زمان تغییر رژیم در امریکا فرا رسیده است

دنیا در حال تغییر است: تغییر در راه است، کشورها بدون سر و صدا یک دوره جدید را برای خود طرح‌ریزی می‌کنند؛ دوره‌ای که شامل رهایی از سلطه غرب می‌شود.
به گزارش خبرگزاری آریا به نقل از پرس تی وی، رادنی شکسپیر از بنیانگذاران جنبش عدالت جهانی، و عضو شورای مسیحی عدالت مالی که ریاست کمیته مبارزه با شکنجه در بحرین را بر عهده دارد، در مقاله ای می نویسد: ترکیه که اکنون آشکارا بازی با کارت ‌فرقه‌گر‌ایی را در دستور کار خود قرار داده و به عمد هواپیمای جت فانتوم خود را به سرعت و با فاصله‌ای بسیار کم از سطح زمین به پرواز در می‌آورد تا طرف مقابل را تحریک به واکنش کند و در نتیجه پای ناتو را به ماجرا باز کند، می‌تواند حضور داشته باشد. امریکا که برای القاعده سلاح ارسال می‌کند، سلفی‌ها، وهابی‌ها و جوخه‌های مرگ را سازماندهی می‌کند، و برنامه‌های تبلیغاتی دروغین را از رسانه‌هایش منتشر می‌کند، می‌تواند حضور داشته باشد. روسیه و چین می‌توانند حضور داشته باشند. اما ایران نمی‌تواند. این در حالی است که، ایران پیوندهای سیاسی، مذهبی و فرهنگی با دولت علوی (شاخه‌ای از شیعیان) سوریه دارد. ایران کشوری است که می‌تواند گفت‌وگوهای صریح و بی‌پرده با سوریه داشته باشد؛ نه امریکا، نه روسیه، نه ترکیه، نه چین، نه عربستان سعودی و نه قطر. ایران همان کشوری است که دمشق می‌تواند به آن در زمینه درک وضعیت حاکم در سوریه اعتماد کند. و ایران تنها کشوری است که می‌توان امیدوار بود موفق شود از حمام خون، جنگ واقعی یا دست کم یک جنگ منطقه‌‍‌ای احتمالی که ممکن است یک دهه به طول بینجامد جلوگیری کند. اما ایران به خاطر امریکا نباید در ژنو باشد؛ امریکا که سرشار از تعصب و نمونه‌ بارزی از غرور مربوط به دوران باستان است، و از هر کشوری که می‌خواهد مستقل باشد تنفر دارد. امریکا به ویژه از ایران متنفر است. البته این تنفر آن‌قدر افراطی است که حاضر است به هر کاری (حتی جنگ) دست بزند تا حکومت تهران را تغییر دهد. از این رو، جای تعجب نیست که امریکا همیشه به مجرد این‌که هرگونه احتمال نقش مثبت ایران در حل مسائل وجود داشته باشد، دور دموکراسی و عدالت را خط می‌کشد. و فقط برای روشن کردن موضوع باید گفت، در سوریه، امریکا با عربستان سعودی که دارای حکومتی معیوب، استبدادی و تمامیت‌خواه است و با قطر که کشوری غیردموکراتیک محسوب می‌شود، در راستای تامین اسلحه و پول (برای شورشیان مسلح) همکاری می‌کند. افزون بر این، امریکا که روی تغییر حکومت در سوریه حساب کرده است، کاملا طرح صلح کوفی عنان را نادیده می‌گیرد و همچنین رفراندوم و انتخابات برگزار شده در سوریه را نمی‌بیند. هنگامی که امریکا خواستار تغییر رژیم است، هر چیزی می‌تواند اتفاق بیفتد؛ به ویژه شکنجه و کشتار زنان و کودکان شیعه که با چرخاندن حقایق در جهت خلاف واقع، دولت (سوریه) در آن‌ها مقصر شناخته می‌شود. و این در حالی است که این اقدامات در حقیقت کار وهابی‌های تحت حمایت امریکا و جوخه‌های مرگ ناتو است که حتی وقتی هم که دست به کشتار نمی‌زنند، علاقه دارند کلیساهای مسیحیان را چپاول کنند. نه تنها ایران از یافتن راه حل برای سوریه منع شده، این کشور همچنین از یافتن راه حل برای افغانستان نیز باز داشته شده است. ایران همسایه افغانستان است. ایران پیوندهای زبانی، مذهبی، فرهنگی و تجاری با افغانستان دارد. اگر تا کنون کشوری وجود داشته که می‌تواند با تمامی گروه‌ها در افغانستان گفت‌گو کند، این کشور ایران است. با این حال، امریکا که سرشار از خودبزرگ‌بینی و منشا اصلی مشکلات است، تشخیص می‌دهد که ایران هیچ‌گاه نمی‌تواند بخشی از راه‌حل مسائل باشد و با این کار افغانستان را به چندین سال بیشتر بدبختی و فلاکت محکوم می‌کند. با این حال دنیا در حال تغییر است: تغییر در راه است و روسیه که می‌خواهد ایران در ژنو باشد یکی از کشورهایی است که نه تنها متوجه تغییر شده بلکه در این راستا به طور فعالانه دست به اقداماتی زده است. در سرتاسر جهان کشورها بی سر و صدا به یکدیگر می‌پیوندند. آن‌ها به این کار دست می‌زنند زیرا مستقیما شاهد افول قدرت سیاسی و اقتصادی امریکا هستند. بالاتر از همه، اقتدار اخلاقی ایالات متحده امریکا از مدت‌ها پیش فرو پاشید ه است. بنابراین کشورها بدون سر و صدا یک دوره جدید را برای خود طرح‌ریزی می‌کنند؛ دوره‌ای که شامل رهایی از سلطه غرب می‌شود. بدین گونه، سازمان همکاری شانگهای کشورهایی همچون روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و دیگر کشورها، و هند، پاکستان و ایران را به عنوان عضو ناظر گردهم می‌آورد. چین و ژاپن تصمیم گرفته‌اند تا با پول خود، و نه دلار، معامله کنند و این روح زمان است! و در آمریکای جنوبی شماری از کشورها در حال به هم پیوستن هستند تا بانک بین‌المللی خود (the Banco del Sud) را راه بیندازند و بدینسان موجب کاهش نفوذ مالی و سیاسی امریکا شوند. در واقع، مساله شگفت‌انگیز این است که امریکا آن‌چه را که در جریان است، نمی‌بیند. این کشور با بهار عرب کاملا شوکه و دستپاچه شد. بنابراین شاید این شگفت‌آور نباشد که امریکا نمی‌داند بیش از آن‌چه فکر می‌کند، منفور است و این که مجموعه سنت‌های قلدری، رشوه‌ دادن و تهاجم، آن‌قدر که واشنگتن فکر می‌کرد تاثیرگذار نیستند، و این که، به طور خلاصه، دیگران با این تکبر کوته‌بینانه امریکا و حتی حماقت از آن کوته‌بینانه‌تر این کشور که همیشه آماده رفتن به جنگ است حتی در حالی که اکنون به دلیل ولخرجی‌های نظامی عملا ورشکسته شده، خسته شده‌اند. در مجموع، زمان آن فرا رسیده است که همه ملت‌های معقول و همه کشورهای منطقی (شمار زیادی از آن‌ها وجود دارد) آگاهانه در مورد هرگونه ادعای امریکا در این زمینه که این یا آن رژیم در اشتباه است و باید سرنگون شود، تردید کنند. به جای آن، تمامی کشورها و ملت‌های معقول باید این سخن را آغاز کنند که جهان به همان اندازه که از جنگ‌طلبی خسته شده، از دسیسه‌های وال‌استریت که در حال نابودسازی اقتصاد جهانی است، خشمگین است. پس از آن راه باز می‎شود برای متقاعدکردن مردم امریکا جهت انجام کاری که واقعا در این زمان لازم است، و آن کار تغییر رژیم در امریکاست.    


خبرگزاری آریا

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.