۱۴فروردین۱۳،
ابوسعید ابوالخیر با پیری در حمام بود. پیر از گرمای دلکش و هوای خوش حمام فصلی تمام گفت. ابوسعید گفت: می دانی چرا این جایگاه خوش است؟ پیر گفت: چون شیخی مثل تو در این حمام است.
چون در این حمام شیخی چون تو هست
خوش شد و خوش گشت و خوش آمد نشست
شیخ گفت: من جواب بهتری دارم. پیر گفت: بگو که هرچه تو بگویی عین صواب است.
شیخ گفت: حمام از این جهت خوش است که از مال دنیا فقط یک سطل و یک پارچه بیشتر نداری که آن هم عاریت حمامی است.
گفت حمامی است خوش از حد برون کز متاع جمله دنیای دون
نیست جز سطل و ازاری(۱) با تو چیز وانگهی آن هر دو نیست آن تو نیز
ازار: شلوار- لنگ حمام
برگرفته از مصیبت نامه عطار
برای ملاحظه مجله شبانه اینجا کلیک کنید
باشگاه خبرنگاران
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com