گردآوری شده توسط گروه تفریحات و سرگرمی خبرگزاری ممتازنیوز
طنز و کاریکاتور > طنز – محمدرضا نصیری در بهار نوشت:
شیخ به شاگردش گفت: «وای بر تو. در همسایگی تو خانواده فقیری می باشند.» شاگرد گفت: «یا شیخ! من نمیدانستم.» شیخ پاسخ داد: «همین که نمیدانستی بزرگترین گناه است.»
***
۲- شیخ به شاگردش گفت: «وای بر تو. در همسایگی تو خانواده فقیری می باشند.» شاگرد گفت: «یا شیخ! چرا زاغ سیاه همسایه ما را چوب میزنی؟ امر خیری در پیش است؟»
۳- شیخ به شاگردش گفت: «وای بر تو. در همسایگی تو خانواده فقیری می باشند.» شاگرد گفت: «یا شیخ! من نمیدانستم.» شیخ پاسخ داد: «ندانستن عیب نیست، نپرسیدن عیب است.»
۴- شیخ به شاگردش گفت: «وای بر تو. در همسایگی تو خانواده فقیری می باشند.» شاگرد گفت: «یا شیخ! من نمیدانستم. اما بدانم و بمیرم بهتر است یا ندانم و نمیرم؟»
۵- شیخ به شاگردش گفت: «وای بر تو. در همسایگی تو خانواده فقیری می باشند.» شاگرد گفت: «یا شیخ! من نمیدانستم از اول که تو بی مهر و وفایی، عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی.»
۷- شیخ به شاگردش گفت: «وای بر تو. در همسایگی تو خانواده فقیری می باشند.» شاگرد گفت: «یا شیخ! من نمیدانستم. تو رو خدا منو نخور!»
۸- شیخ به شاگردش گفت: «وای بر تو. در همسایگی تو خانواده فقیری می باشند.» شاگرد گفت: «یا شیخ! اگر دقت کرده باشید خانواده من هم فقیر می باشند. از ما خارج بیا!»
۹- شیخ به شاگردش گفت: «وای بر تو. در همسایگی تو خانواده فقیری می باشند.» شاگرد گفت: «یا شیخ! ما اصلا همسایه نداریم. دورتادورمان هیچ خانهای نیست. من به شما علاقه دارم اما به شما اطلاعات غلط دادهاند.»
۱۰- شیخ به شاگردش گفت: «وای بر تو. در همسایگی تو خانواده فقیری می باشند.» شاگرد گفت: «یا شیخ! من نمیدانستم.» شیخ پاسخ داد: «همین که نمیدانستی بزرگترین گناه است.» شاگرد گفت: «تو بدان و جایزهاش را بگیر!»
۱۱- شیخ به شاگردش گفت: «وای بر تو. در همسایگی تو خانواده فقیری می باشند.» شاگرد گفت: «یا شیخ! من نمیدانستم.» شیخ پاسخ داد: «چه چیزی را نمیدانستی؟» (شیخ آلزایمر داشت!)
۱۳- شیخ به شاگردش گفت: «وای بر تو. در همسایگی تو خانواده نشسته. اینقدر حرفهای رکیک نزن!»
۱۴- شیخ به شاگردش گفت: «از بیادبان!»
۱۵- شیخ به شاگردش گفت: «وای بر تو.» شاگرد گفت: «وای بر خودت و جد و آبادت!»
۶۰۶۰
RSS
منبع:خبرآنلاین
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com