بازشدن گارد بسته غرب در مسکو

جلال برزگر: در این میان اما جدای از آمال و علایق شخصی یا جناحی، داده های موجود و آنچه به قول معروف روی میز قرار گرفته معیاری مناسب برای ارزیابی است. این داده ها آنقدر زیاد و پر و پیمان است که چندان نیازی به نیت‌خوانی یا سرکشی به پشت پرده ها و گمانه زنی نیز نیست.
در نگاه واقع بینانه و باتوجه به همین داده ها، مذاکرات مسکو تحولی بطئی و زیرپوستی را در خود داشت؛ به طوری که گارد بسته غرب برای ورود به مذاکرات فنی و کارشناسی بازتر از قبل شد و مذاکرات به سمت و سو و میدانی رهنمون شد که مزیت نسبی ایران در آن است، یعنی مباحث فنی،‌ حقوقی و کارشناسی.
روشن است ایستادگی و مقاومت مدبرانه ایرانیان در موضوع هسته‌ای و ایضاً تحولات منطقه و همچنین بحران های سیاسی و اقتصادی در غرب، جناح غربی ۱+۵ را پای میز مذاکره با ایران آورده است که اگر چنین نبود، اصلاً غربی ها این حجم از مذاکره با ایران را تجربه نمی‌کردند؛ آن هم مذاکراتی که در هر دور آن با پایمردی ایران فضای مذاکره واقعی، بیش از پیش درحال شکل گیری است،‌ یعنی گارد بسته غرب و تکیه آنها به ابلاغ و امر سیاسی در فضای به اصطلاح مذاکره درحال تغییر و سوق یافتن به سمت مذاکرات فنی،‌ حقوقی و کارشناسی است.
توافق با غرب گریزان از مذاکره فنی و کارشناسی، برای ادامه مذاکرات در سطح کارشناسان و معاونین را باید مهمترین موضوع و دستاورد این مرحله دانست؛ این موضوع در خود معنای نهفته دیگری دارد و آن مذاکره ای شدن هرچه بیشتر فضای نشست هاست. دراین میان اگر غرب قصد ورود جدی به مباحث کارشناسی نداشته و وقت تلف نماید،‌ باز ایران چیزی از دست نداده و وضعیت ازلحاظ فنی و سیاسی مشابه وضع فعلی خواهد بود؛ با این تفاوت که غربی ها از خود این چهره را نشان خواهند داد که به تعهد و قرارهای خویش پایبند نیستند، اما درحال حاضر توافق و ورود شکلی آنها به مذاکرات کارشناسان رویدادی نیست که مورد استقبال ایران نباشد.
اما درباب محتوای مذاکرات مسکو چنانچه در خبرها آمد، غرب به طور روشن در مسکو غنی سازی ۲۰درصد و درخواست توقف آن را مطرح کرد. موضع ایران دراین خصوص روشن است،‌ اگر غرب حق اصلی ایران در غنی سازی اورانیوم تحت نظارت آژانس را عملاً به رسمیت بشناسد، در چارچوب گفت و گو و همکاری موضوع ۲۰درصد قابل مذاکره خواهد بود. منتها این موضوع نیازمند بحث کارشناسی و تعیین چارجوب است. اگر غنی سازی ۲۰درصد بخواهد متوقف شود، باید معلوم باشد ما به ازای آن چیست؟ دراین مرحله غرب تحویل قطعات هواپیما را مطرح کرده که طبیعی است ازنظر ایران کافی نیست. آیا منطقی و متصور است غنی سازی ۲۰درصد در ایران متوقف شود ولی فشار و تحریم ادامه داشته و اورانیوم ۲۰درصد موردنیاز هم به ایران داده نشود؟ روشن است که در مذاکره واقعی غربی ها هم باید “گفت” و “شنود” کنند و به چارچوبی برای همکاری و تعامل تعریف شده و قدم به قدم برسند که جز این را نباید مذاکره نامید.
باتوجه به مغایرت و دوری نگاه و سیاست های طرفین روشن است پروسه تبدیل اوامر به گفت و شنود زمان‌بر باشد،‌ اما نکته مهم این است که ایران و غرب با وجود اختلاف نظرها به این مهم رسیده اند که باید باهم گفت و گو کرده و زمینه همکاری را فراهم آورند. این مسیر درستی است که با سعی و ممارست ایران،‌ مذاکرات به سوی آن هدایت شده است. درمسکو اهمیت و اصالت یافتن مباحث کارشناسی که خواست ایران بود،‌ به کرسی نشست؛ حال جا دارد فعالین سیاسی و حقوقی و همچنین نمایندگان مجلس و اصحاب رسانه‌ها با درک درست این موقعیت بدون واردکردن مباحث جناحی و خطی در تحلیل ها از این روند حمایت به عمل آورده و اجماع موجود در داخل در خصوص مذاکرات را بیش از پیش تقویت نمایند.
آنچه در زنجیره مذاکرات تا بحال پیش رفته،‌ برخلاف تبلیغات رسانه های غربی،‌ پیش روی آهسته و پیوسته خط و نظر ایران بوده است؛ و دراین مرحله نشان داده شدن تفاهم ملی حداکثری در به ثمرنشستن مذاکرات در آینده نقش و تاثیر ویژه خواهد داشت.
درحال حاضر طرفین برای یکدیگر مشخص کرده اند که چه انتظاراتی از هم دارند، بخش قابل توجهی از این انتظارات نیز غیرقابل حصول نیست، منتها ما به ازاء و شرایط و چارچوب و قواعد خود را می طلبد که در آن حقوق ایران به جد رعایت شده باشد. راهکار ایران افق روشنی به غربی ها نشان داده و آن استفاده از گزینه گفت و گو و همکاری است. اگرچه غربی ها در این زمینه مستعد و آماده نیستند، ولی یکی از محاسن مذاکرات تا بحال پیشرفت آنها در این زمینه بوده است؛‌ اگر آنها بخواهند به این پیشرفت ادامه دهند،‌ ایرانیان آماده کمک به آنها هستند و مذاکرات کارشناسان و معاونین که پیش روست، در این جهت یک فرصت است.
/۲۷۲۷

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.