئت مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت – که به سمت رئیس جدید رگولاتوری منصوب شد – وحدت رویه مدیریتی بیشتری را در حوزه مدیریت زیرساخت مخابراتی کشور در پی خواهد داشت، فرصتی مناسب است تا در آخرین سال فعالیت دولت دهم، به توسعه زیرساختهای ارتباطی کشور و استفاده حداکثری از بخش خصوصی، شتاب بیشتری داده شود.
عملکرد زیرساخت، رو به رشد اما نیازمند شتاب بیشتر
نگاهی بر شاخصهای عملکرد شرکت ارتباطات زیرساخت در ۲ سال گذشته در حوزههایی مانند افزایش پهنای باند داخلی و توسعه کمی و کیفی ظرفیت و طول شبکه انتقال دیتای داخلی، نشانگر تلاش این شرکت به منظور ارتقاء سطح ارائه خدمات زیرساخت برای تبادل ترافیک است.
اما با این حال، اهالی مخابرات کشور – از جمله شخص وزیر و مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت – بر این باورند که افزایش شتاب حرکت در روند این توسعه؛ به منظور رسیدن به اهداف برنامه پنجم توسعه، یکی از نیازهای اساسی کشور در حوزه ICT محسوب میشود. در این راستا، اصلاح عملکرد این شرکت در نتیجه تمرکز بیشتر اختیارات در لایه مدیریتی آن، میتواند در برنامههای توسعهای تنها شرکت حاکمیتی مجری در حوزه فاوای کشور مفید و موثر واقع شود.
فرصتهای قانونی مشارکت و سرمایهگذاری
شرکت ارتباطات زیرساخت را میتوان مسئول اصلی ارتقاء سهم کشور در بازارهای انتقال ترافیک بینالمللی در کشور تلقی نمود. در این راستا، مجلس شورای اسلامی در ماده ۱۷ قانون بودجه سال ۹۱ کشور به وزارت ICT اجازه داده است تا از طریق شرکت ارتباطات زیرساخت “مشارکت” و “سرمایهگذاری” در پروژههای فیبر نوری بینالمللی و کسب سهم از بازار پهنای باند منطقه را در دستور کار قرار دهد.
دستاورد این ماده که در قانون بودجه سال ۹۰ نیز مورد توجه قرار داشت، را میتوان برطرف شدن محدودیتهای زیرساخت برای مشارکت در کنسرسیومهای خارجی دانست که به طور مشخص حضور ایران در پروژه EPEG را به دنبال داشته است. اما ظرفیتهای این قانون را نباید محدود به ایجاد سیستمهای جدید انتقال ترافیک دانست. به طور مثال تشکیل کنسرسیومهای داخلی متشکل از شرکتهای خصوصی و زیرساخت به منظور کسب سهم از سیستمهایی که در حال حاضر به ایران خدمات میدهند، با در نظر داشتن موقعیت سوقالجیشی ایران در انتقال ترافیک از جنوب به شمال و از شرق به غرب، میتواند جایگاه ایران را از یک دریافت کننده پهنای باند به یک بازیگر در این حوزه ارتقاء دهد.
قطعاً استفاده حداکثری از فرصت قانونی ماده ۱۷ بودجه سال ۹۱ کشور، میتواند زمینه حمایت از سرمایههای ایرانی علاقهمند در مشارکت و سرمایهگذاری در پروژههای فیبر بینالملل را فراهم آورد.
ضرورت اتخاذ حمایتهای منسجم و شفاف
هرچند نگاه مثبت مدیریت زیرساخت به بخش خصوصی در تأمین پهنای باند اینترنت را میتوان در افتتاح پروژه فیبر پیشگامان- عمان – ایران (POI) مشاهده نمود، ولی کماکان عدم وجود راهکارهای حمایتی مشخص از بخش غیردولتی به منظور ورود به این حوزه، سازوکار غیر شفاف ارائه LPA (Landing Party Agreement) به متقاضیان سرمایهگذاری و عدم تضمین خرید قطعی پهنای باند بینالملل از شرکتهای داخلی که سرمایه خود را در این حوزه وارد کردهاند، از مهمترین چالشهایی است که برطرف نمودن آن ورود بیشتر سرمایه ایرانی به این بخش و همچنین تسهیل در تبدیل شدن ایران به عنوان hub منطقه را به دنبال خواهد داشت.
توان و سرمایه ملی را در تامین پهنای باند دریابیم.
نیاز روزافزون کشور به توسعه شبکه داخلی و همچنین نگاه راهبردی به حضور در پروژههای بینالمللی را میتوان یکی از محملهای توسعه حمایت از کار و سرمایه ایرانی در داخلی کشور دانست. بنابراین به نظر میرسد که حمایت از توان و سرمایه ملی در این زمینه نه تنها با سرمایهگذاری (یا حتی تشویق بخش خصوصی به سرمایهگذاری از طریق اهرمهای قانونی در اختیار شرکت ارتباطات زیرساخت) صورت می گیرد بلکه اطمینان بخشی به بخش خصوصی برای تامین نیازهای کشور با اولویت دادن خرید از شرکتهای داخلی نسبت به شرکتهای رقیب خارجی تکمیل می شود. البته با توجه به مزایایی که خرید ریالی از شرکتهای داخلی برای زیرساخت نسبت به خرید ارزی از شرکتهای خارجی دارد لازم است از همه ظرفیتهای قانونی و حاکمیتی شرکت زیرساخت و نهادهای قانونی برای تدوین یک بسته حمایتی کارا جهت استفاده حداکثری از سرمایههای ملی خوابیده در کف دریا استفاده شود.
مشارکت بیشتر بخش خصوصی در توسعه ظرفیت ترانزیتی ارتباطات IP داخلی
انتقال داخلی ترافیک اطلاعات نیز یکی از نقاط کلیدی توسعه خدمات مخابراتی در کشور است که البته در سالهای گذشته شاهد افزایش ظرفیت و همچنین طول شبکه آن در کشور بودهایم. اما هنوز مشکلاتی مانند بالا بودن هزینه انتقال ترافیک در داخل کشور و تبدیل بخش وسیعی از ظرفیت انتقال کشور از TDM به IP از مهمترین چالشهایی است که ترانزیت داخلی و بینالمللی دیتا از طریق کشور ما را تحت تأثیر قرار داده است.
در این راستا نیز به نظر میرسد که فراهم نمودن فرصت حضور شرکتهای خصوصی در لایههایی فراتر از نگهداری شبکه در مسیرهایی که انتقال اطلاعات در آنها با مشکل مواجه است، یا ظرفیت ترانزیتی کافی –با توجه به نیاز برخی کشورهای همسایه- وجود ندارد میتواند خلق کننده فرصتهای جدیدی برای کشور در استفاده از توان بخش غیردولتی کشور گردد.
لینک ثابت || اضافه شده توسط آرش کریم بیگی|| نسخه قابل چاپ || بازگشت به صفحه اصلی || آرش کریم بیگی
اخبار ICT در ایستنا