طنز/ حواست جمع باشد تا نسوزی مثل قبل!

۲۱م اسفند ،

باغبان در آنگولا گر صحبت گل بایدش

زیر خرج فندق و پسته تحمل بایدش

عیدی و یارانه اش را جمع کرده روی هم

با دو سوم از پس اندازش که افتاد از قلم

تا زبانم لال اگر مهمان بیاید پشت در

آبرو داری کند در حد بسیار مختصر

چون که مهمان نیم کیلو پسته از آجیل خورد

باغبان چیزی نگفت و سکته کرد افتاد مرد

البته اینها که گفتم هست مال آنگولا

آدمی اصلا دلش سوزد به حال آنگولا

کوری چشم تورم باز می آید بهار

خوش به حال روزه دار و خوش به حال روزگار

خوش به حال ماهی سرخی که توی تنگ آب

بی خبر از خارج تنگ است و آن وضع خراب

هر کسی غیر از هوا و آب چیزی می خورد

زیر بار آن گرانی تسمه ی او می برد

مردم از این وضع عالی قدردانی می کنند

جیب های پاره را خانه تکانی می کنند

البته این ها تماما هست مال آنگولا

آدمی اصلا دلش سوزد به حال آنگولا

هفت سین در این شرایط شوخی با مزه ای است

ما نفهمیدیم آخر حکمت این قصه چیست

خودبخود هی سبزه توی سفره هاشان سبز شد

سرکه هم حتی گران شد حق سکه نقض شد

در کنار هفت سین و لحظه های شاد عید

دیده شد مردی سماقی را به شدت می مکید

من نمی دانم دعاهاشان چرا درگیر نیست

سیر می خندد به این که جز خودش کس سیر نیست

سال نو یعنی که روز از نو و روزی مثل قبل

پس حواست جمع باشد تا نسوزی مثل قبل

باز دارد می گردد تحویل، سال آنگولا

آدمی اصلا دلش سوزد به حال آنگولا

سعید طلایی. نگاه پنجشنبه

۶۰۶۰

دانلود   دانلود


خبرآنلاین
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.