در دنیا قوانین زیادی وجود دارد که خودشان خود به خود به وجود میآیند و هر اتفاقی که خوب یا بد میافتد اول قوانینش ناخواسته ثبت میشود و بعد هم خودشان شکل میگیرند. مثلاً همین سبدی که میگویند درونش کالاست. سبدی که محتویاتش را میخوریم، چاق میشویم، چله میشویم، بعد میآییم تورم و گرانی و توقیف ما را بخورند. همینجوری الکی نمیشود صاحب آن شد و باید قوانین ثبتنشده آن را رعایت کرد و بعد صاحب سند ببخشید سبد شد.
قانون اول – زیر زیرخط فقر: یادتان باشد اگر شما دلتان سبد میخواهد باید زیر زیر خط فقر باشید. یعنی اگر روی خط یا زیر خط فقر باشید سبدی به شما تعلق نمیگیرد. باید زیر زیرخط باشید که صاحب سبد شوید!
قانون دوم – من خودم رفتم ولی آمدنم با خداست: یادتان باشد که اگر قرار است صاحب سبد شوید باید جانتان را در دست بگیرید و نمیشود آدم عاقل خر و خرما را با هم بخواهد. یعنی شما یا باید بدنتان را بخواهید یا سبدتان را! بنابراین طبق همین قانون شما نباید وقتی از خانه میروید به این امید که برمیگردید قدم از قدم بردارید. شما حلالیتهایتان را بگیرید. کار است دیگر!
قانون سوم – فروش فوقالعاده: یک ایرانی باید بتواند به تأسی از آن نامزد منتخب انتخابات، از تک تک تهدیدها فرصت بسازد. اگر بخت یارتان بود و بعد از دریافت سبد کالا زنده بودید و بازگشتی غرور آفرین به آغوش خانواده داشتید، قبل از رسیدن به منزل، کنار خیابان بساط کنید و اقلام دریافتی را بفروشید. یا اینکه برای بازارگرمی همان موقع که سبد را گرفتید، به کسانی که سرشان بیکلاه مانده و چیزی گیرشان نیامده بفروشید.
قانون چهارم – در سبدبازی ما بیسبدان حیرانند: در این قانون شما باید بدانید که ممکن است عدهای در میان صفوف باشند که با حضور در صف متوجه میشوند که مشمول سبدبازی نیستند و از گرفتن آن معاف شدهاند. پس آنها حیران شده و مات و مبهوت میخواهند سبد شما را بگیرند. باید بدانید که با این بیسبدان حیران چگونه برخورد کنید که زخمی نشوید!
قانون پنجم – نِهی نِهی: در این قانون شما باید حواستان باشد که به غذاهای هندی علاقهمندی نشان دهید. چون در این سبد برنج ایرانی نهینهی و برنجی هندی موجوداهه! پس تندی مسئولان پرداخت برنج را به دل نگیرید و بدانید که این برخورد تند، مخصوص برنج و سایر غذاهای تند هندی است.
یادتان باشد که با خودتان یک ماهیتابه و پیکنیک هم ببرید. ممکن است در شلوغی جمعیت تخممرغهایتان بشکند. در اینصورت با داشتن ماهیتابه و پیکنیک، روغنی را که حمل میکنید در ماهیتابه خالی کرده و تخممرغها را نیمرو بفرمایید!
قانون اول – زیر زیرخط فقر: یادتان باشد اگر شما دلتان سبد میخواهد باید زیر زیر خط فقر باشید. یعنی اگر روی خط یا زیر خط فقر باشید سبدی به شما تعلق نمیگیرد. باید زیر زیرخط باشید که صاحب سبد شوید!
قانون دوم – من خودم رفتم ولی آمدنم با خداست: یادتان باشد که اگر قرار است صاحب سبد شوید باید جانتان را در دست بگیرید و نمیشود آدم عاقل خر و خرما را با هم بخواهد. یعنی شما یا باید بدنتان را بخواهید یا سبدتان را! بنابراین طبق همین قانون شما نباید وقتی از خانه میروید به این امید که برمیگردید قدم از قدم بردارید. شما حلالیتهایتان را بگیرید. کار است دیگر!
قانون سوم – فروش فوقالعاده: یک ایرانی باید بتواند به تأسی از آن نامزد منتخب انتخابات، از تک تک تهدیدها فرصت بسازد. اگر بخت یارتان بود و بعد از دریافت سبد کالا زنده بودید و بازگشتی غرور آفرین به آغوش خانواده داشتید، قبل از رسیدن به منزل، کنار خیابان بساط کنید و اقلام دریافتی را بفروشید. یا اینکه برای بازارگرمی همان موقع که سبد را گرفتید، به کسانی که سرشان بیکلاه مانده و چیزی گیرشان نیامده بفروشید.
قانون چهارم – در سبدبازی ما بیسبدان حیرانند: در این قانون شما باید بدانید که ممکن است عدهای در میان صفوف باشند که با حضور در صف متوجه میشوند که مشمول سبدبازی نیستند و از گرفتن آن معاف شدهاند. پس آنها حیران شده و مات و مبهوت میخواهند سبد شما را بگیرند. باید بدانید که با این بیسبدان حیران چگونه برخورد کنید که زخمی نشوید!
قانون پنجم – نِهی نِهی: در این قانون شما باید حواستان باشد که به غذاهای هندی علاقهمندی نشان دهید. چون در این سبد برنج ایرانی نهینهی و برنجی هندی موجوداهه! پس تندی مسئولان پرداخت برنج را به دل نگیرید و بدانید که این برخورد تند، مخصوص برنج و سایر غذاهای تند هندی است.
یادتان باشد که با خودتان یک ماهیتابه و پیکنیک هم ببرید. ممکن است در شلوغی جمعیت تخممرغهایتان بشکند. در اینصورت با داشتن ماهیتابه و پیکنیک، روغنی را که حمل میکنید در ماهیتابه خالی کرده و تخممرغها را نیمرو بفرمایید!