جام جم آنلاین: سالها قبل برای تهیه گزارشی به یکی از کافیشاپهای معروف تهران رفتم. شنیده بودم در این محل، خانمی کار میکند که فال قهوهاش نظیر ندارد و تمام اسرار زندگیات را کف دستت میگذارد.
با ورود به کافیشاپ و همهمهای که کنار یکی از میزها بود، بلافاصله فالگیر را تشخیص دادم. جمعیت اطراف او، از مشتریان پرشمارش حکایت داشت؛ مشتریان پیر و جوانی که حاضر بودند برای شنیدن پیشبینیهای فالگیر، سر کیسه را شل کنند.
داستان آن روز بسیار شنیدنی و طولانی بود، اما در شرح ملاقات کوتاهمان، تنها باید به همین نکته اکتفا کنم که درآمد آن خانم، چند برابر درآمد یک روزنامهنگار بود و جالب آن که در معرفی شغلش هم عنوان میکرد: «بعضی آدمها از قدرت خاصی برخوردارند که دیگران از آن نعمت بینصیبند و البته من این قدرت ویژهام را در اختیار همه قرار میدهم.»
گرچه بدیهی بود که این فالگیر قادر به پیشبینیکردن آینده مراجعانش نیست، اما نکته تاسفباری که وجود داشت، حضور زیاد افرادی بود که به گفتههای فالگیر اعتماد داشتند و حتی حاضر بودند برای شنیدن پیشبینیهای او، مبلغ قابل توجهی را در جوی خرافات بریزند.
اعتقاد به خرافات نیز تنها به یک جغرافیای خاص محدود نمیشود، بلکه حتی در قلب کشور توسعهیافتهای همچون اسپانیا نیز مدام خبرهای جالبی از اعتقاد افراطی برخی شهروندان به انواع و اقسام خرافات منتشر میشود.
در کشور ما نیز نحس دانستن یک روز، شوم پنداشتن یک حیوان، استفاده از مهره مار و صدها نمونه از عقاید خرافی دیگر به وفور یافت میشود و حتی رخنه اینگونه اندیشههای باطل به طبقات فرهیخته جامعه نشان میدهد که دیگر کمتر شهروندی از اثرات منفی جادوگری و خرافهها در امان است.
نفوذ این گونه عقاید انحرافی در جامعه، با عدم توازن منطقی ساختارهای اجتماعی بیارتباط نیست.
در واقع، وقتی بسترهای جامعه نتواند به نیازهای فکری و معیشتی شهروندان پاسخ دهد، بسیاری از مردم به طور ناخودآگاه به سمت خرافهها حرکت میکنند و با توسل به جادو، به دنبال درمانی برای مشکلات زندگی خود خواهند گشت.
اینگونه مشکلات هم الزاما مشکلات مالی و اقتصادی نیست، بلکه بسیاری از مردم برای درمان بحرانهای روحی خود دست به دامان خرافه میشوند؛ در حالی که میتوان برای رفع مشکلات زناشویی، خانوادگی، شغلی و… به مشاوران مجرب مراجعه کرد و از ایدههای علمی و منطقی آنان بهره گرفت.
شاید شیوع خرافه در جامعه را بتوان به گونهای به ترسهای بیاساس هم نسبت داد؛ یعنی چه در زمانی که بشر در غارها زندگی میکرد و چه در عصر حاضر که نوعی عزلت و تنهایی را در دنیای ماشینی حس میکند، همواره خود را در برابر بسیاری از خطرات و حوادث، بیدفاع یا کمدفاع میبیند.
به همین دلیل میبینیم در زمانهای دور با توسل به مراسم جادوگری و در عصر حاضر نیز با مدد از فالگیرها و رمالها، بشر تلاش کرده پوششی بر ناتوانیهای خود بگذارد؛ در حالی که اگر فردی واقعا به سلاح علم و اراده مجهز باشد، بسیار بعید است که بخواهد برای رفع مشکلاتش به سمت و سوی جادوگری برود.
امین جلالوند - گروه جامعه
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version