نت‌های حماسی برای دو شهید

جام جم آنلاین: بهزاد عبدی از جمله آهنگسازان ایرانی است که برای اولین بار اپرا را با آواز ایرانی به مردم عرضه کرد و قابلیت‌های موسیقی ایران را به رخ موسیقی دنیا کشاند.

او سال ۸۷ با ساخت اپرای عاشورا روی نمایش عروسکی بهروز غریب‌پور و صدای خوانندگان موسیقی سنتی همچون محمد معتمدی، موسیقی سنتی ایران را با موسیقی غرب پیوند داد.

سال ۸۸ این آهنگساز ، موسیقی دیگر اپرای عروسکی غریب‌پور را با عنوان «مولوی» براساس دو آواز سنتی و کلاسیک با بهره‌گیری از صدای خوانندگانی چون همایون شجریان ، محمد معتمدی، حسین علیشاپور، محمدرضا صادقی، عامر شادمان، مهدی جاور و… ساخت که این اثر نیز با ارکستر ناسیونال اکراین ضبط شد.

عبدی علاوه بر این دو اثر بزرگ، ساخت پوئم سمفونی «وقتی خداوند تو را می‌خواند» برای ویلن، فلوت، سنتور، وینسل و ارکستر و سوئیت سمفونی «آینده روشن» را در کارنامه هنری خود دارد.

عبدی این روزها اثر دیگری را روانه بازار موسیقی کرده که از بقیه آثارش متفاوت است. او برای ۲ شخصیت بزرگ کشور، شهید آوینی و شهید احمدی‌روشن موسیقی ساخته و در قالب یک اثر موسیقایی با عنوان «دیار عاشقان» با صدای علی تفرشی در بازار موسیقی منتشر کرده است.

آلبوم «دیار عاشقان» بر چه اساس و در چه قالب موسیقایی شکل گرفت؟

دیار عاشقان را که شامل قطعاتی چون «شهید هنر» به یاد شهید مرتضی آوینی و قطعه «شهید علم» به یاد شهید مصطفی احمدی‌روشن است، به سفارش معاونت هنری ارشاد ساخته‌ام که با ارکستر ناسیونال اکراین ضبط شده است.

کار شهید علم، کاملا حماسی و مارش‌گونه است که برای ارکسترسمفونیک و گروه کر نوشته‌ام.

کار «شهید هنر» نیز رومنس و عاشقانه است که با قطعه قبلی کاملا از نظر فضایی متفاوت است. در واقع مخاطب در این آلبوم با دو فضای موسیقایی متفاوت روبه‌رو می‌شود. به طوری که اولین کار حماسی و تمپو تند و دومی آرام‌تر و عاشقانه است.

قالب موسیقایی اثر نیز سرود است اما از آنجا که سرود تمام مفاهیمش براساس شعر تعیین می‌شود و برای موسیقی بی‌کلام نوشته نمی‌شود، من نیز سعی کردم مفاهیم موجود در دو شعر را با موسیقی پررنگ‌تر کنم. موسیقی این آلبوم را براساس شعرهای کامران رسول‌زاده نوشته‌ام.

نوازندگان این ارکستر باتوجه به موضوعیت هر دو قطعه و نیز بخش حماسی کار نوازندگان ارکستر اوکراین به چه صورت با این موسیقی ارتباط برقرار کردند؟

از آنجا که مردم اکراین و روسیه در مقاطع مختلف تاریخ، جنگ را تجربه کرده‌اند با موسیقی مارش عجین هستند و فضاهای آن را می‌شناسند بر این اساس از اجرای این کار بخوبی برآمدند و با احساس این آثار را اجرا کرده‌اند.

چرا این کار را نیز همانند سایر آثارتان با ارکستر اکراین ضبط کردید؟

من سال‌هاست در اکراین زندگی می‌کنم و شناخت بهتری از توانایی‌های آنها دارم. آثار زیادی را هم با ارکسترهای اکراین ضبط کرده‌ام البته بخش آوازی این کار را نیز همانند اپرای مولوی و عاشورا در ایران ضبط و در نهایت هر دو بخش را با هم میکس کرده​ام.

چرا تاکنون با ارکستر سمفونیک تهران، آثارتان را اجرا نکرده‌اید؟ آیا این ارکستر سمفونیک، قابلیت لازم را ندارد؟

همکاری نکردن من با ارکسترهای ایرانی چند دلیل دارد؛ اول این‌که به دلیل شناخت من از ارکستر اکراین کار با ارکستر حرفه‌ای اکراین بسیار راحت‌تر است، دوم این‌که در ایران برای ضبط صدای ۸۰ نوازنده و ۴۰ نفر گروه کر، سالنی با امکانات بالا وجود ندارد. سوم کیفیت ضبط و اجرای بالا در آنجاست. به هر حال این ارکستر و رهبر آن از برجستگان ارکسترهای دنیا هستند و این برای کار عظیمی مثل اپرای مولوی یا عاشورا بسیار مهم بود.

با توجه به این‌که دیار عاشقان سفارشی از سوی معاونت هنری ارشاد است، چه نظری در خصوص موسیقی سفارشی و مناسبتی دارید؟

کار مناسبتی نوشتن به اعتقاد آدم‌ها برمی‌گردد. اصولا هنر برای ارائه شدن باید با سفارش همراه باشد، چه سفارش دولتی باشد چه شخصی، مهم نیست و اگر چنین نباشد آثار هر هنرمندی در دخمه می‌ماند و خاک می‌خورد.

نکته: متاسفانه گاهی به واسطه کم‌اطلاعی بعضی مسوولان نسبت به موسیقی و اصول و قواعد درست آن، آثار بسیار بسیار نازلی تولید می‌شوند که نه در شأن موسیقی کشور هستند و نه در سطح آن مناسبت خاص

به نظر من با توجه به هزینه بسیار بالای آثار سمفونیک طبیعی است که آثار به سمت سفارش‌های دولتی می‌روند و طبیعی است که باید در آن سفارش‌ها ملاحظات سفارش‌دهنده لحاظ شود و ممکن است که به سمت‌و‌سویی برود که مخالف یا موافقان خودش را داشته باشد، اما برای این‌که موسیقی کشور در حوزه آثار سمفونیک به غنای بیشتری برسد خوب است گاهی سفارشات دولتی به سوی آثاری جدا از مناسبات خاص برود مثلا یک سمفونی بدون‌درنظر گرفتن هیچ مناسبتی یا حداقل مناسبات مرسوم سفارش داده شود.

آثار مناسبتی طبیعی است که برای مناسباتی خاص تولید می‌شوند و جنبه‌ای مصرفی دارند اما اگر آن اثر مناسبتی درست نوشته شود از این حالت بیرون خواهد آمد و با ارکسترهای مختلف اجرا خواهد شد. مثال بسیار خوب آن آثار شوستاکوویچ است که مناسبتی اما از لحاظ آهنگسازی بسیار غنی هستند و تا به امروز بدون در نظر گرفتن مناسبت آن اثر اجرا می‌شوند. البته این مساله درباره دیگر آثار هنرمندان دنیا نیز صدق می‌کند چرا که تمام آثار دنیا براساس سفارش ساخته شده‌اند. آخرین اثر من نیز که عنوان دیار عاشقان را دارد نیز سفارشی است اما اگر در راستای تفکرات من نبود هرگز انجامش نمی‌دادم.

به نظر شما ساخت موسیقی مناسبتی چقدر ضروری است؟

اگر هنرمندان خوب ما دست از نوشتن آثار خوب مناسبتی بردارند، کار دست غیرمتخصصان می‌افتد که بویی از هنر حرفه‌ای نبرده‌اند چون به هر حال آن اثر باید تولید شود. متاسفانه گاهی به واسطه کم اطلاعی بعضی مسوولان نسبت به موسیقی و اصول و قواعد درست آن آثار بسیار بسیار نازلی تولید می‌شوند که نه در شأن موسیقی کشور هستند و نه در سطح آن مناسبت خاص.

دیار عاشقان بعد از اپرای مولوی آخرین کار شما در قالب ارکسترال است، اپرای مولوی نیز کاملا ایرانی و ملی بود. این اپرا و آثار این چنینی چه جایگاهی در میان آثار ارکسترال خارجی دارد؟

اپرای مولوی، اپرایی کاملا ملی و ایرانی در استانداردهای جهان است. نسخه فیلم این اپرا توسط استادان اپرای دنیا دیده و شنیده شده و آنها این اپرا را بسیار تحسین کردند و اثر موردتوجهشان بود، ولی این موضوع که چه فاصله‌ای با اپراهای مطرح جهان دارد، اصولا نمی‌توان آنها را از لحاظ سبک با اپرای ملی مولوی مقایسه کرد، اما باید در شناساندن اپرای ملی ایرانی همه کوشا باشند.

اپرای ایرانی نه به این معناست که باید ساز ایرانی داشته باشد، بایدی در کار نیست. این اپرا اگر بخواهد در جای دیگری از جهان اجرا شود، باید استانداردهای موسیقی جهانی را دارا باشد نه این‌که برای اجرای آن مجبور به دعوت به نوازندگان ساز ایرانی باشند.

در اپرای عاشورا یا مولوی، موسیقی در کنار آواز بود و مخاطب با موسیقی تصویری روبه‌رو بود، با توجه به این موارد چقدر موسیقی این دو اثر و نیز موسیقی آلبوم دیار عاشقان را می‌توان بدون موضوع و تصویر به گوش هر مخاطبی رساند؟

موسیقی به تنهایی به واسطه این که خود اپراست و دراماتیک، طبیعی است که اثر خود را بر هر شنونده خواهد داشت. البته من خود شاهد اثر آن روی کسانی که می‌شنوند و معنای آن را متوجه نمی‌شوند، بوده‌ام، اما طبیعی است که کارگردان همواره تلاش می‌کند که صداها دیده شوند.

با توجه به این‌که یک اثر موسیقایی باید جهانی هم باشد، شما به عنوان آهنگساز از چه ویژگی‌هایی برای جهانی شدن این آثار استفاده کردید؟

اگر منظور شما از جهانی بودن، اجرای آن است که من در ارکستراسیون اپرای عاشورا و مولوی تمام تلاشم را کرده‌ام که از سازهای کلاسیک استفاده کنم که قابل اجرا با تمام ارکسترهای دنیا باشد.

همچنین فواصل موسیقی در این اثر برای ارکستر کاملا برای اجرا با ارکسترهای دیگر، رعایت شده است هر چند خوانندگان، فواصلی ایرانی را اجرا کرده‌اند. البته این را هم اضافه کنم که حتی اگر یک خواننده کلاسیک خارجی هم آن را به شیوه کلاسیک خارجی هم اجرا کند روح موسیقی ایرانی در تمام اثر جاری است.

هم‌اکنون در حال ساخت چه موسیقی‌هایی هستید؟

من اخیرا بخشی از موسیقی فیلم‌های «۱۱۳» به کارگردانی رضا توکلی و «برای سونیا» از علی ژکان را ضبط کرده‌ام و هم‌اکنون موسیقی فیلم «غریبه» را به کارگردانی حمید بهمنی شروع کرده‌ام.

سحر طاعتی – جام جم


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.