مسلمانی که نگران انتخاب اوباما است

نخستین ماه های حضور باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در قدرت بود که وی تصمیم گرفت رابطه خود با نخست وزیر ترکیه رجب طیب اردوغان را سروسامان دهد. در یک سال گذشته، سرمایه گذاری های سیاسی واشنگتن در ترکیه سودهای بسیاری را عاید جیب آمریکایی ها کرده است. ساده ترین شکل این سودرسانی کمک به بهبود وجه کشوری در خاورمیانه بود که همگان گمان می کردند این منطقه را به شکل کامل از دست داده است. از این منظر باید آنکارا را عامل نجات ایالات متحده در منطقه خواند. در نشست اقتصاد جهانی از ترکیه به عنوان کشوری نام برده شد که الگوی دموکراسی اسلامی است و البته توانسته از طوفان تحولات جهان عرب نیز مصون بماند. در یکی از بخش های حاشیه ای این نشست با عنوان ” کشوری برای الهام گیری ” از ترکیه نام برده شد.
اردوغان در سخنرانی که سه شنبه گذشته انجام داد به صراحت از دستاوردهای دولتش در یک دهه گذشته نام برد:
۱٫ رشد اقتصادی ۵ و سه دهم درصدی ترکیه از سال ۲۰۰۲ تاکنون
۲٫ افزایش سه برابری رشد تولید ناخالص ملی
۳٫ افزایش ۱۶ برابری سرمایه گذاری های خارجی
اردوغان در حالی در نشست اقتصادی جهان سخن گفت که خاطره ترک اجلاس داووس در سال ۲۰۰۹ را هم او و هم سایرین به خوبی در ذهن مزه مزه می کنند. در آن زمان مشاجره لفظی میان شیمون پرز رئیس دولت وقت رژیم صهیونیستی و اردوغان بر سر کشتار ساکنان نوار غزه ، مناظره دو نفر را تحت تاثیر قرار داد و نخست وزیر ترکیه نشست را به نشانه اعتراض ترک کرد. این بار اما در این نشست اقتصادی از ناراحتی های بار قبل آقای نخست وزیر خبری نبود. شاید اکنون بحث موفقیت ترکیه عادی باشد اما در سال ۲۰۰۹ که اوباما عزم نزدیکی به این کشور را داشت کسی چندان نگاه استراتژیکی به ترکیه به عنوان متحد امریکا در منطقه نداشت. او در آوریل ۲۰۰۹ سفری به کشورهای اروپایی داشت و در قالب برنامه ای از پیش تعیین نشده به آنکارا هم سفر کرد. آنچه برای ترک ها جذاب بود سخنرانی اوباما در پارلمان انها نبود بلکه تاکید وی بر نقش آفرینی بیشتر ترکیه در ناتو و صحبت کردن او از عضویت این کشور در اتحادیه اروپا بود که ترک ها را شاد کرد. اوباما رابطه خود با اردوغان را با وجود تنش میان آنکارا با تل آویو ادامه داد. در این فضا بود که امریکایی ها بیم نزدیکی ترکیه به ایران را هم در سال ۲۰۱۰ حس کردند. او در گفتگویی دو ساعته در تورنتو کانادا در ژوئن ۲۰۱۰ در حاشیه نشست گروه ۲۰، در خصوص این نگرانی خود با اردوغان گفتگویی داشت. از همان زمان به اعتراف دو طرف رابطه میان دو کشور هم سیر صعودی خود را آغاز کرد.

دیوید ایگناتیوس در ادامه این نوشتار خود می نویسد: یکی از نمونه های بهبود رابطه میان ترکیه و ایالات متحده در ماه مارس و در نشست آسیایی در سئول به چشم دیده شد. به گفته منابع موثق، اوباما در این دیدار از اردوغان می خواهد که حاوی پیامی به رهبری ایران در خصوص آمادگی امریکا برای مذاکرات هسته ای با تهران باشد. در سئول بود که اردوغان موافقت خود را با بازگشایی مدرسه ارتدوکس های یهودی در جزیره هالکی اعلام کرد.
از دیگر امتیازهای ترکیه به امریکا پیشنهاد پذیرفتن استقرار سامانه موشکی در خاک این کشور بود و این دقیقا همان مساله ای بود که به گفته کارشناسان مراتب ناراحتی تهران از آنکارا را فراهم کرد. با اصرارهای امریکا هم بود که ترکیه در نهایت از مخالفت با حمله نظامی به لیبی در سال ۲۰۱۱ میلادی دست کشید.

بازی با کارت ترکیه بسیاری از طرف های قدرت در واشنگتن را علیه باراک اوباما تحریک کرد. گروه های یهودی به شدت از بی توجهی امریکا به تنش میان رژیم صهیونیستی و ترکیه خشمگین شدند. برخی از نرمش امریکا در برابر مقاومت دولت ترکیه برای به رسمیت شناختن کشتار ارامنه در سال ۱۹۱۵، ناراضی بودند. مدعیان حقوق بشر هم سکوت اوباما در برابر سرکوب آزادی بیان در ترکیه را بهانه اعتراض های خود قرار دادند.

با گذشت زمان از تحولات جهان عرب، دولت ترکیه ایستادن در کنار جنبش های مردمی در این کشورها را تبدیل به کارت برنده ای برای خود کرده است.ایگناتیوس در انتهای مطلب به نقل قولی از یک تحلیل گر ترک روی آورده و می نویسد: رهبران اسلامی بسیاری هستند که می توانند به مصر سفر کنند و در مسجدی نماز بخوانند. رهبران غربی بسیاری هم هستند که می توانند از دموکراسی سخن بگویند. اردوغان اما هر دو این کارها را با هم انجام داد.
ترکیه این تحولات را کارت پیروزی برای خود می داند اما حقیقت این ست که نوعی وابستگی دوجانبه میان دو طرف بوجود آمده است. شاید بتوان به صراحت گفت که هیچ رهبری در سطح جهانی به اندازه اردوغان بر روی دوباره برنده شدن باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شرط بندی نکرده است.
واشنگتن پست ۸ ژوئن/ترجمه: سارا معصومی

 

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.