جام جم آنلاین: سپاهان شاید قهرمان فصل رو به پایان لیگ برتر فوتبال کشور بشود و شاید هم نشود، امافرقی نمی کند ، زیرا تیمی که میکوشد سومین قهرمانی متوالیاش را در این پیکارها به دست آورد و مجموعا برای چهارمینبار جام قهرمانی را تصاحب کند، یک درس مهم به سایر اهالی این لیگ داده و آن، درس پایداری و کار تشکیلاتی و لزوم پرداختن هرچه عمیقتر به این امور است.
وقتی تابستان سال پیش امیر قلعهنویی طراح ۲ قهرمانی متوالی زردهای اصفهانی، زایندهرود را ترک کرد و به تبریز رفت تا آرزوی بزرگ و قدیمی تراکتورسازان را محقق کند و خسرو حیدری به آغوش خانواده «آبی» بازگشت و غلامرضا عنایتی به صبا پیوست تا احیا شود و هادی عقیلی، بازیکن لیگ قطر شد و سیدمهدی رحمتی هم راه حیدری را رفت و یانوش ازبکستانی هم نصفجهان را ترک کرد، کمتر کسی پیدا میشد که شانس قهرمانی مجدد را برای سپاهان قائل باشد. این همه مهره کلیدی بروند و سپاهان مجددا در صدر بایستد؟
وقتی کرانچار آمد
مسائل برخاسته از تندخوییهای لوکا بوناچیچ و کنار رفتن محمدرضا ساکت از پست حدودا ۱۰ سالهاش (مدیرعاملی) دیگر نکاتی بود که بر گمانهزنی فوق در سپاهان مهر تایید فزونتری میزد، اما ناگهان همه چیز عوض شد. هنوز نیمفصل تمام نشده بود که لوکا به سبب حمایت نشدن از جانب علیرضا رحیمی (جانشین ساکت) در جنگ قدرتی که با برخی بازیکنان ناراضی و قیامکرده سپاهان (به سرکردگی محسن بنگر) داشت، مجبور به ترک این تیم شد و هموطنش زلاتکو کرانچار که درست در نقطه مقابل و ۱۸۰ درجه متفاوت با وی است، جای او را گرفت. او با سیاست برخوردهای ملایمش بزودی دل همه را به دست آورد و سپاهان را به موفقیتهای سابقش بازگرداند.
خرید میانفصل برونو سزار برزیلی که یک خرید کلیدی در خطحمله زردها تلقی شد و جرقههای یک مهاجم جوان دیگر که آلبانیایی و نامش جواهیر سوکای است و همچنین مدیریت عالی محرم نویدکیا در طول فصل که همچنان میداندار است و کمک فابیو جان واریوی آشنا به او، درخششهای گاه به گاه سیدصالحی و امید ابراهیمی و البته آثار حضور حسینی که یک ملیپوش پرتجربه است، بازیهای قدرتی بنگر که سابقه بازیهای ملی زیادی دارد و افزون بر آنها کوشش دائمی بیکزاده و جمشیدیان سپاهان را به نقطه رفیع کنونی کشاند؛ نقطهای سرشار از کارایی و اعتماد به نفس که باعث میشود این تیم از اخراج حسن اشجاری در مسابقه با فولاد، باکی به دل راه ندهد و ۱۰ نفره در اهواز ۲ بر یک برنده شود و ماجرای قهر و ناز عماد رضا را با عدم استفاده از وی در چند هفته متوالی بخوبی برچیند و حسن جعفری را رو کند که هرچند خسرو حیدری نیست، اما از کشفهای جدید فوتبال ایران در پست بال راست به شمار میرود. این سپاهان به واقع آنقدر سر حال است که حتی رحمان احمدی را که در سالهای اخیر یا نیمکتنشین بوده یا غیرقابل اعتماد و لرزان، امسال وادار به ارائه بهترین بازیها درون دروازه خود کند و سبب شود که وی دروازهبانی متفاوت به نظر برسد.
برنامههای لجستیکی
سپاهان در گذر زمان پختهترین باشگاه فوتبال کشورمان در ۱۰، ۱۲ سال اخیر نشان داده است. یک بررسی ولو گذرا به شما میگوید تغییر مربیان در سپاهان تغییر چندانی در وضعیت و نتایج این تیم به وجود نیاورده و سپاهان در ۱۱ دوره برپایی لیگ برتر همیشه خوب و اغلب مدعی عنوان نخست بوده است.
نکته: زلاتکو کرانچار که رفتارش درست در نقطه مقابل و ۱۸۰ درجه متفاوت با لوکاست، جای وی را گرفت. کرانچار با سیاست برخوردهای ملایمش بزودی دل همه را به دست آورد و سپاهان را به موفقیتهای سابقش بازگرداند
سه قهرمانی که یک رکورد در لیگ برتر است و اولی با فرهاد کاظمی حاصل آمد و دو تای بعدی با هدایت قلعهنویی کوچ کرده از تهران و ۳ بار فتح جام حذفی ایران در طول همین مدت نمایانگر کارهای درست استراتژیک و رعایت و اجرای صحیح برنامههای لجستیکی در سپاهان است. این تیم در میدانهای مختلف نتیجه میگیرد چون به فرد و مربی وابسته نیست و همیشه از قوت تشکیلاتش و از کار سازمانی خود نیرو میگیرد و در این زمینهها لااقل در فوتبال ایران کمنظیر است.
البته تاثیر این مربیها بر کار سپاهان قدری متفاوت بوده و کم و زیاد داشته، یکی پیامآور قهرمانی بوده و دیگری زردها را تا ردههای دوم و سوم جدول لیگ برتر بالا کشیده، اما کمتر اتفاق افتاده که آنها از هرم لیگ دور افتاده باشند.
از این نظر استمرارشان از پرسپولیس هم بیشتر بوده و با استقلال شانه به شانه ساییدهاند.
یادگارهای لوکا
همین لوکابوناچیچ که در دومین مقطع سرمربیگریاش در سپاهان آبش با سران این باشگاه و برخی بازیکنان در یک جوی نرفت، پیشینه نایب قهرمان کردن این تیم در جام باشگاههای آسیا در سال ۲۰۰۷ را دارد و اگر سال پیش مساله استفاده ناآگاهانه او از یک بازیکن دو اخطاره (رحمان احمدی) پیش نمیآمد چه بسا سپاهان را باز به فینال باشگاههای قاره میرساند چنان که تیم السد قطر که ۲ بار به سپاهان باخت و به خاطر مساله احمدی بالا رفت بعدا قهرمان آسیا و تیم سوم باشگاههای جهان شد و از یاد نبردهایم که همین لوکا با جوانگراییهایش امثال حسین پاپی را به فوتبال ما معرفی کرد و سید صالحی را به درجات بالاتری از بهرهدهی رساند.
حتی قلعهنویی
کمتر کسی فکر می کرد مساله جدا شدن امیر قلعهنویی از سپاهان در پایان فصل گذشته و تبعات آن این قدر مثبت باشد، سند دیگری بر صحت این ادعاست که تیم اصفهانی به سبب قوت کار تشکیلاتیاش راهها را هموار میکند و وابسته به یک مربی خاص نیست. رسیدن مجدد سپاهانیها به صدر و جنگی که در هفتههای اخیر با استقلال و تراکتورسازی بر سر قهرمانی لیگ برتر داشتهاند، نشان میدهد که قلعهنویی به رغم تمام تاثیرگذاری غیرقابل انکارش بر تیمهای تحت فرماندهیاش تنها دلیل قهرمانیهای سپاهان نبوده و شاید دلیل اصلی و عمده هم نبوده(!) و اگر این چنین میبود، سپاهان اینک نیز نباید در صدر مینشست.
فرجام کار سپاهان در پایان فصل هر چه باشد، خدشهای بر ارزشهای این تیم و اهمیت آن چه نه فقط در این فصل بلکه در کل دوران برگزاری لیگ حرفهای ایران انجام داده، وارد نخواهد کرد و این تیمی است که هرچند در خریدهایش دست و دلبازی داشته و دو سه سال پیش رحمتی، حیدری و جانواریو را با قیمتهایی نجومی خرید، اما امثال پاپی، کریمیان، جمشیدیان، سیدصالحی، ابراهیمی و جعفری و البته نویدکیا را به فوتبال ایران معرفی کرده که یا دستپروردههای مستقیم این باشگاهند یا در جوانی به سپاهان آمده و آنجا بالنده شدهاند. نمادهای دورتر باشگاه مثل لئون استپانیان و محمود کریمی نیز در این ارتباط از یاد نرفتنی هستند زیرا گذشتهای را به نمایش میگذارند که با وضعیت کنونی باشگاه پیوند خورده است.
در دوران حرفهای
در دورانی که کنفدراسیون فوتبال آسیا (AFC) دائما حرفهای بودن را از باشگاههای ما میطلبد و دستهای ما در این زمینه تقریبا خالی است و میکوشیم با جور کردن مدارک و پروندههایی خودمان را همان قدر استاندارد جلوه بدهیم که نهاد حاکم بر فوتبال آسیا و به واقع فیفا میخواهند، سپاهان نمونه و نماد تمامی حرفهایگریهای گمشده در باشگاههای ما و دلیل روشنی بر پیشتازیهای خود و عدم پیشتازیهای سایرین و از این بابت سزاوار تقدیر است.
وصال روحانی / جامجم
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version