پشت پرده آشفتگی صنایع لبنی/ از دلیل ماندگاری بیشتر شیرها تا علت افزایش قیمت هر ۱۵ روز محصولات لبنی

در گفت و گو با دبیر انجمن صنایع لبنی ایران بررسی شد

محمد هیراد حاتمی:

حتی حالا هم که اخبار مرتبط با قیمت شیر در دایره گسترده ای انتشار پیدا می کند، ارزش خبری آن از تب و تاب هنوز نیفتاده است. از همان روزهای نخست سال به یکباره قیمت شیر انتقاد های فراوانی را از سوی شهروندان به همراه داشت به طوریکه مسئولان مختلف دولتی در سمت های گوناگون به دفعات در رابطه با آن توضیح دادند. یک روز وزیر صنعت از آرامش در بازار شیر خبر داد و روزی دیگر رییس کمیسیون کشاورزی مجلس اختلال در بازار شیر را به عدم برنامه ریزی های درست در گذشته گره زد. از سویی دیگر تولیدکنندگان از به صرفه نبودن تولید شیر سخن گفتند و ادامه این روند را نادرست تلقی کردند. تقریبا ۴ ماه از سال گذشته است اما همچنان « شیر » آن هم از نوع خوردنی اش مساله ای است که حل نشده است. برای بررسی مشکلات صنایع لبنی از دبیر انجمن صنایع لبنی ایران دعوت کردیم تا در کافه خبر حضور پیدا کند و پیرامون آن توضیح دهد. رضا باکری که فارغ التحصیل مهندسی مکانیک از دانشگاه پلی تکنیک(امیر کبیر) است از سال۸۹ دبیر انجمن صنایع لبنی ایران است. با باکری در خصوص نوسان قیمتی چند ماه اخیر محصولات لبنی و نیز دشواری های رخ داده برای این صنایع پس از هدفمندی یارانه ها گفتگو  کردیم.متن کامل این گفت و گو را در ادامه خواهید خواند:

چه اتفاقی افتاده است که طی روزهایی که از سال ۹۱ گذشته است فرآورده های لبنی تا این اندازه خبرسازی کرده است؟ آیا با کاهش تولید در این بخش مواجه شده ایم یا اینکه به طور مثال اتفاقی مانند اجرایی شدن قانون هدفمندی یارانه ها و به دنبال آن افزایش هزینه های تولید سبب بهم ریختگی وضعیت تولید شده است؟
فعالان اقتصادی در بخش شیر و لبنیات اعتقاد دارند که حوزه آنان یک حوزه اقتصادی است و نباید « شیر » میدان رقابت های سیاسی شود. نهایتا آنچه که « شیر » و صنعت لبنیات، دامداری و کشاورزان را بی جهت به چالش کشیده است حضور دولتمردان در این صحنه است. ما اعتقاد داریم که کسب و کار ها صرفا حوزه های اقتصادی هستند و گروه های اجتماعی مختلف که در قالب فعالان و ذی نفعان اقتصادی فعالیت می کنند باید براساس قوانین مصوب با یکدیگر تنظیم رابطه کنند. همین طور ارزش گذاری محصولات شان یا بهای تمام شده کالا بر مبنای قوانین مصوب انجام گیرد. بارها این را جامعه شناسان گفته اند که « قانون » اگر چه غلط باشد بهتر از بی قانونی است. قانون گذار می تواند قانون بد را در نهایت به قانون خوب تبدیل و روابط ذی نفعان اجتماعی و اقتصادی را به نحو احسن تنظیم کند. ولیکن اگر ما به قانون احترام نگذاریم و بی قانونی را رایج کنیم جامعه به هرج و مرج سوق داده می شود. دولتمردان باید به مصوبات خودشان در زمینه مصوبه قیمت گذاری کالا های تولید داخل مصوب ۲۵/۵/۸۹ احترام بگذارند. همینطور فعالان اقتصادی هم باید به این مصوبه احترام بگذارند و بر این اساس قیمت تمام شده کالای هر بخش، محاسبه شود. در غیر این صورت متهم کردن فعالان اقتصادی به گران فروشی، به کم فروشی، احتکار و اقدام های خود سرانه افزایش قیمت جز اینکه گروه های اجتماعی را نسبت به هم بدبین کند و آنان را در مقابل هم قرار دهد هیچ نتیجه ای ندارد. انجمن صنفی صنایع لبنی ایران اعتقاد دارد صحیح ترین شیوه اجرا و تبعیت از مصوبان قیمت گذاری است که دوستان دولتمرد ما از اجرای آن خودداری می کنند.
علت فراز و نشیب هایی که در قیمت گذاری لبنیات اتفاق افتاده است چیست؟ در برخی موارد این ادعا مطرح شد که واحد های تولید کننده لبنیات خودسرانه قیمت ها را افزایش دادند. شما این موضوع را چگونه تحلیل می کنید؟
به هم ریختگی های اقتصادی معلول بی برنامگی های اقتصادی است. یعنی چناچه مسئولانی که وظیفه برنامه ریزی کلان اقتصادی و تعیین هدف های تولید را به عهده دارند نتوانند به طور هماهنگ در وزارتخانه ها و سازمان های مختلف برنامه ریزی صحیحی برای بخش های اقتصادی بکنند، این به هم ریختگی رخ می دهد. به طور مثال فرض کنید در بخش کشاورزی برنامه ریزی درستی برای کود، بذر و سم مورد نیاز کشاورزان نشود. یا اینکه برنامه ریزی صورت نگیرد تا دست اندرکاران کشت و کار بتوانند هدف های کشاورزی را در کلان اقتصادی به دست بیارند چگونه اراضی خودشان را بین انواع محصولات کشاورزی تقسیم کنند؟ یا اینکه آب چگونه بین اراضی تقسیم شود؟ نتیجه می گیریم اگر این موارد رعایت نشود شاهد به هم ریختگی در محصولات کشاورزی خواهیم بود که تصادفا در سال ۹۰ به دنبال سه سال ۸۷، ۸۸ و ۸۹ به بهم ریختگی کشت و عرضه علوفه و نهاده های دامی در کشور رسیدیم. این موضوع همه ساله رخ نمی دهد. عدم برنامه ریزی درست نهایتا می آید و در یک یا دو سال خودش را بروز می دهد. تصادفا در سال ۹۰ ما به این نقطه رسیدیم. از سوی دیگر موضوع تحریم ها و بهم ریختگی نظم واردات خوراک دام وارداتی که عمدتا از منشاء برزیل و آرژانتین می آمد، تصادفا در نیمه دوم سال اختلال در خوراک دام را پدید آورد. کمبود و گرانی آن سبب گران شدن شیر خام شد. طبیعی است دامدار در فضای به وجود آمده هیچ چاره ای جز افزایش بهای شیر خام خودش را نمی توانسته داشته باشد. کمبود خوراک دام در سال ۹۰ بهم ریختگی در جیره غذایی دام به وجود آورد و ما برای اولین بار بعد از سال ها شاهد وضعیت استثنایی بودیم. زمانیکه دو میلیون تن شیر یارانه ای خانوار قطع شد، تصور می کردند که در سال ۹۰ ما شاهد بحران مازاد شیر خام و جریان سیل شیر به شهر ها خواهیم بود. ولیکن وقتی در بهمن و اسفند سال ۸۹ و سه ماهه بهار ۹۰ یارانه شیر خانوار قطع شد هیچ اتفاقی در زمینه مازاد شیر خام به چشم نخورد. این یک نوع هشدار برای مسئولان دولتی بود که پس چی شد؟ باید در همان تیر ۹۰ پیش بینی می کردند و به حرف اهل فن و ذی نفعان اقتصادی گوش می دادند که چه هشداری توسط آنان مطرح می شود. هشداری که نشان می داد دو میلیون تن توزیع شیر یارانه خانوار قطع شده است و از سیل شیر و مازاد آن خبری نیست. این موضوع باید همان موقع مسئولان را به فکر می انداخت که این شیب کاهش تولید شیر خام از کجا نشات گرفته است؟ وقتی که ما مکاتبات مان را شروع کردیم و عنوان کردیم ما در سال ۹۰ ما با کاهش ۲۰ درصدی تولید شیر خام مواجهه خواهیم شد.
یعنی شما این هشدار را با مکاتباتی که صورت داده بودید به گوش مسئولان رساندید؟
بله. مکاتبات آن موجود است. حتی پیش بینی شد برای کسری شیر خام چه باید کرد. توازن عرضه و تقاضا وقتی به هم بخورد پیش بینی می کردیم که قیمت شیر خام علاوه برا موضوع بهای تمام شده بر اثر بهم ریختن توازن عرضه و تقاضای شیر خام گرفتار افزایش بهای شیر خام خواهیم شد. اینها تمام مکاتباتش موجود است و به تمام مسئولان تقریبا هر ماه انجمن این موضوعات را گوشزد کرد.
پیش از اجرایی شدن قانون هدفمند کردن یارانه ها این مکاتبات صورت پذیرفته بود یا اینکه بعد از آن؟
در واقع از زمانیکه بحث اجرای هدفمندی یارانه ها شروع شد مکاتبات انجمن در رابطه با اثرات بحرانی تصمیم هدفمندی یارانه ها تشریح شد. چرا که هر اقدام اجتماعی و اقتصادی به طوری طبیعی اثرات بحران دارد. اثرات بحرانی هر تصمیم اجرایی را باید پیش بینی کرد و از قبل راهکار های لازم را برای آن تدوین کرد. دوستان ما در سازمان های مختلف دولتی به هیچ وجه به این مسائل توجه نکردند. به ویژه اینکه اگر در وزارتخانه ای توجه بود، وزارتخانه دیگر بی توجهی کرد. بیشترین بی توجهی به این هشدار ها را وزارت جهاد کشاورزی کرد. به هیچ وجه ، هیچ یک از هشدار هایی که جامعه و بخش تولید داد که دقیقا هم به وزارت جهاد کشاورزی مربوط شد، هیچکدام از آنان را نگرفت. نه هشدار کمبود علوفه را گرفت، نه هشدار گران شدن علوفه را مورد توجه قرار داد و نه هشدار کمبود تولید شیر خام را مورد توجه قرار داد. بحث هشدار واردات خوراک دام را قبل از اجرای تحریم های پایان سال ۹۰ را هم جهاد کشاورزی نگرفت. تمامی اینها برنامه ریزی می خواست و هشدار ها هم از بنگاه های تولیدی و کسب و کارهای مختلف می آمد. بی توجهی سرانجام اینطور شد. متاسفانه دولتمردان ما همواره وقتی در اثر تصمیم های نادرست و برنامه ریزی های غلط شان به نتایج بحرانی عملکردشان می رسند، دنبال افراد عادی در جامعه، بنگاه های تولید و شکستن گناه به سر آنان هستند. بنگاه های تولیدی مسئول کلان اقتصادی کشور نیستند. بنگاه ها نیستند که برنامه ریزی اهداف کلان اقتصادی کشور را انجام می دهند. آنها خودشان هم له شده تصمیم های نادرست دولتمردان هستند.
به صورت جزیی تر می توانید موضوع را بررسی کنید؟
من فقط یک قلم بحث شیر خشک را بگویم. ما دقیقا از تیر سال ۹۰ مکاتبات را در رابطه با کسر شیر خام نوشتیم و گفتیم فقط از طریق شیر خشک توازن بین عرضه و تقاضا قابل تامین است. مدام با آن مخالف شد. یک سال به درازا کشید تا وقتیکه شیر خام قیمت ۹۰۰ تومان را رد کرد و دولتمردان متوجه شدند دیر جنبیده اند. صنعت مقصر نیست. دولتمردان نباید مردم و فعالان بنگاه های تولیدی را مقصر نتایج تصمیم های بی موقع و غلط خودشان بدانند.

قاعدتا اگر پای گفته های دولتمردان بنشینید آنها هم می گویند اجرای تصمیم به این بزرگی قاعدتا یکسری ناهماهنگی هایی به دنبال دارد. در مقام دفاع از دولتمردان اگر نخواهیم بحث کنیم شما این موضوع را چگونه تحلیل می کنید؟
در این مورد هم انجمن صنفی صنایع لبنی دیدگاه واضح و روشن خود را بیان کرد. هدفمندی یارانه ها در واقع یک راهکار اقتصادی پیشنهاد شده از طرف اقتصاد دانان برای عبور از بحران اقتصادی بود. بنابراین نسخه ای نبود که فقط برای دولت پیچیده شده باشد. هدفمندی یارانه ها یک شیوه عمل اقتصادی برای تمام بنگاه های اقتصادی است. متاسفانه دولت ابزار هدفمندی یارانه ها را در انحصار دولت گرفت و از توسعه و تعمیم آن به بنگاه های تولیدی و بنگاه های اقتصادی جلوگیری کرد. دلیل بحرانی شدن جامعه همین موضوع است. در حقیقت اساس هدفمندی یارانه ها بر این باید قرار می گرفت که از طریقه توسعه تولید ملی، نتایج بحرانی هدفمندی یارانه ها برطرف می شد. یعنی با تولید ثروت بزرگ تر می شد عواقب ناشی از قطع یارانه ها را جبران کرد. وقتیکه این کار به ویژه در بخش انرژی در انحصار بخش دولتی قرار گرفت، به صورت هزینه به بخش های تولیدی انتقال پیدا کرد. بدون اینکه اجازه بدهند بنگاه های تولیدی از همین شیوه و مدل هدفمندی یارانه ها برای توسعه کسب و کار خودشان استفاده کند. اگر این عمومیت می یافت ما سال ۹۰ را از دست نمی دادیم و کار به جایی نمی رسید که در سال ۹۱ مجبور شویم موضوع تولید ملی را پیش بکشیم که متاسفانه هیچ یک از سازمان های دولتی، عکس العمل درستی برای بحث تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی را ا ز خود بروز نمی دهند. آنچه که باید ما از طریق رشد و توسعه تولید و اضافه کردن درآمد و تقسیم آن بین مردم، ثروت و سیری را به همراه می آوردیم، متاسفانه از طریق تقسیم تولید محدود تقسیم گرسنگی کردیم. به طور دایمی از آن کیک کوچکی که وسط هست می خواهیم ببریم و به مردم دهیم سیر شوند در نتیجه بخش های مختلف را به گرسنگی دچار می کنیم. بنگاه های تولیدی نمی توانند بدون توسعه تولید از جیب شان به مردم یارانه بدهند. دولتمردان ما وقتی می گویند محصولات لبنی به اسفند ۹۰ برگردد مثل اینکه باور ندارند ۹۰ میلیارد تومان برای صنعت و دامداری های کشور ضرر و زیان به وجود می آید. دولت در واقع به گونه ای دست در سفره تولیدکنندگان اعم از کشاورز، دامدار و صنایع لبنی کرده و ۹۰ میلیارد تومان از آنجا در ماه برداشت می کند و به صورت محصولات لبنی ارزان قیمت بین ۷۰ میلیون جمعیت تقسیم می کند. در حقیقت به تقسیم فقر دست زده است و این غلط است. این شیوه را اگر دولت ادامه دهد تمام بنگاه ها را زنجیر وار با ورشکستگی مواجهه خواهد کرد.
راهکار شما برای اینکه بتوان از این بحرانی که پیش بینی شده بود و به آن توجهی نشد گذر کنیم چیست؟ در چنین شرایطی چه تصمیمی می تواند مفید باشد؟
در درجه اول دولت نباید سطح جامعه و مصرف کنندگان خودش را به عنوان « آدم خوبه » و تولید کنندگان را به عنوان « آدم بده » معرفی کند. گویا به طور مثال بنگاه های تولیدی متهمین اصلی این صحنه هستند و به عنوان گران فروش معرفی می شوند و تعزیرات باید دنبال آنان باشد. در مقابل دولت « آدم خوبه » است که در حقیقت به منظور حمایت از مصرف کنندگان و ۷۰ میلیون جامعه دارد حق مصرف کنندگان را از تولید کنندگان می گیرد. دولت باید از این طرز تفکر دست بردارد و ابزار تعزیرات حکومتی را به عنوان ابزاری که شب و روز دولت به دنبال گران فروشان است را کنار بگذارد. این پهن کردن فضای اجتماعی نادرست برای تولید ملی است. یعنی نه تنها تولیدکنندگان را به ادامه تولید امیدوار نمی کنند بلکه به صف مایوس های تولید ملی آنان را اضافه خواهند کرد. مطلب دوم این است که باید اجازه داده شود سیستم و روش هدفمندی یارانه ها در تک تک بنگاه های تولیدی رایج شود. در تمام دنیا هم همینطور است. بنگاه های تولیدی از طریق تولید پاره ای کالاهای گران قیمت منابعی را برای عرضه کالاهای ارزان قیمت برای اقشار کم درآمد به دست می آورند. این شیوه ابتکاری ما ایرانی ها نیست و اقتصاد دانان در تمام دنیا پیاده می کنند و همه بنگاه های تولیدی این کار را می کنند. شما در پیشرفته ترین اقتصاد دنیا این موضوع را مشاهده می کنید. کالاهای گران قیمت تولید می کنند، سود می برند و از منابع حاصل از درآمد آن می آیند کالاهای ارزان قیمت برای اقشار کم درآمد تولید می کنند. این در حقیقت همان توسعه ملی است. شما در واقع زنجیر را به دست و پای تولیدکننده بسته اید، شلاق هم از پشت به وسیله تعزیرات زده می شود و بعد گفته می شود : « بدو تولید را توسعه بده. » با دست و پای بسته و به زمین میحکوب شده چه چیزی توسعه پیدا خواهد کرد؟
در حال حاضر چند کارخانه تولید لبنیات فعالیت می کند؟
ما ۸۳۳ کارخانه دارای پروانه بهره برداری داریم. از این تعداد تقریبا ۳۳۰ واحد کلا در تعطیلی کامل به سر می برند. از ۵۰۰ واحد باقی مانده تقریبا ۲۵۰ عدد آن کاملا فعال هستند و ۲۵۰ تای مابقی هم نیمه فعال هستند.
علت این ۳۳۰ کارخانه ای که اشاره کردید در تعطیلی کامل هستند چیست؟
اینها بنگاه های کوچک تولید محصولات لبنی بودند که در تولید شیر یارانه ای خانوار فعال بودند. با قطع شدن شیر یارانه ای خانوار قدرت تولید رقابت را در بازار از دست دادند و به تعطیلی کشیده شدند. ما به طور کلی حدود ۲۵ الی ۳۰ واحد برند برتر ملی داریم که در حقیقت سهم بازار عمده تولید و توزیع لبنیات را در اختیار دارند. نزدیک ۱۰۰ برند و منطقه ای هم داریم. نهایتا آنچه که ما امروز مشاهده می کنیم ۷۵ درصد بازار لبنیات کشور مربوط به ۲۵ تا ۳۰ برند برتر ملی است.
علت اصلی کمبود شیر خام چیست؟
اختلال در بحث خوراک دام است. کمبود خوراک دام و گرانی آن با صرفه بودن دامداری ها را از بین برد و گاو داری ها از دوسال پیش آرام آرام تعطیل شدند. در سال گذشته به اوج خود رسید. در نتیجه امروز ما کمبود شیر خام داریم.
علت افزایش قیمت ها هر ۱۵روز محصولات لبنی چیست؟
کارخانجات حامل گرانی هستند نه عامل گرانی. کالاهای تولید شده مراکز هزینه دارند و نهایتا اقلام تشکیل دهنده بهای تمام شده محصولات گران می شوند روی بهار تمام شده کالا اثر می گذارد . کارخانجات لبنی خوشبختانه یا بدبختانه در اثر سیاست های چهار، پنج سال اخیر حاشیه سود خود را از دست داده اند. تنها پارامتری که در اختیار بنگاه های تولیدی است، سود بنگاه است. بقیه اقلام خریدی است که وارد کارخانه می شود و عینا در بهای تمام شده اثر می گذارد. بنابراین کارخانه عامل گرانی نیست و حامل آن نیست. کارخانه چون آخرین حلقه عرضه کننده کالا است، طبیعی است انگشت اتهام به سمت کارخانه سوق پیدا کند.
پیش تر لبنیات را با وزن بیشتر و کیفیت بهتر و با قیمت منطقی خریداری می شد اما اکنون همان پنیر را با وزن کمتر و گاهی با کیفیت بد چند برابر خریداری می شود و حتی شاید بهتر باشد بگویم به زحمت می توان خرید. علت آن چیست ؟
صنعتی که رقابتی است، هم کالای گران قیمت و با کیفیت دارد و هم کالای کم کیفیت و ارزان قیمت دارد. طبیعی است هر کالایی بهای تمام شده ای داشته باشد. آیا می توان برای اتومبیل بنز یا بی. ام. و پول پیکان را پرداخت کرد و همان لذت را برد؟ طبیعی است لبنیات، یک صنعت رقابتی است. انواع کالاها با بسته بندی های مختلف با قیمت های گوناگون عرضه می شود.
اینکه گفته می شود تولیدکنندگان شیر، این محصول را دور می ریزند تا کمبود شود و قیمت را دولت بالا ببرد چه قدر صحت دارد؟
هیچ تولید کننده ای حداقل دیوانه نیست که مواد اولیه را بخرد و دور بریزد. حداقل اگر بخواهد تولید نکند از ابتدا مواد را تبدیل نمی گیرد. پس این مساله منطق ندارد. همه شیر تولید می شود.
چرا اکثر لبنیاتی ها از شیر خشک استفاده می کنند؟ از بستنی گرفته تا ماست مزه شیر خشک می دهد. پس شیر تولیدی ما صرف چه می شود؟
تمامی محصولات دارای یک فرمول به ثبت رسیده در وزارت بهداشت، درمان و اداره کل نظارت بر مواد غذایی و استاندارد دارد. آنجاییکه ماده خشک هر کالایی باید به حد مجاز استاندارد بخواهد برسد لاجرم از شیر خشک در آن استفاده می شود. فرض کنید در بستنی نمی شود فقط با شیر تازه نمی توانید به انسجام بدنه بستنی رسید. به یک محصول روان دسترسی پیدا می شود. با افزودن کره و شیرخشک کافی می توان ماده خشک بستنی را بالابرد و بدنه منسجم و غیر روان را به دست آورد. از سوی دیگر شیر خشک کالای آنچنان بدی که مسئولان گاهی مطرح کرده اند نیست. شیر خشک از شیر تازه تولید می شود. شیر تازه به برج های مخصوص می رود و توسط حرارت آب آن تبخیر می شود. هر ۱۰۰ کیلو گرم شیر ۸ و نیم درصد ماده خشک بدون چربی دارد. چربی آن هم ۲/۳ درصد است. چربی جداگانه گرفته می شود. ماده خشک بدون چربی تبدیل به پودر می شود و حاوی همان موادی است که در شیر تازه است. بنابراین یک کالای طاعونی نیست که اینقدر از شیر خشک تبلیغ بد می شود. تمام اطفال دنیا از شیر خشک دارند تغذیه می کنند. در ماست هم حداکثر دو درصد برای اصلاح ماده خشک آن استفاده می شود.
تا چه حد می توان به این درصد چربی های لبنیات اعتماد کرد؟حتی این بستنی های رژیمی تا چه حد می توان به چربی آنها اعتماد کرد؟
آزمایشگاه سازمان ملی استاندارد و همینطور آزمایشگاه اداره نظارت بر مواد غذایی مدام کنترل کننده چربی محصولات کارخانجات هستند. گرچه کارخانجات خودشان هم آزمایشگاه های مجهزی برای کنترل تمام مواد تشکیل دهنده محول هستند. گزارش های روزانه خود را هم به صورت مکتوب باید به سازمان ملی استاندارد و اداره نظارت بر مواد غذایی ارسال کنند. از سوی دیگر هر انسانی مشکوک به صحت آنالیز قید شده در کالا بود می تواند آن کالا را به آزمایشگاه های اداره نظارت بر مواد غذایی و سازمان ملی استاندارد تحویل دهد. در این حالت تطبیق یا عدم تطبیق با اطلاعات درج شده را می تواند پاسخش را بگیرد. در صورت عدم انطباق سازمان های ذیربط کارخانه را تحت سوال و جواب قرار می دهند.
دلیل اینکه ماندگاری شیرها بیشتر شده چیست؟ آیا مایع ضدعفونی کننده وایتکس در شیر وجود دارد؟ چندین مقاله و خبر دریافت منتشر شده و تاکید کرده این موضوع در تولید شیر است. در رابطه با صحت و سقم آن توضیح می دهید؟
گاو داری های صنعتی بزرگ که دائما تحت کنترل سازمان دامپزشکی کشور هستند هیچ کدام نه می توانند و نه امکان پذیر است که کوچک ترین استفاده ای از موادی مانند وایتکس در شیر داشته باشند. در بهترین شرایط شیر ها در گاو داری های صنعتی تولید و روانه کارخانجات می شود. شرکت های تولید کننده محصولات لبنی بزرگ شیر های متفرقه خریدایر نمی کنند. این شرکت ها سه و نیم میلیون تن شیر خام تولیدی گاو داری های صنعتی را خریداری و عمل آوری می کنند. به طور قطع و یقین و بدون هیچ شک و تردیدی هیچ آثاری از افزودنی هایی مانند وایتکس در محصولات شرکت های بزرگ مشاهده نمی شود. اگر چنین اتفاق هایی در تولید های زیر زمینی مانند ماست بندی ها به وقوع بپیوندد ارتباطی به صنعت لبنیات ندارد.
در تولید مواد اولیه صنایع لبنی ما در چه مرحله ای هستیم؟ منظور موادی مانند اتارتر و… است آیا هنوز هم تمامی این نوع مواد اولیه را وارد می کنیم؟ اگر کسی بخواهد در این زمینه سرمایه گذاری کند برای دریافت اطلاعات باید چیکار کند؟
افزودنی های صنعت، کالا های تخصصی هستند. دانش بالایی برای تولید آنها لازم است. فعلا شرکت های خارجی اینها را تولید می کنند که در این رابطه می توان به مایه پنیر، استارتر های ماست اشاره کرد که وارداتی است. اگر کشوری بخواهد در این زمینه وارد شود ابتدا باید علم و دانش لازم در آن زمینه را کسب کند. اگر ما متخصص هایی داشته باشیم که در این باره رتبه علمی داشته باشند ما هم می توانیم تولید کنیم.
آیا در دامداری ها حقوق اولیه گاوها رعایت می شود یا خیر؟ آیا آنها تحت فشارهای شدید برای شیردهی بسیار بیش از حد توان قرار می گیرند یا خیر؟ نظارت دقیقی در این زمینه اعمال می شود؟
من تخصص دامداری و گاو داری ندارم. در آن بخش فقط به عنوان صنعت مرتبط هستم. قطعا می دانم دامپزشک ها و مهندس های با تجربه مدیریت گاوداری را تحت نظر دارند. اگر به دلیل کمبود علوفه و بهم خوردن رژیم غذایی فشاری به دام وارد می شود، بعید می دانم مدیران چنین چیزی را تحمیل کنند.
۳۹۳۹

دانلود   دانلود


خبرآنلاین

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.