سری جدید طنز پَــ نه پَــ تیر ۹۱

51747254629652436682 سری جدید طنز پَــ نه پَــ تیر ۹۱

داداشم میخواد ببینه چند کیلوه ، میگه برم رو ترازو ؟!

میگم : پَ نه پَ کلیک راست کن رو خودت ، برو تو پروپرتیس ببین چند کیلویی !

::

::

رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: اِ زنته ؟

میگم: پَ نه پَ دختر همسایس اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجازدن گم نشه !

 

::

::

یارو با موتور زده بهم ، خوردمزمین سرم شکسته داره خون میاد اومده میگه سرت داره خون میاد ؟

پَ نه پَ من خودنویسم جوهرم پس داده !

::

::

دارم کتاب تاریخ مشروطه کسروی رو میخونم داداشم اومده میگه تاریخه ؟

پَ نه پَ ریاضیه !

نگاه میکنه میگه در مورد ایرانه ؟

پَ نه پَ درموردجنگ جهانی دومه !

عکس آیت بهبهانی رو دیده توش میگه آیت الله بهبهانیه ؟

پَ نه پَ آیت الله هیتلره !

::

::

رفتم جلوی کوه داد میزنم رضا !

کوه هم میگه پَ نه پَ

میگم پَ نه پَ مرتضی !

::

::

یه مگس سقوط کرده تو آبگوشتم ، مامانم میگه عوضش کنم برات ؟

میگم پَ نه پَ من همینو میخورم برو یکی تازه شو واسه مگسه بیار !!

::

::

میپرسه: اومدی اینجا جمله پَ نه پَ یی بخونی ؟

پَ نه پَ اومدم اینجا سوالات شرعیمو از تو بپرسم !

::

::

بهم میگه عاشقی ؟

پَ نه پَ تو یه فیلم رمانتیک بهم نقش دادن یه ریز دارم تمرین میکنم !

::

::

رفتم مغازه میگم آقا یه شیر بدین

میگه شیر پاکتی ؟

میگم پَ نه پَ بی زحمت یه شیر جنگلی بدین خواهرزادم خیلی شیطونه میخوایم بترسونیمش !!

::

::

میخواستم بخوابم به خواهرم گفتم لامپو خواموش کن .

گفت نورش اذیت می کنه ؟

گفتم: پَ نه پَ …

گفت : جرات داری بگو ؟

گفتم : پتو میکشم سرم خوب .

گفت آفرین بلاخره آدم شدی

گفتم پَ نه پَ فکر کردی تا ابد الاغ می مونم !

::

::

بابام از اداره زنگ زده خونه بعد کلی احوال پرسی میگه محمد خودتی ؟

میگم: پَ نه پَ به سیستم تلفنباک بانک تجارت خوش آمدید برای پرداخت قبوض شماره ? ، برای اطلاع از موجودی

حساب شماره ? و …

گفت زهر مار و قطع کرد !

دیدم ظهر عصبانی اومد توی اتاق . منم پای پَ نه پَ بودم !

گفت اگه یه بار دیگه بگی پَ نه پَ ، دیگه تو این خونه نمیخوابی !

گفتم یعنی بیرونم میکنی بابا ؟

گفت پَ نه پَ خونه رو عوض میکنم بزغاله !

::

::

دوستم میگه چرا انقدر غذات کم شده ؟

میگم : تو رژیمم …

میگه رژیم لاغری ؟!

میگم پَ نه پَ رژیم صهیونیستی

::

::

یه روز با جعبه خیلی بزرگ رفتم اداره پُست ، گذاشتم رو ترازو جعبه رو کارمنده اومده میگه می خوای پُست کنُی ؟!

گفتم : پَ نه پَ اومدم وزنش کنم ببینم اگه اضافه وزن داره شبها بهش شام ندم !

::

::

داداشم میخواد ببینه چند کیلوه ، میگه برم رو ترازو ؟!

میگم : پَ نه پَ کلیک راست کن رو خودت ، برو تو پروپرتیس ببین چند کیلویی !

::

::

رفتم آسایشگاه برای دیدن سالمندان . مسئول اونجا میگه : اومدی عیادت ؟

میگم : پَ نه پَ اومدم ? تا از این پیرمردها رو ببرم بزرگ کنم ! …

::

::

به استاد میگم لطفا کمکم کنید دارم مشروط میشم .

میگه نمره میخوای ؟

گفتم پَ نه پَ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاکی که باید بریزم تو سرم میخوام ! …

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.