نتیجه گشت ارشاد و پیشنهادی برای فرمانده ناجا

در هفته های گذشته دایره بازداشت شدگان توسط گشت ارشاد گسترش یافته و نیروهای انتظامی حتی با ورود به اماکن و شرکت های خصوصی، کنسرت ها، مجامع فرهنگی و هنری، با برخی چهره ها نیز به شدت برخورد کردند. طبق اطلاع رسمی نیروی انتظامی، دایره این برخوردها شدت بیشتری نیز خواهد یافت.

جناب فرمانده نیروی انتظامی پنجشنبه گذشته گفت که منتقدان نظراتشان را شفاف بگویند و نیز خواسته است: “منتقدین طرح امنیت اخلاقی ناجا پیشنهاد و طرح جایگزین بدهند”
با خواندن این خبر بر آن شدم تا به عنوان کسی که عمیقا به حجاب اسلامی و قوانین فقهی اسلام معتقد است و پیاده شدن درست و منطقی آنها را موجب رشد انسانی و اجتماعی می داند و نیز به عنوان کسی که منتقد جدی طرح امنیت اخلاقی ناجا است، یادداشتی را در پاسخ به “سردار اسماعیل احمدی مقدم” بنویسم و چند پرسش و دغدغه را به همراه پیشنهادهایی که مطمئنم در وضع موجود به کار جناب فرمانده نمی آید، ارائه کنم.

وضع موجود برخوردها:
نمی دانم آنهایی که به نیروی انتظامی برای اجرای طرح مبارزه با بدحجابی دست مریزاد می گویند، آیا از نزدیک برخوردهای گشت ارشاد در شهرها و به خصوص در پایتخت را دیده اند؟ آیا دیالوگ های حاکم بین نیروها و افراد بازداشت شده را شنیده اند؟ وضع موجود مطابق شواهد به چشم دیده چنین است:
جلوی فرد بد حجاب را در خیابان می گیرند. با زور و بگو مگو و برخوردهای تند کلامی او را به داخل اتومبیل های گشت ارشاد می برند. برخی را با تذکر آزاد کرده و تعدادی را به بازداشتگاه منتقل می کنند. سپس به افراد بازداشت شده می گویند با پدر و مادرشان تماس بگیرند تا با چادر یا مانتوی بلند بیایند و او را تحویل بگیرند. حال چه بسیارند از بازداشت شدگان که جایی قراری داشته اند، در پی کاری اضطراری بوده اند، یا بیمارند یا ناراحتی قلبی دارند یا مشکلات متعددی که هیچ کدام برای بازداشت کنندگان موضوعیت ندارد وآنها تنها باید به دستور مقام بالا عمل کنند…. در این میان اگر در صف بازداشت شدگان گشت های ناجا تامل کنید، خواهید دید که نه با مشتی اراذل و اوباش بلکه با بیشماری از دختران و زنان ساده و پاکدلی روبرو هستیم که در پی زندگی روزمره شان بوده و تنها ممکن است وضع حجاب آنها نامناسب بوده یا گاها ظاهرشان در قالب های تعریف شده ما نگنجد.
اما ای کاش می شد حرف های دختران و زنان و خصوصا خانواده های آنان را پس از خروج از بازداشتگاه ها نوشت. ( که نگارنده شاهد برخی از این گفتارها بوده است) حرف که نمی شود گفت، بیشتر فحاشی است…. فکر می کنید مخاطب این فحاشی ها، چه گروهی از کارگزاران و سیاستگذاران را در برمی گیرد یا بهتر است بگوییم چه اندیشه و مکتبی یا بزرگان مکتبی را نشانه می رود؟ حتی اگر از دلشان برنیاید، آنچه نباید را از زبانشان خواهید شنید.

۲ پرسش از طراحان گشت ارشاد
در رویارویی با وضع موجود سیاستگذاران نیروی انتظامی و طراحان پشت پرده آنها باید به دو پرسش جدی پاسخ دهند:
اول اینکه: شیوه بازداشت برای نهی از منکر بد حجابی در معارف اسلامی ما از کجا و توسط چه کسانی و با کدام ادله فقهی و روایی استخراج می شود؟ کدام منطق اسلامی در مراتب نهی از منکر و کدام شیوه عقلانی در جامعه شناسی در کدام دوره تاریخ اسلام، شیوه بازداشت و بگیر و ببند را در اموری همچون نماز و روزه و خمس و زکات و حجاب و… کارساز و موجب افزایش امنیت اخلاقی جامعه دانسته است؟ آیا این شیوه برخورد گشت ارشاد برگفته از سیره اهل بیت و ائمه معصومین است؟ آیا چنین برخوردهایی در دوران حکومت اسلامی پیامبر اکرم(درود خدا بر او باد) یا امیرالمونین علی( که درود خدا بر او باد) نقل شده است؟( با خواندن منابع دست اول اسلام، نه برداشت های افراطی ذهنیت های تند رو خواهیم دید که هرگز چنین نبوده است)
دوم اینکه: پس از گذشت سی سال از تجربه های حکومت جمهوری اسلامی، تا کی باید تجربه های گذشته را تجربه کنیم و خطاهای گذشته را تکرار؟ به راستی برخوردهای “گشت های کمیته” با مساله حجاب زنان در سال های ۶۰ تا ۷۰ و پس از آن به چه نتیجه ای رسید؟ آیا وضعیت پوشش اجتماعی مردم،حاصل برخوردهای نظامی و انتظامی سه دهه گذشته نیست؟ آیا این وضع نامناسب پوشش در ایران که نه مومنان و معتقدان به شریعت را راضی می کند و نه مخالفان و منادیان آزادمنشی را، دستوری و ارشادی به وجود آمده که حالا با دستور و گشت ارشاد به منزل مطلوب رهنمون شود؟ آیا روند بازداشت های گشت ارشاد برای احیای نهی از منکر بدحجابی، جامعه ما را اخلاقی تر خواهد کرد و موجب امنیت بیشتر خواهد شد؟ یا اثر روانشناسی و جامعه شناسی این بازداشت ها بر روی نسل جوان، خانواده ها و عموم جامعه و بازتاب آنها در رسانه ها موجب گسترش امنیت شده یا خواهد شد؟
 

فرمان هشت ماده ای برای گشت ارشاد
به یاد داریم در سال های آغازین انقلاب نتیجه همه آن فشارها و جریان ها که توسط افراد یا نهادهایی به نام دین و اخلاق و نهی از منکر پیاده می شد، بالاخره به فرمان هشت ماده ایِ بنیانگذار انقلاب رسید که همه اشخاص حقیقی و حقوقی را مخاطب خود قرار داده بود. فرمان امام البته برای تندروها و افراطی هایی که خود را عین قانون و عین اسلام می پنداشتند، تکان دهنده بود.
ممکن است عده ای مصداق این فرمان را خودسری های شخصی قلمداد کنند و رفتار نیروی انتظامی را قانونی بنامند، این در حالی است که مفاهیم این فرمان در همان دوران نیز برخوردهایی را نشانه می رفت که توسط برخی جریان ها و نهادهای به اصطلاح غیر رسمی انجام می گرفت. امروز نیز همان برخوردهای غیر اسلامی به شیوه ای سازماندهی شده و رسمی به نام گشت ارشاد صورت می گیرد .
آنچه از برایند طرح نیروهای انتظامی در برخورد با عموم مردم مشاهده می شود، ضرورت بازخوانی دوباره این فرمان توسط سیاستگذاران ناجا را دو چندان می کند.
برخی بندهای فرمان هشت ماده ای امام خمینی در سال ۱۳۶۱ را به یاد آوریم:

۱- هیچ کس حق ندارد کسی را بدون حکم قاضی که از روی موازین شرعیه باید باشد،بازداشت و توقیف کند یا احضار نماید،هر چند مدت توقیف کم باشد. توقیف یا احضار به عنف جرم است و موجب تعزیر شرعی است.

۲- هیچ کس حق ندارد به تلفن یا نوار ضبط صوت دیگری به نام کشف جرم یا کشف مرکز گناه گوش کند و یا برای کشف گناه و جرم هر چند گناه بزرگ باشد, شنود بگذارد و یا دنبال اسرار مردم باشد و تجسس از گناهان غیر نماید یا اسراری که از غیر به او رسیده ولو برای یک نفر فاش کند. تمام این ها جرم و گناه است و بعضی از آن ها چون اشاعه فحشا و گناهان از کبائر بسیار بزرگ است و مرتکبین هر یک از امور فوق مجرم و مستحق تعزیر شرعی هستند و بعضی از آن ها موجب حد شرعی می باشد.

۳- هیچ کس حق ندارد در خیابان ها کسی را جلب کند یا به نام کشف جرم یا ارتکاب گناه تعقیب و مراقبت نماید و یا نسبت به فردی اهانت نموده و اعمال غیر انسانی ـ اسلامی مرتکب شود.
 

۴- هیچ کس حق ندارد هتک حرمت مسلمان و تعدی از ضوابط شرعیه نماید. فقط باید به وظیفه نهی از منکر به نحوی که در اسلام مقرر است عمل نمایند و حق جلب یا بازداشت یا ضرب و شتم را ندارند و تعدی از حدود الهی ظلم است و موجب تعزیر و گاهی تقاص می باشد.

۵- باید ملت از این پس که حال استقرار و سازندگی است احساس آرامش و امنیت نمایند و آسوده خاطر و مطمئن از همه جهات به کارهای خویش ادامه دهند و اسلام بزرگ و دولت اسلامی را پشتیبان خود بدانند و قوه قضائیه را در دادخواهی ها و اجرای عدل و حدود اسلامی در خدمت خود ببینند و قوای نظامی و انتظامی و سپاه پاسداران و کمیته ها را موجب آسایش و امنیت خود و کشور خود بدانند. و این امور بر عهده همگان است و به کاربستن آن موجب رضای خداوند و سعادت دنیا و آخرت بوده و تخلف از آن موجب غضب خداوند قهّار و عذاب آخرت و تعقیب و جزای دنیوی است….”
 

حالا نیز همچنان این پرسش ها درباره برخوردهای امروزین گشت ارشاد مطرح است:
۱-
اگرحق نداریم به نام ارتکاب گناه، دیگران را بازداشت و احضار کنیم، پس با کدام حکم و بر اساس کدام ادله فقهی در برخورد با حجاب، دختران و زنان در خیابان ها بازداشت می شوند و مادران و پدرانشان برای آزادی آنان احضار می شوند؟
۲- شیوه برخوردهای نیروهای گشت ارشاد با بازداشت شدگان، مصداق اهانت و اعمال غیر انسانی و اسلامی نیست؟ آنهایی که معتقدند نیست، بد نیست همراه بازداشت شدگان به بازداشتگاه ها یا داخل ماشین های گشت ارشاد بروند و نوع برخوردها را از نزدیک ملاحظه کنند.
۳- آیا بازداشت زنان و دختران در خیابان ها به شیوه گشت ارشادی و بعدعکاسی از چهره و ایجاد پرونده، هتک حرمت آنان محسوب نمی شود؟ این در حالی است که دایره بازداشت شدگان در هفته های اخیر وسعت دو چندان گرفته و حتی به هنرمندان و نخبگان جامعه نیز هتک حرمت شده است.
۴- به راستی در شرائط سخت و ناگوار اقتصادی و گرانی کنونی که فشارهای آن، خانواده ها را از هم گسسته است، در شرائط گسترش این همه ناامنی اجتماعی از اعتیاد و دزدی، کیف قاپی و قتل و تجاوز و … تا اختلاس های بزرگ در کشور، در شرائطی که پذیرش ساده ترین معروف ها، برای مبلغان دین دشوارتر از همیشه شده است، عقل سلیم دینی ما، برخوردهای سلبی و نظامی و چکشی را برای نهی از منکری مثل حجاب باید بپذیرد؟ و عقل سلیم سیاستگذاران نیروی انتظامی آنان را واداشته تا به جای رسیدگی و برخورد دائمی با گسترش مواد مخدر در مدارس تا دانشگاه ها و پارک ها، برخورد با کیف قاپ ها که هر روز گسترش بیشتری می یابند و دزدی و گران فروشی و احتکار و ده ها کار اصلی دیگر، پتانسیل وسیعی از نیروهای خود را در شهرها برای رسیدگی به مو و مانتوی زنان سازماندهی کنند؟
۵- در نهایت به قول حضرت امام خمینی گهمواره با طرح ها و کارهایی که می کنید باید بپرسید آیا با این طرح و اقدام می توانید در قیامت پاسخگوی مردم و خدا باشیم؟

پیشنهادهایی برای فرمانده نیروی انتظامی
حالا اگر فرض کنیم این کار ویژه نیروی انتظامی درست تعریف شده باشد، باید بپرسیم آیا روش اجرایی آن هم درست هست و برخورد با بدحجابی و بی حجابی به عنوان نهی از منکر در جامعه، با شیوه ای اسلامی دنبال می شود؟
بی شک اگر سیاستگذاران نیروی محترم انتظامی تعریف درستی از ارشاد را در دستور کار خود قرار بدهند و در این راستا اگر روش رفتاری گشت های ارشاد را به گونه ای دیگر تغییر بدهند، می توان به نتایج مطلوب دیگری دست یافت که پیشنهادهای زیر به ذهن می رسد:

پیشنهاد اول:
اگر قالب همین گشت ها را درست بپنداریم آیا نمی شود به جای بازداشت و توهین و برخوردهای زننده با دختران و زنان این سرزمین – حتی به عنوان فرد خطاکار و مروج منکر- نیروهای این طرح، با شیوه های دیگری ارشاد کنند؟ فرض کنید همین نیروهای گشت ارشاد در خیابان ها در رویارویی با زنان بی حجاب و بد حجاب ، بروشورها یا اطلاعیه هایی از پیش طراحی و چاپ شده را که حامل جملاتی زیبا از آیات و احادیث و روایات هستند به همراه یک شکلات یا آب معدنی خنک به آنها هدیه می دانند.به نظر شما چه با این روش نقش اجتماعی و فرهنگی را برای نیروی انتظامی و اخلاق در جامعه رقم می زدند؟ حتی اگر اینگونه بپنداریم که این کار سودی در باحجاب شدن زنان نداشت و حتی اگر آن بروشور یا پیام کاغذی را همانجا پیش چشمان ما دور می ریختند، آیا در بلند مدت این شیوه اثر اجتماعی خود را به بار نمی آورد؟ به راستی تاثیر بازداشتی چند ساعته در بازداشگاه یا واگن انتظامی بیشتر است یا هدیه یه پیام کاغذی به همراه یک لیوان آب یا شربت خنک؟ آنگونه امنیت اخلاقی جامعه بالا تر می رفت و مردم، اخلاق کارگزاران حاکم را در پیاده سازی احکام اسلام می ستودند یا شیوه کنونی؟
 

پیشنهاد دوم:
به راستی آیا نمی شد در کنار میدان های اصلی شهرها غرفه یا خیمه حجاب برپا می شد که در آن نوای سامی یوسف یا هر موسیقی دیگری برای گسترش جنبش حجاب پخش می شد؟ آنوقت در آن غرفه به معرفی انواع شیوه های پوشش مناسب به شکل تصویری می پرداخت و از کتاب ها و بروشورها و پیام های تبلیغی گرفته تا انواع هدبندها و ساق دست زنانه و دیگر ملزومات تزئینی برای ترویج حجاب عرضه می شد. آیا این غرفه ها اگر پایدار می بود، تاثیر بهتر و بیشتری در میان زنان و دختران جامعه ما نداشت؟ و نیز اگر در این غرفه ها کارشناسانی می نشستند تا با موارد خاص بی حجابی و بدحجابی، گفت وگوی دوستانه و مسالمت آمیز می کردند، تنیجه بلند مدت این جریان در جامعه به امنیت اخلاقی بیشتر منجر نمی شد؟
 

پیشنهاد سوم:
اما نکته دیگری هم هست که باید به فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد داد تا کار گروهی را از خبرگان دین و جامعه شناسان معین کند و مجموعه ای از سیره و روش برخورد پیامبر اکرم(ص) ، امام علی(ع) و دیگر اهل بیت( درود خدا بر آنان باد) را استخراج کنند تا ببینیم آیا آنان نیز برای نهی از منکر( آن هم در حد امری مانند حجاب زنان) مردم را بازداشت می کرده اند و به بازداشتگاه می برند؟ یا روش های دیگری رابرای تبلیغ و ارشاد دینی در پیش می گرفته اند؟ ما که هرچه متون و منابع دست اول دینی را زیرو رو کردیم اثری از گشت ارشاد ندیدیم. شما اگر دیدید ما را هدایت فرمایید.

… و حقیقت تلخ دیگری هم هست
ناگفته پیداست که تا پای اینگونه سخنان پیش آمده، سیاستگذاران نیروی انتظامی جا خالی کرده اند که اینگونه برنامه ها و برخوردها ربطی به نیروی انتظامی ندارد و این کار دستگاه های فرهنگی از جمله سازمان تبلیغات اسلامی و سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری و وزارت علیه فرهنگ و ارشاد و… است. درست هم می گویند البته. اما مگر هدف گذاری برای جلب نظر مردم و فرصت فعالیت های شبه سیاسی روئسای این سازمان ها برای به کرسی ریاست جمهوری نشاندن رئیسانشان، فرصتی باقی می گذارد که آنان به فکرپیاده سازی فرهنگ دینی و اصلاح فرهنگ عمومی مردم باشند؟ …. بگذریم که خواجه دنبال نقش ایوان است.

۴۷۴۷

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.