طنز/«اگر مگر» کافی‌ست…جنس‌ها را کمی کنید ارزان!

طنز و کاریکاتور > طنز – این دو قطعه شعر طنز در شماره ۱۲۳ هفته نامه گل آقا در بهار ۱۳۷۲ یعنی ۲۰ سال پیش و در وصف اوضاع نابسامان اقتصادی درج شده که گویا امروز هم همچنان جواب می​دهد.

باز، شد شیر پاستوریزه گران

کم کمک می‌شود برابر جان
در «دوِ سرعت» این دونده کشید
خط ابطال، بر رکورد جهان
پیشرفت این بود که در شش ماه
شش برابر شده است قیمت آن
نه عجب گر که از همین فردا
نرخ‌های دگر شود پّران
جنس‌ها در گرانی قیمت
کورس بندند اندر این میدان

ماست یکسو، پنیر از یکسو
هم‌چنین کشک و دوغ و بادنجان
پرتقال و خیار و سیب و کدو
نخود و لوبیا و سبزی و نان
هر یکی قیمتش رود بالا
تا که سبقت بگیرد از دگران
از کرامات ارز تک‌نرخی‌ست
این عجایب به شهر هرتستان!
قشر مستضعفیم و گُرده ما
خم شده زیر این عذاب گران
نطق و حرف و «اگر مگر» کافی‌ست
جنس‌ها را کمی کنید ارزان!

*** 

شعری از شادروان «ابوالقاسم حالت»

ای گوشت، همره دو سه تا نان خوش آمدی
در سفره فقیرِ پریشان خوش آمدی
در سفره فقیر، به عنوان آبگوشت
با یک قرابه آب و دوتا نان خوش آمدی
لطف غذای ملی ما از وجود توست
اندر غذای ملی ایران خوش آمدی
ای چاره ساز معده کاسب، قدم به خیر
وی نور چشمِ دیزی دهقان، خوش آمدی
چشمم دو ماه بود که رنگت ندیده بود
امروز بعد از آن همه هجران خوش آمدی

از چرم ناپزاتری، از سنگ سخت‌تر
ای مایه شکستن دندان، خوش آمدی
ای از لحاظ وزن، بسی کمتر از دو سیر
وی ارزش تو بیشتر از جان، خوش آمدی
یک تکه تو از بز و یک تکه‌ات ز میش
ای پاره تنِ دوسه حیوان، خوش آمدی
از ما اگر تو دور شوی، کار مشکل است
ای مشکلات ما ز تو آسان، خوش آمدی
ای گنجها رسانده به یک مشت گرگ خوی
وی رنجها رسانده به چوپان، خوش ‌آمدی

۶۰۶۰