جام جم آنلاین: «گورستانی که هر روز انگور میداد» جدیدترین پروژه سینمایی شهرام علیدی جزو ۱۰ پروژه برتر دنیا در بخش سینمای جهان در کن در شصت و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی کن ۲۰۱۲ انتخاب شد.
این فیلمنامه در کنار فیلمنامه کارگردانان کشورهای شیلی، برزیل، ویتنام، ماداگاسکار، پاراگوئه، رواندا، برمه، تونس و فلسطین قرار گرفته است.
فیلمنامه این کارگردان جوان سینما که پیش از این با فیلم «زمزمه با باد» در بخش مسابقه چهل و هشتمین بخش هفته منتقدان شصت و دومین دوره جشنواره بینالمللی کن ۲۰۰۹ حضور داشت، امسال در میان ۱۴۰ فیلمنامه از ۵۰ کشور جهان انتخاب شد.
این کارگردان و فیلمنامهنویس در گفت و گو با «جامجم» از بنمایهها و مضمون فیلمنامه میگوید.
در مورد بستری که ایده فیلمنامه در آن شکل گرفت، صحبت کنید.
ممنونم از لطف شما. این موفقیت، موفقیت سینمای ایران است و به همه مردم ایران تعلق دارد. ایده این فیلمنامه از دو سال پیش به ذهنم رسید و کاملا یک تم شرقی و ایرانی دارد. هدف و فکرم در این پروژه جملهای است که هزار سال پیش، شیخ ابوالحسن خرقانی گفته است که برسر در لوکیشن اصلی فیلم که یک رستوران است، نوشته شده: «هرکس در این سرای درآمد، نانش دهید و از ایمانش نپرسید.»
این نشان میدهد هزار سال پیش از این، فرهنگ و تمدن ما به آسایش، اطعام، احترام به دیگر ملتها توجه داشته است. در این فیلم ردپای ادبیات کلاسیک ایران زمین دیده میشود و خوشبختانه تلاش کردم کاملا رنگ و بوی شرقی احساس شود. خواست خدا بود که این جوهره که از آن مردم ماست و من فقط نماینده آن هستم، از بین ۵۰ کشور دنیا و ۱۴۰ سناریو انتخاب شود و برای اولینبار ایران جزو ۱۰ پروژه برتر قرار گیرد.
چیزی که ما به عنوان فرهنگ شرقی داریم،این ظرفیت را دارد که ترجمان سینماییاش به زبان بینالمللی عرضه شود. یعنی الان هجمهای از سبکها به بازارهای دنیا حملهور شده که ایجاد رخوت و ترس کرده است. در این شرایط، فیلمسازی که میتواند اثری ملی و بومی با ریشهای اصیل داشته باشد شاید احساس حقارت و کمبود کند و نتواند در عرصههای بینالمللی خودش را نشان دهد.
ولی خوشبختانه یکی از ویژگی های خوب این اثر، ارزشهای شرقی و ایرانیاش است و نوعدوستی و صلحطلبی که در این فیلم وجود دارد. این فیلمنامه مثل اثر قبلی من، عاری از خشونت خواهد بود و مردم دنیا با آرامش روی صندلی سینماها آن را تماشا خواهند کرد.
ویژگی بارز این فیلمنامه چه بود؟
نکته حائز اهمیتی که در این فیلمنامه به آن توجه شده، نشان دادن وضعیت غنی گیاهانی است که در فلات ایران وجود دارد. من برای نگارش این فیلمنامه دو سال مکاتب آشپزی و گیاهان دارویی را بررسی کردم و چون شخصا علاقهمند به این دو حیطه هستم، مطالعه و علاقهام تاثیرات خودش را روی فیلمنامه گذاشته است. خوشبختانه افراد بزرگی از نقاط مختلف دنیا علاقهمند به حمایت تکنیکی از این اثر شدهاند که فعلا نمیتوانم جزئیات آن را اعلام کنم.
این فیلمنامه رنگ و بوی بومی دارد؟
من میگویم این فیلمنامه نمایشگر فرهنگ ایرانی است که رنگینکمان آن ترکیبی از ستونهای کرد، لر، ترک و… است و اصلا نمیشود آن را تفکیک کرد. یعنی میشود گفت زیبایی از تمام فرهنگهای ایران در آن دیده میشود و چیزهایی در این فیلمنامه وجود دارد که میشود ایران را در آن دید، ولی مساله فیلم خیلی کلیتر و انسانیتر از اینهاست و امیدوارم آن طور که در مورد فیلم قبلیام سهلانگاری شد در مورد این فیلم چنین نشود.
حمایتی از فیلمنامه شما صورت نگرفت؟
علیدی: چیزی که ما به عنوان فرهنگ شرقی داریم این ظرفیت را دارد که ترجمان سینماییاش به زبان بینالمللی عرضه شود. سبکها به بازارهای دنیا حملهور شده که ایجاد رخوت و ترس کرده است
من سه سال با کاغذ و قلم سر و کار داشتم و سلامت روحم را با هزار مشکل حفظ کردم و خودم را از تنشها دور نگه داشتم، ولی بیمهریها تا امروز ادامه داشته است. چرا استعدادهای ما باید از آن سوی دنیا شناخته شود و از سوی دیگران به عنوان یکی از ۱۰ استعداد برتر معرفی شویم، اما اینجا به ما بیمهری شود؟ خوب بود خودمان این کار را میکردیم و استعدادهایمان را به آن سوی دنیا معرفی میکردیم. این درددلی است از سوی نسل جدیدی که فرهنگ شرق را فیلم میکند. هدردادن استعدادها و انرژیها گناه است.
مشکلی که سینمای ایران همواره با آن روبهرو بوده، فیلمنامه است. فیلمنامهنویسی که صبح سر لوکیشن فکر میکند باید چه بنویسد و چه شخصیتی اضافه کند، مفهوم اصلی فیلمنامه را از بین میبرد. با توجه به این که این روزها قالب فیلمنامهنویسی تغییر کرده است. فضای کنونی فیلمنامهنویسی از نظر شما چگونه است؟
این گفته شما را قبول دارم. ما فیلمنامههایی که عمق و لایههای مختلف داشته باشد، هر لحظه مخاطب را به مکاشفه وادارد و او را با هجمی از پلانها و با معماسازی روبهرو کند، کم داریم. ولی نباید نادیده بگیریم سینمای ایران در بخش فیلمنامه موفق عمل کرده است. کارگردانانی مثل عباس کیارستمی با یک دیالوگ، یک رگه به سناریوهای خوب دنیا اضافه میکنند. قبول دارم این ضعف عمومی وجود دارد، ولی ما داریم به سمتی میرویم که سینمای دنیا میگوید این سناریوی برتر از ایران آمده است. سینمای ایران به جایی رسیده است که دیگر فیلمنامهها از حالت تقلبی و کپیبرداری بیرون آمدهاند. متاسفانه ما زود تن به کپیبرداریهای سطحی میدهیم، در حالی که دنیا کپی را بخوبی تشخیص میدهد. در سینما اورجینال بودن خیلی مهم است. مساله تو در تو بودن تفکر فیلمنامه، هارمونی و رابطه طلایی که در ذهن نویسنده وجود دارد بسیار اهمیت دارد.
تاکید شما روی شرقی بودن فیلمنامه از چه روست؟
در این فیلمنامه به شرقی بودن تاکید شده است. من شرقی بودنم را دوست دارم و هرگز از ریشه شرقی خودم جدا نمیشوم. این شرقی یعنی اینکه ما روی قاره آسیا تاثیر گذاشتهایم و تفکر و بنیان آرامش، صلح، فرهنگ پوشش، غذا، عدد و کتاب در مملکت ما وجود داشته و رنگینکمان قومها را در دل خود پرورش داده است. تفکر در سرزمین ما تا حدی بوده که قومهای مهاجم به عنوان غنیمت، فرهنگ ما را با خود همراه میساختند و با فرهنگ میشدند. این سخن را نه به مفهوم ناسیونالیستی، بلکه به این عنوان میگویم که ما چیزهای زیبایی داریم که مصرفکننده نباشیم.
دیگر خصوصیات این فیلمنامه که آن را بارز کرده است، چیست و کسانی که فیلمنامه را خواندهاند، نظرشان در مورد آن چه بود؟
نگارش این فیلمنامه حدود دو سال طول کشید و طبعا ویراستاری آن ادامه خواهد داشت. از خصوصیات فیلمنامه که داوران و کسانی که فیلمنامه را خواندهاند، اذعان میدارند این است که برای اولین بار یک کارگردان در منطقه خاورمیانه جرات کرده است فیلمنامهای بنویسد که رئال نباشد و سوررئال بودنش از دنیای شرقی بیاید. سوررئالی که رنگ و بوی غربی ندارد و کاملا رنگ و بوی عرفانی دارد، عرفانی که در فرهنگ گفتاری ما نهفته است. عجین شدن رئالیسم و سوررئال در کنار جلوههای ویژه فیلمنامه را متمایز کرده است. ضمن اینکه تعدد کاراکترهایی که به هم ربط دارند از دیگر ویژگیهای این فیلمنامه است. رازگونگی و معناگونگی که در شرق وجود دارد و بسادگی قابل دسترس هم نیست در این فیلمنامه دیده میشود.
از سینماگران داخلی و خارجی چه کسانی فیلمنامه را خواندهاند؟
الیا سلیمان و ماریا مدروس فیلمنامه را خواندهاند و دوست داشتند. مدروس تا حدی فیلمنامه را دوست داشت که پیشنهاد کرد در این فیلم بازی کند. افراد دیگری از بزرگان سینمای ایران و جهان نیز فیلمنامه را خواندند، ولی تمایلی به اعلام آن ندارند.
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version