جام جم آنلاین: گروهی از آدمهای دست بسته و پا در بند به امید یافتن رازی که شنیدهاند بر تخته سنگی نگاشته شده است، همه همت و توان خود را جمع میکنند و با امید پیروزی و بهکامی، با چشمهایی درخشان و دلهایی امیدوار سنگ بزرگ را میچرخانند؛ بر روی سنگ نوشته شده است: راز مرا کسی خواهد دانست که از این پهلو به آن پهلو بچرخاندم.
این گروه دست و پا در بند که اتصالشان از طریق زنجیرهاست، شجاعت و امید تازهای مییابند و با دلی روشن دوباره توان خود را جمع میکنند تا تخته سنگ را جابهجا کنند و رازی که روی آن نوشته شده را بخوانند، اما روی دیگر تختهسنگ هم همان جمله نوشته شده است: کسی راز مرا داند…
همانطور که حتما حدس زدهاید، این سطرها موضوع شعر معروف زندهیاد مهدی اخوانثالث با نام «کتیبه» است که یکی از نمونههای برجسته و بنام شعرهای اوست.
«کتیبه» نماینده و نمونهای تام و تمام از شعر اخوان است؛ شعری که بازتابدهنده شور و امید اجتماعی و سیاسی مردم این سرزمین در دوره حکومت ملی است که از خواست مردم سرچشمه میگیرد.
این شعر همچنین ناامیدی و سرخوردگی ملی پس از شکست همان شور و نشاط و در افتادن در مغاک استبداد دیرپای برآمده از کودتای ننگین بیست و هشتم مرداد را بخوبی و درستی روایت میکند.
در «کتیبه» نیز چون بسیاری از شعرهای معروف و برجسته اخوان که محصول سرخوردگی پس از شکست نهضت ملیشدن صنعت نفت است، امید نخستین به ایجاد تعییرات بنیادین با برچیده شدن بساط همه آن شور و شادیها، از اساس مضحکمینماید.
اینگونه است که اخوان برخلاف تخلص شعریاش گروهی از تلخترین و ناامیدانهترین شعرهای روزگار ما را سروده است. تلخی شعر او البته با توجه به نارضایتی عمومی از وضعیت اجتماعی به دل مردم زمانه نشست و شاعر آن شعرها اقبال و پذیرش گستردهای در میان دوستداران ادبیات یافت.
شعر اخوان، میانبری است برای رسیدن به حال و هوای مدرن شعر معاصر ایران و درک درست و دقیق آنچه نیما در شعر امروز بنیاننهاد؛ آن هم از مسیری که با ذوق و پسند دل بستگان به ادبیات کهن ایران زمین نیز بیگانه نباشد.
از این منظر، اخوان یکی از مهمترین شاعران دهههای اخیر ماست. او شاعری است که حساسیتها، اقتضائات و ضرورتهای زمانهاش را به درستی شناخته بود و در مسیر نو کردن فضای شعر امروز ایران گام برمیداشت، اما به دلیل آشنایی عمیق با سنتهای شعر فارسی، ادبیات نظم و نثر گذشته و بنیادهای شعر کلاسیک ایران، این نوآوری را نه از مسیر گرتهبرداری و بازآفرینی آثار ادبی غربی؛ که از مسیر سنت و سلیقه ایرانی پی میگرفت و از این نظر اخوان ثالث، شعرها و تحقیقات ادبیاش در میان هم روزگاران نوآور و تجددگرای ما، شاعری خاص و بیبدیل است و البته ظهور و درخشش او در شعر پس از نیما با تکیه بر دانش ادبی کمنظیرش، فرصتی بیمانند برای شعر مدرن ایران نیز بود.
آرش شفاعی – شاعر و روزنامهنگار
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version