هر شب با قرآن/ حرف حق به گوشِ منکران نمی رود

آری ایشان مردۀ سود و زیان خویشند و مردۀ سخن حق نمی شنود تا زنده شود.

ما که نظر بر سخن افکنده ایم         مردۀ اوییم و بدو زنده ایم
نظامی

پرسید ای شیخ آیا دلهای ما خفته است که سخن تو در آن تأثیر نمی کند
شیخ گفت ای کاش خفته بودی، که خفته را بجنبانی بیدار شود.
دلهای شما مرده است
عطار، تذکره الاولیا

در دنیای امروز نیز اگر چه بشریت خود را به نقطه بلندی از دانش و توانایی رسانده و آثار شکوه «علم آدم الأسماء کلها» در جبین او آشکار شده است اما به سبب غفلت از هدف نهایی که تعالی معنوی انسان است همۀ دستاوردهای دانش و فن آوری در کارِ اهریمن داخل می رود و آن جعبۀ جادویی و آن جام جم که با صدها مرکز پخش همۀ انسانها را به هم وصل کرده در کار عشق و محبت که مسیح فرمود و محمد دعوت کرد خرج نمی شود.

امروز همچنان بیشتر انسانها مرده اند؛ مردۀ چند درهمی بیشتر، چند خانه ای فراختر و سازمانی ثروتمندتر و منطقه ای غنی تر و قدرتی نامغلوب تر و چون مردۀ این روزها آرزوهای حقیرند، سخن حیاتبخش انسانهای پاک که در گوشه و کنار جهان بسیارند و هر یک به زبانی سعی دارند که بشریت را از این بلای خودخواهی برهانند هیچ اثری نمی کند.

و این خطاب قرآن نیز با ایشان است که آیا شما می خواهید سخن خود را در گوش آن کس که در گور خفته است برسانید؟ البته نیک خواهان جهان دست از کوشش و تلاش بر نمی دارند زیرا آن را وظیفۀ خود می دانند که بگویند و خبر کنند و بکوشند و بازدارند مردمان را از تیغ هلاک که بر خود می زنند.