سفرنامه‌هایی که از پیاده‌روی اربعین آمدند

خیلی‌های‌شان اصلا اهل ادبیات و نوشتن نیستند اما هم‌سفر شدن با زائران پیاده اربعین آن‌ها را به سوی سفرنامه‌نویسی کشانده است. سفرنامه‌نویسی، گونه‌ای که در ادبیات فارسی تاریخ دیرینه‌ای دارد حالا چندسالی است که خودش را به پیاده‌روی اربعین رسانده تا شاید جاماندگان از این سفر را هم با خود همراه کند.

به گزارش ممتازنیوز به نقل از ایسنا، اربعین نه فقط هم‌سفران پیاده را بلکه دورماندگان را نیز با قلم برخی از پیادگان با خود همراه کرده است. نویسندگان، شاعران و همه آنان که حرفی از این سفر برای نگاشتن داشته‌اند دست به قلم شده‌ و اربعین‌نگاره‌هایی را خلق کرده‌اند. در کنار شعرها و داستان‌ها، سفرنامه‌هایی نیز از این مسیر نوشته شده است، برخی از آن‌ها به چاپ رسیده‌اند و برخی را هم می‌توانیم در صفحه‌های اینترنتی بخوانیم.

شاید آن‌چه باعث نگاشتن این نوشته‌های متعدد از پیاده‌روی اربعین شده، صحنه‌ها و تصاویر متفاوت این سفر است، از همین‌رو عده‌ای از سفرنامه‌نویسان اربعین می‌گویند که سعی کرده‌اند بدون هیچ توجهی به پیش‌زمینه‌های علمی و ادبی تنها از لحظه‌لحظه‌های این سفر بنویسند. بخشی از ارزش به جای گذاشتن چنین نوشته‌هایی شاید این روزها که مسافران و زائران نتوانسته‌اند به دلیل شرایط کرونایی خودشان را به راه زیارت برسانند بیش از پیش حس شود.  

جواد کلاته، نویسنده کتاب «درنگی در نجف» که سفرنامه‌ای از اربعین حسینی است در شرح دلایل تدوین و تالیف این اثر در سرآغاز کتاب می‌گوید: «چندسالی بود که چیزهایی از مراسم پیاده‌روی اربعین می‌شنیدم. خبرهایی می‌شنیدم با واسطه کسانی که رفته بودند و اخبار و برنامه‌هایی از تلویزیون. اما مواجهه جدی‌ام با این مساله، اربعین سال بود که تعدادی از همکارانم در این مراسم معنوی شرکت کردند. آن‌ها به من هم پیشنهاد دادند، اما نرفتم. یعنی آن‌قدر دلیل و انگیزه نداشتم که راهی‌ام کند. اما خیلی زود پشیمان شدم. تا آن موقع، کربلا نرفته بودم.»

او همچنین در معرفی این کتاب عنوان می‌کند: «سعی کرده‌ام فارغ از اصول سفرنامه‌نویسی که چیز چندانی هم از آن نمی‌دانم، فقط روایتی روان و تصویری شفاف از لحظه‌لحظه حضورم در این سفر معنوی به عنوان یک «زائر» و «خادم» ارائه کنم. اما خودم را در لحظات ثبت خاطرات و در فرآیند بازنویسی متن، به رعایت اصول ملزم کردم که برخی از آن‌ها عبارتند از ثبت خاطرات «در لحظه»، توجه به عنصر «مشاهده» در ثبت و بازنویسی اطلاعات و تکیه بر آن، استفاده از نقشه راه‌ها و مکان‌ها در زمان بازنویسی متن، برای دوری از ارتکاب اشتباه در بیان اطلاعات مرتبط، تحقیق از منابع اینترنتی زمان بازنویسی، برای برخی توضیحات پانویس‌ها. به «مشاهده» به عنوان اصیل‌ترین و اصلی‌ترین عنصر در ثبت و بازنویسی خاطراتم باور داشتم و آن را با وجود نواقص احتمالی‌اش، اساس کارم قرار دادم.»

این نکته را نیز نباید از خاطر برد که سفرنامه‌ها علاوه‌بر ارزش معنوی‌ و اهمیت‌شان از منظر ادبی و این‌که تاریخ شفاهی هستند، از جنبه فرهنگی، اجتماعی و … هم بسیار حائز اهمیت‌اند. 

محمدمهدی عبدالله‌زاده در مطلبی در سایت «تاریخ شفاهی ایران» در این‌باره نوشته است: «هر سفرنامه علاوه بر آن‌که خاطرات راوی را ثبت و ماندگار می‌کند به‌طور ضمنی دربردارنده داده‌های جغرافیایی، تاریخی، ادبی و انسانی است. به همین جهت سفرنامه‌ها منبعی برای راهنمایی دیگرانی که عازم سفر می‌شوند، خواهد بود و به کار محققان تاریخی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی می‌آید. از همین‌رو هر سفرنامه‌نویس از جهت اخلاق حرفه‌ای مطالب را همان‌گونه که هست باید گزارش کند نه به‌گونه‌ای که فکر می‌کند مخاطبان آن نوع را دوست دارند. در کشور ما از سال ۱۳۹۰ که سفر اربعین به‌صورت جدی شکل گرفت، نهضت سفرنامه‌نویسی اربعین هم با استقبال روبه‌رو شد. کتاب‌های متعددی با عنوان سفرنامه اربعین منتشر شد و مقالات سفرنامه‌ای قابل‌توجهی در رسانه‌ها نیز نشر یافت که همه آن‌ها ارزشمند هستند. ای‌کاش به مرحله‌ای برسیم که اقلاً نیمی از مسافران زیارت اربعین در هر سال سفرنامه اربعین نوشته باشند، حتی مختصر.»

او همچنین با اشاره به نکاتی که در سفرنامه‌نویسی باید به آن‌ها توجه کرد، عنوان کرده است: «برخی سفرنامه را در سفر، کامل می‌نویسند. برخی، عناوین مواردی را که باید بنویسند یادداشت کرده تا در موقعیت مناسب مطالب آن‌ها را بنویسند. برخی هم تصویر تهیه می‌کنند تا بر اساس تصاویر، مطالب‌شان را بنویسند. برخی هم مطالب‌شان را به‌صورت شفاهی بیان کرده و سخنان‌شان را ضبط می‌کنند تا در فرصت مناسب آن‌ها را پیاده کنند. از آن‌جایی‌که مدت سفر اربعین کوتاه است و اکثر زمان را زائر در حال سفر است، بهتر است هر فرد ترکیبی از روش‌های فوق را با توجه به توانایی‌های خود به کار ببندد تا بتواند از فرصت، به صورت مناسب استفاده کرده باشد.»

به طور کلی سفرنامه‌نویسی در تاریخ ادبیات فارسی تاریخ درازی دارد. سفرنامه ناصرخسرو کهن‌ترین سفرنامه فارسی است. پس از آن از قدیمی‌ترین سفرنامه‌ها می‌توان به سفرنامه موسی بیگ، نخستین سفیر شاه عباس به هلند اشاره کرد و پس از آن به سفرنامه محمّدحسین بیگ، سفیر شاه سلیمان صفوی به سیام با عنوان «سفینه سلیمانی» که توسّط محمّد ربیع بن محمّد ابراهیم نوشته شده است.

با وجود سفرنامه‌های گوناگونی که تاکنون از پیاده‌روی اربعین به جا مانده است، عده‌ای معتقدند هنوز میزان این سفرنامه‌ها به حد قابل قبولی نرسیده و جای خالی نگاشته شدن سفرنامه‌های بیشتر و دقیق‌تر حس می‌شود. 

انتهای پیام

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.