هنرمندسرای پردیس و سه ایراد بنی اسرائیلی

احمد نادعلیان؛ هنرمند محیطی و استاد دانشگاه که چند سال پیش در اقدامی مبتکرانه مکانی به نام هنرمندسرا را در هرمز راه‌انداز کرد، امروز و درپی نامهربانی‌های مدیران دولتی و شهری منطقه هرمز و تلاش‌ آنها برای از بین بردن این هنرمندسرا و نیز به مناسبت دهمین سالگرد برگزاری جشنواره‌های محیطی که خود وی مدیر برگزاری آنهاست، یادداشتی در اختیار  خبرگزاری مهر قرار داده است که در ادامه آن را می‌خوانیم:

در حالی‌که ادامه پردیس در جزیره هرمز فقط به عنوان یک نگارخانه فعال است و هنرمندسرا بودن آن با مشکلاتی مواجه شده است در شمال کشور مرکز پردیس همانند گذشته به فعالیت های خود ادامه می‌دهد و در دهمین سالگرد جشنواره‌های محیطی برنامه های ویژه ای برگزار خواهد شد.

در هفته جاری “دیوید و ترزا ورنری”  (David and Theresa Wernery) دو فعال محیط زیست آمریکائی که به گوشه و کنار دنیا سفر کرده اند به پردیس خواهند آمد.

برای جشنواره سال جاری برنامه های متنوعی پیش بینی شده است و افراد با تجربه در زمینه هنر محیطی و استادان علاقمند به این حوزه به پلور دعوت می شوند.

هنرمند سرای پردیس به صورت غیر رسمی سابقه ۱۵ ساله دارد و ابتدا در شمال ایران متولد شد. در سال ۱۳۷۶ چند ماه بعد از بازگشت از انگلستان زندگی دوباره من در طبیعت آغاز شد. پنج سال من و خانواده ام در چادر زندگی کردیم. از اولین سال زندگی در طبیعت خانواده من میزبان هنرمندان از ایران و دیگر نقاط جهان بودند. هنرمندان میهمان ما نیز مایل بودند در طبیعت کار هنری انجام دهند.

 در سال  ۱۳۸۱، بنائی ساخته شد و هنرمندان بسیاری برای اجرای اثر هنری در طبیعت به آنجا آمدند. ده سال قبل در سال ۱۳۸۲ از مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز رسمی اخذ شد و  مرکز ما در پلور به صورت رسمی میزبان بسیاری از جشنواره های هنر محیطی در ایران بوده است.

برای مدیریت کارگاه‌ها و برگزاری جشنواره‌ها به استان های بسیاری دعوت شدم. غرب، شرق و جنوب.  سابقه فعالیت‌های من در جزیره هرمز هفت سال قبل و پیرو دعوت مدیریت انجمن هنرهای تجسمی استان هرمزگان شروع شد. حضور من در آنجا فراتر و بیشتر از برگزاری چند کارگاه بوده است. با گذشت زمان حضور من در آنجا پر رنگ تر شده است.  فعالیت من در آنجا زمانی خیلی جدی شد که چهار سال قبل ساختمانی متروکه را خریداری کردم و آن بنا را هنرمند سرا نام نهادم.

دو سال قبل سومین بنا در تهران راه اندازی شد.  هنرمند سرای پردیس که حالا سه ساختمان در ایران دارد (پلور ، هرمز و تهران) تنها هنرمند سرای (Artist in Residency) ایران است که به صورت تخصصی بر هنر محیطی تاکید دارد.

در سال ۱۳۸۱ مرکز بین المللی پردیس در هشتمین نشست انجمن بین‌المللی مراکز هنری  رز آرتیس  معرفی شده بود و  به همین دلیل در انجمن های بین المللی شناخته شده است. با توجه به اطلاعات ثبت شده در کارنامه هنرمندان در سال های آینده هنرمندان بیشتری به آن مراجعه خواهند کرد.   

تا کنون نزدیک به چهل هنرمند بین المللی از برنامه های آموزشی آن استفاده کرده اند و میزبان بیست جشنواره هنر محیطی از ۳۶ جشنواره ی برگزار شده هنر محیطی در ایران بوده است. و البته در تمام جشنواره‌های محیطی حداقل به عنوان یک شرکت کننده حضور داشته‌ام و در بسیاری از جشنواره‌ها مدیریت برگزاری کارگاه به عهده من بوده است. بیش از هزار هنرمند از برنامه‌های آموزشی آن استفاده کرده اند و چندین هزار نفر به عنوان بازدید کننده از مراکز سه گانه یپلور، هرمز و تهران بازدید کرده اند.

آیا هنرمند سرای مرکز پردیس در جزیره هرمز (خلیج فارس) تعطیل شد؟

با توجه به سابقه این مرکز و درخواست‌ها و سئوال‌های مکرر هنرمندان برای استفاده از آن محیط  (هنرمند سرا در هرمز) به عنوان مدیر آن مرکز وظیفه خود می دانم که توضیح دهم که چرا فعالیت ها محدود تر از گذشته است و چگونه فقط دوستان هنرمند من می توانند از این مجموعه استفاده کنند.

از سال های قبل همواره فعالیت های من در هرمز با دشواری هایی روبرو بود. اغلب افراد غیر مسئول در کارهای هنرمند سرا دخالت می کردند. گاهی اعتنا نداشتم و گاهی برخورد می کردم.

اما از بهمن ماه گذشته موضوع تفاوت داشت و جدی شد.  مسئولان پاسگاه مرزی هرمز که نقش نیروی انتظامی در جزیره هرمز را به عهده دارند و همکارانشان از هنرمند سرا بازدید داشتند.در اسفند ماه درخواست بازدید تکرار شد.  زمانی مسئولان پاسگاه مرزی از هنرمند سرا بازدید داشتند که پنج نفر از استادان دانشگاه تهران و هنر به همراه خانواده هایشان مهمان من بودند.

پس از گفتگو و رفع بعضی از ابهام‌ها این موضوع مطرح شد که برای اسکان هنرمندان باید مجوز اخذ شود.  این تردید وجود داشت که آیا پردیس هرمز میتواند میزبان هنرمندان باشد؟

پس از دومین بازدید مسئول پاسگاه مرزی هرمز از من خواسته شد که تا زمان اخذ مجوز از اسکان دادن به هنرمندان پرهیز شود و آن محل فقط به عنوان نگارخانه بازدید شود.

این موجب خوشحالی بود که اجازه دادند پردیس به عنوان نگارخانه به کار خود ادامه دهد زیرا این مکان تنها نگارخانه بخش خصوصی است که در استان هرمزگان فعالیت دارد ولی تعطیلی هنرمند سرا موجب رکود هنر محیطی در ایران خواهد شد.

 هدف مدیر مرکز از ایجاد فضای پلور و هرمز فقط یک نگارخانه نبوده است، آنچه که از ابتدا مطرح بوده است ایجاد یک (Residential Art Center) بوده است که در زبان فارسی ما آن را هنرمند سرا نامیده‌ایم.

صدها مرکز از این نوع در جهان وجود دارد. نمونه شناخته شده این نوع مرکز در فرانسه وجود دارد که به عنوان (سیته دز آرت) معروف است. در زمان سمیع آذر این موضوع و هدف از راه اندازی آن مطرح شد و ایشان گفتند چنین مفهومی در ایران وجود ندارد و ما می توانیم با همان نام گالری چنین فعالیتی را داشته باشیم.

خوشبختانه تمامی مدیران بعدی مرکز هنرهای تجسمی از جمله آقایان دکتر عبدالمجید حسینی راد، دکتر حبیب اله صادقی و محمود شالوئی تداوم فعالیت این مرکز را تائید کردند و مجوزهای مرکز را با گزارش جشنواره‌ها که شامل اسکان و اجرای آثار هنری در محیط بوده است را تائید کردند.

به همین دلیل درخواست من از مسئول پاسگاه مرزی هرمز این بود که چگونه برای ادامه فعالیت هنرمند سرا و دادن اسکان به هنرمندان می توانم اقدام کنم. مسئول پاسگاه مرزی اعلام کرد که باید برای اسکان از شهرداری هرمز مجوز اخذ شود. همان روز درخواست تنظیم شد و به همراه مدارک لازم به شهرداری تحویل داده شد.

در روزهای قبل از سال نو و هفته اول تعطیلات نوروز در ایران حضور نداشتم و متوجه شدم که در جزیره هرمز شایع شده بود که حتی به عنوان نگارخانه هم مرکز تعطیل شده است. مسئول میراث فرهنگی و گردشگری جزیره به جمعی از گردشگران گفته بود آنجا تعطیل شده است و در هفته اول نوروز هیچ گردشگری از آنجا بازدید نداشته است. این موضوع به اشتغال زنانی که مرکز آثار آنان را به فروش می رساند صدمه زد.

علی رغم موفقیت‌های بین‌المللی هنرمندان محیطی ایران در روزهای سال نو که آثارشان در موزه آرکو در سئول به نمایش درآمد هنرمند سرای مرکز پردیس در جزیره هرمز (خلیج فارس) تعطیل بود و حتی به عنوان نگارخانه نتوانست به کار خود ادامه دهد. در پائیز سال نمایشگاه بزرگ دیگری از هنرمندان محیطی ایران در کشور کره به نمایش گذاشته خواهد شد و بسیاری از آثار که در آنجا به نمایش درخواهد آمد حاصل حضور هنرمندان در هنرمندسرای جزیره هرمز بوده است.  

در سال جاری در تقویم هنر محیطی آمریکا منتشر شده و در زیر آن هنرمند سرا و برگزاری مستمر جشنواره‌های محیطی در جزیره هرمز معرفی شده است.

 من یقین دارم حضور هنرمندان در جزیره و مدت زمانی که در آنجا زندگی می کنند به اشتغال افرادی که در زمینه مسافربری ، فروش مواد غذائی و آشپزی قعال هستند کمک می کند. آنها با خرید صنایع دستی و به کارگیری استعدادهای بومی به اقتصاد آنجا کمک می کنند.

 در ضمن هنرمندان به صورت هرمی جزیره را به‌ واسطه عکس و گزارش و فیلم معرفی می‌کنند و در دراز مدت جامعه آماری بیشتری از جزیره بازدید خواهند داشت.

 به دلیل اهمیت موضوع پس از بازگشت از سفر کره مستقیما به هرمز رفتم.  گفتگو های زیادی انجام شد که هنرمندسرا دوباره راه اندازی شود.

در سفر نوروز نیز آقای گلناری به هرمز آمدند و خانم طالبی که مدرس رشته هنر در دانشگاه آزاد قشم هستند به همراه همسرشان که هنرمند حوزه موسیقی هستند مهمان من بودند.

در ایام نوروز نیز به من اطلاع دادند که معاون پاسگاه مرزی هرمز به همراه همکارانشان قصد دارند مجددا از مجموعه بازدید کنند. این بار شخصا به همراه مهمانانم به آنجا رفتم.

این حق من بود که بدانم دلیل مراجعه پی در پی چیست؟  و برای اهل محل نیز این سئوال پیش آمده بود که اینجا چه خبر است؟!

در سال های قبل مسئولان قبلی پاسگاه مرزی از جمله آقای بابائیان از هنرمند سرا بازدید می کردند.  آنها به عنوان بازدید کننده فرهنگی به آنجا مراجعه کردند.  آنها من را تشویق می کردند که در زمینه  اعتیاد کار فرهنگی و هنری انجام دهم.
با توجه به به ماهیت فعالیتم، فکر می‌کنم شان هنرمندسرا بالاتر از آن بود که چندین بار پاسگاه مرزی مستقیما در آنجا حضور پیدا کند.

در پیگیری های بیشتر با افراد مختلف در داخل پاسگاه مرزی و بخشداری متوجه شدم که گویا چند نفر در مورد حضور هنرمندان در آن مکان اطلاعات غلطی را به مقامات قضائی مستقر در قشم ارائه داده اند و شکایت کرده اند. پیرو این اطلاعات دستوری صادر شده بود که مکان مورد بازدید قرار گیرد. به من گفته شد که شاکیان رقیب من هستند!

حالا یقین دارم که گزارش افراد شاکی دلسوزی اخلاقی نبوده است، بلکه آنها یا به موفقیت مجموعه حسادت می کردند.  حضور من در آنجا به منزله رقابت نبود. زمانی که من این کار را شروع کردم کسی نبود. کار من فرهنگی است. ماهیت کار سال جاری ما هیچ تفاوتی با گذشته ندارد. چرا تا به حال مراجعه ای نبوده است.

به عنوان مدیر این مرکز وظیفه خود می دانم که متعصبانه اعلام کنم که محیط فرهنگی و فضای اخلاقی حاکم بر جشنواره ها، کارگاه های آن فضای سالمی بوده است. اگرچه حالا یقین دارم افرادی که شکایت با گزارش غلط ارائه داده اند ماهیت پیگیری آنها نگرانی اخلاقی نبوده بلکه ریشه در جهل و حسادت آنان داشته است. حضور من در هنرمندسرا و نوع فعالیت من در آنجا از فعالیت های اقتصادی متمایز است.

پس از پیگیری مجوز اسکان ایرادهائی به مکان هنرمندسرا وارد شد و برای ادامه کار توصیه هائی نیز مطرح شد. این ایراد ها و توصبه ها همه از یک نهاد  واحد نبودند.

سه ایراد گرفته شد:‌

۱ـ محله به دلیل واقع شدن در یک بافت سنتی و کوچه های باریک و تاریک احتمالا امن نیست.
۲- دو کاربری همزمان ممکن نیست.  نگارخانه و اسکان هنرمندان دو امر متفاوت هستند.
۳- اسکان دختران و پسران به صورت مجزا باشد.

نا امن بودن محل را قبول ندارم. اگر ناامن باشد مسئول آن من نیستم. همواره قبل از جشنواره‌ها از مسئولان شهر خواسته‌ام که روشنائی محل را تامین کنند و آنها نهایت همکاری را داشته‌اند. از این بابت تشکر می‌کنم. من فکر می‌کنم اگر ما در این کوچه ها راه برویم روشنائی تامین شود اشتغال باشد امنیت تضمین می‌شود.

در پیگیری‌های بیشتر متوجه شدم که شهرداری مرجعی نیست که بتواند مجوز اسکان صادر کند.  آنها فقط می توانستند مسافران نوروزی را ساماندهی کنند.  این پیشنهاد مطرح شده است که از اداره میراث فرهنگی و گردشگری مجوز مهمان سرا اخذ شود.  اما مشکلی که وجود دارد این است که روند اخذ مجوز خیلی سریع نخواهد بود. عدم اعتیاد ، سوء پبشینه، اداره اماکن، و …  از این روند خسته هستم. برای گالری برای آموزشگاه …

اگر همه این مراحل طی شود و اگر قرار باشد نظر اداره اماکن یا هر مرجع دیگری این باشد که محله که من در هرمز زندگی می کنم ناامن است همه این مراحل بی فایده خواهد بود.

نکته ای که اهمیت دارد هنر محیطی سیال است و در استان های مختلف برگزار خواهد شد و گاهی هنرمندان در طبیعت ساکن می شوند. آیا می توان در هر جای ایران یک مهمان سرا دارای مجوز داشت. آرزوی خوبی است اما غیر ممکن. چون برای مدیر آن این امکان وجود ندارد که برای هر اسکانی یک مجوز مهمانسرا درخواست کند.

تعریف مهمانسرا با کاری که ما انجام می دهیم متفاوت است. درب خانه ما برای هر مسافری باز نیست. هر سازمانی مهمان سرا دارد و الزاما نباید برای اسکان کارکنانش از میراث فرهنگی مجوز اخذ کند. هنرمندسرای ما می تواند از قوانین اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تابعیت کند.

موضوع با آقای همایون امیرزاده مدیر کل سابق اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان که حالا در تهران در اداره فرهنگ و ارشاد اسلام شاغل هستند مطرح کردم. با آقای پیشدار معاون فرهنگی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هرمزگان. بخشدار محترم هرمز آقای دریانورد، آقای مهندس زرنگاری ریاست شورای شهر، محمد سلامتی عضو شورای شهر، مهدی سلامتی مدیر محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمز نیز جلسه داشتم.

در جلساتی که داشتیم بر این موضوع تاکید داشتم حالا هنرمندسرا در میان هنرمندان شناخته شده است و تعطیلی آن اگرچه بار سنگینی را از مدیران آن کم می کند.  اما با توجه به اینکه جامعه هنری ایران و فراتر از آن در حوزه جهانی فعالیت های آن را پیگیر هستند. تعطیلی بدون دلیل موجه بازتاب خوبی نخواهد داشت. و تاکید داشتم در صورتی که برای این مشکل راه حلی نباشد در سال آینده ما نمی توانیم جشنواره هنر محیطی در هرمز برگزار کنیم.
 
در یکی از روزهای نوروز بخشدارهرمز آقای دریانورد، آقای مهندس زرنگاری ریاست شورای شهر ، محمد سلامتی و خانم خنجی زاده اعضای شورای شهر، مهدی سلامتی مدیر محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و آقای گلزاری از مجموعه بازدید داشتند و مجموعه و اهداف آن را برایشان توضیح دادم.

ضمن مذاکره و پیگیری انجام شده همه مسئولان یاد شده تمایل داشتند فعالیت‌های مرکز ادامه پیدا کند.  قول داده اند که راه حلی برای ادامه فعالیت هنرمند سرا پیدا کنند و در صورت کمبود فضای اسکان در این زمینه همکاری می کند.

در خصوص مکان اسکان مجزای دختران و پسران ما همواره دو مکان مجزا را پیش بینی کرده بودیم. سه سال قبل بنای مرزنشینان به آقایان اختصاص داشت و از دو سال قبل خانه مادر آقای حسن دریاپیما مکان دوم ما بوده است.

اما انجام آثار هنری به صورت گروهی و شرکت در بحث و گفتگو درباره آثار در هنرمندسرا انجام می شود. نباید نادیده گرفت که جمعی که در هنرمندسرا می آیند اغلب به صورت خانوادگی به آنجا می آیند و بسیاری از آنها از استادان دانشگاه هستند و به همراه دانشجویان خود به آنجا می آیند. در کل ماهیت کار ما به گونه ای است که همه با عقبه دانشگاهی به آنجا می آیند.  در محیط دانشگاه آنها در کنار هم کار می کنند. گمان نمی کنم کسی راه درازی را از محیط دانشگاهی طی کند و بخواهد در هرمز ملاقاتی داشته باشد.

اصرار من بر این است که  نوع فعالیت هنرمند سرای پردیس که در کشور ما مشابه آن وجود ندارد تلفیقی از نمایشگاه، آموزشگاه، کارگاه باز (open stediu) و اسکان هنرمندان باشد.

در خصوص همزمانی انجام اثر هنری و بازدید مخاطب امر رایجی است. این موضوع که من اجازه می دهم که ببیننده فقط نتیجه اثر هنری را نبیند و فرایند شکل گیری اثر هنری را نیز شاهد باشد امری مثبت است. نگارخانه های بسیاری وجود دارند که فرایند اثر هنری را به نمایش می گذارند.

در ماه های آینده سعی می‌کنم راه حلی پیدا کنم موضوع هنرمندسرا ها به عنوان یک طبقه بندی مستقل در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی تعریف شود. قانونمند شدن آن کمک خواهد کرد که چنین مراکزی را افراد بیشتری در گوشه و کنار ایران احداث کنند.

سعی من بر این است که با یک مجوز واحد در نقاط مختلف ایران فعالیت نمایم. در بخش نمایشگاهی این موضوع پیش بینی شده است که مدیر پردیس یک مجوز واحد برای کل کشور داشته باشد و برای شهر های مختلف ضمن هماهنگی با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی محل فعالیت مربوطه که همان هنر محیطی است انجام شود.

در حال حاضر به اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام شده است که دو اطاق از پنج اطاق موجود از دایره نگارخانه خارج شده است و این فضا با توجه به استقلالی که دارد خانه خصوصی من است. حالا فقط اطاق مرکزی ، شمال شرقی، جنوب شرقی و محوطه باز آن به عنوان نگارخانه بازدید می شود.

نگارخانه باقی ماندن کل مجموعه داشتن مهمان خانوادگی و خصوصی را از من سلب می کند.

حالا من مجاز هستم به عنوان یک فرد دوستان مهمان را در خانه خودم پذیرا باشم. افرادی که من در این فضا می پذیرم دوستان هنرمند من به همراه خانواده  هستند و یا دوستان هنرمندی که فقط گروه های آقا یا خانم هستند.

در سال جاری با همکاری مرکز توسعه آموزش هنر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز آموزشگاه آن نیز با نام “هنر پردیس” نیز صادر شده است.

قصد من این است که در کنار آموزش نقاشی به زنان نیازمند به کار به افراد معتاد نیز  نقاشی یاد بدهم.  فعالیت فرهنگی به سلامت جامعه کمک خواهد کرد. این قلمر می تواند هنر درمانی باشد. هنر کمک می کند که جامعه به مسائلی که مبتلا شده آگاهی پیدا کند.

هزینه های ما از کجا تامین شود؟

اگر هنرمند سرا تعطیل شود و ما فقط نگارهانه تلقی شویم شاید برای هزینه جاری آن دچار مشکل شویم.

در آمد ها و خرج کرد ها هنرمند سرا مشخص است. ورودیه ها به افرادی تعلق می‌گیرد که هنرمند سرا را تمیز می کنند.  درصد فروش آثار زنان برای نقاشی کوچه‌ها استفاده می‌شود.

باید بگویم که در این هفت سال دستمزدی برای خودم برنداشتم. در سال جاری با کمک هنرمندان کارهای زیادی انجام شد. فقط تهیه جاروبرقی و سیستم امنیتی هفتصد هزار تومان هزینه شد و بزودی برق ما باید به سه فاز تبدیل شود. شاید چهارصد هزار تومان هزینه بیشتر نیاز داریم. تابستان ها فشار برق محله ما کم است و کولر گازی کار نمی کند و قطع می شود.

حتی اگر نتوانم هنرمند سرا را به صورت رسمی راه اندازی کنم به هر قیمتی شده می خواهیم این مجموعه را حفظ کنیم و به عنوان نگارخانه و آموزشگاه به کار خودش ادامه خواهد داد.

در نتیجه زندگی کردن در این خانه هنر است. آیا این هنر خریدار دارد. کسی هست چنین هنری را از من بخرد. هنر خوابیدن در اطاقی که معتادان در آن بودند. خوابیدن بر روی تختی که قبلا متعلق به یک معتاد بود و با التماس به مبلغ پنج هزار تومان به من فروخت؟!

MehrNews Rss Feed

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.