پیروزی های بدون جنگ آدولف هیتلر، قسمت سوم (فتح چکسلواکی)

در مورد پیروزی های بدون جنگ آدولف هیتلر در خصوص مقدمات و انگیزه های هیتلر، پیروزی های بدون جنگ آدولف هیتلر (قسمت اول) و در خصوص نخستین فتح بدون جنگ هیتلر پیروزی های بدون جنگ آدولف هیتلر، قسمت دوم (فتح اتریش) نوشته شدند که برای اطلاعات بیشتر پیشنهاد می کنیم مطالعه شان کنید.

چکاسلواکی کشور جدید التاسیسی بود که پس از پایان جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ از تجزیه امپراطوری اتریش مجارستان پدید آمده بود. مردم این کشور از ملیتهای مختلفی متشکل شده بودند که از آن جمله بیش از سه و نیم میلیون نفر آلمانی ساکن منطقه سودت بودند. هیتلر همان طور که از قبل گفته بود منطقه آلمانی نشین کشور چک اسلواکی باید مجددا به خاک آلمان الحاق یابد.

هیتلر می دانست که اجرای نقشه های او در چک اسلواکی با مقاوتهای بیشتری نسبت به فتح اتریش روبرو خواهد شد و فرانسه و انگلستان ، و شاید شوروی در برابر اقدامات او برای انضمام تمام یا قسمتی از خاک این کشور به آلمان مقاومت خواهند کرد.

مطبوعات و رادیوهای آلمان با انتشار اخبار و گزارش های مربوطه به بدرفتاری با آلمانیها در چک اسلواکی و سیاست خصمانه رهبران چک اسلواکی نسبت به آلمان اعتراضات خودشان را اعلام می کردند.

دکتر بنش رئیس جمهوری چک اسلواکی نیز عصر روز بیستم می اعضای کابینه و شورای عالی دفاع را به تشکیل یک جلسه فوق العاده دعوت کرد و همان شب فرمان آماده باش نیروهای مسلح چک اسلواکی را صادر نمود و از سحرگاه روز شنبه ۲۱ می نیروهای چک اسلواکی در مرزهای آن کشور با آلمان موضع گرفتند.

در پاریس دالادیه نخست وزیر فرانسه ، سفیر آلمان را فراخواند و به وی اخطار کرد که اگر آلمان قصد تعرض به خاک چک اسلواکی را داشته باشد فرانسه به موجب تعهداتی که در برابر حکومت چک اسلواکی دارد آرام نخواهد نشست. هندرسون سفیر انگلیس در برلین هم با ریبن تروپ وزیر خارجه آلمان ملاقات کرد و گفت اگر فرانسه برای پشتیبانی از چک اسلواکی وارد جنگ شود انگلستان هم ناچار وارد معرکه خواهد شد.

در یک هفته بعد اقدام تازه ای از طرف آلمان صورت نگرفت و مطبوعات غربی سکوت آلمان را چنین تعبیر کردند که هیتلر در برابر فشار و تهدید فرانسه و انگلیس عقب نشینی کرده و از فکر تجاوز به چک اسلواکی منصرف شده است.

در اوایل سپتامبر ۱۹۳۸ که کنگره سالانه حزب نازی در نورمبرگ تشکیل شد ، هیتلر در نطقی که روز ۱۲ سپتامبر در مراسم پایانی کنگره ایراد کرد مسئله آلمانیهای مقیم چک اسلواکی را موضوع اصلی صحبت خود قرار داد و با اشاره به مسئله فلسطین که در آن موقع مطرح بود گفت ((ما در اینجا و در قلب آلمان اجازه نخواهیم نداد فلسطین تازه ای به وجود بیاید… اعراب بیچاره توانایی دفاع از حقوق خود را در برابر توطئه صهیونیستها ندارند، ولی آلمانیهای سودت تنها و بی کس نیستند و ما اجازه نخواهیم داد که حکام چک اسلواکی بیش از این به حقوق آنها تجاوز کنند.))

از فردای آن روز تظاهرات در سراسر منطقه سودت آغاز شد و نازی های سودت با پرچم های صلیب شکسته دست به راه پیمایی و تظاهرات خیابانی زدند. در عرض ۲۴ ساعت در برخورد بین تظاهرکنندگان آلمانی و نیروهای انتظامی چک اسلواکی ۲۱ نفر کشته شدند. هنلین رهبر نازیهای سودت فرمان اعتصاب عمومی صادر کرد و دولت چک اسلواکی در سرتاسر این منطقه حکومت نظامی اعلام نمود.

روز ۱۴ سپتامبر نویل چمبرلن نخست وزیر انگلستان تمایل خود را به گفتگوی رودر رو با هیتلر ابلاغ نمود و هیتلر با استقبال از این پیشنهاد چمبرلن را در ویلای خصوصی خود در برچسدگان دعوت کرد. در این مذاکره سه ساعته هیتلر خطاب به چمبرلن پیشنهاد داد ما می توانیم راه حلی بر اساس مراجعه به آراء عمومی مردم سودت پیدا کنیم که در پایان مذاکره چمبرلن گفت که درباره پیشنهادات هیتلر با همکاران خود و کشورهای دیگر مشورت خواهد کرد و در ملاقات بعدی پاسخ نهایی خود را به این پیشنهادات خواهد داد.

در چک اسلواکی دکتر بنش رئیس جمهوری این کشور آرام و قرار نداشت و در ملاقاتی با فرستاده دولت انگلیس گفت که انگلستان ما را رها کرده ولی ما نمی توانیم با هیتلر توافق کنیم. بنش پس از این مذاکره وزیر مختار شوروی را به حضور پذیرفت و از او خواست با مسکو تماس بگیرد و به این سوال او پاسخ دهد که آیا در صورت حمله هیتلر به چک اسلواکی شوروی به کمک این کشور خواهد شتافت؟ وزیر مختار شوروی بعد از ظهر همان روز پاسخ مثبت دولت شوروی را به دکتر بنش ابلاغ کرد. اما در نهایت با اصرار سران انگلیس و فرانسه با پیشنهاد رای گیری در منطقه سودت هم موافقت کرد.

چمبرلن صبح روز ۲۱ سپتامبر برای دومین ملاقات با هیتلر رهسپار کولن نزدیکی ساحل رودخانه راین شد. چمبرلن با خوشحالی به هیتلر اعلام کرد که با پیشنهاد وی مبنی بر مراجعه به آراء عمومی مردم سودت موافقت شده اما هیتلر در پاسخ گفت ناحیه سودت باید برای جلوگیری ازادامه آزار آلمانی ها به آلمان واگذار شود و مراجعه به آراء عمومی و تعیین خطوط مرزی به بعد موکول گردد. هیتلر روز ۲۶ سپتامبر را برای تخلیه سودت از نیروهای چک اسلواکی و روز ۲۸ سپتامبر را برای انضمام به آلمان تعیین نمود.

پس از این مذاکره روز ۲۶ سپتامبر چمبرلن مشاور خود “سر هوراس ویلسون” را با یک پیام خصوصی برای هیتلر به برلن فرستاد. مضمون پیام این بود که اگر هیتلر در روش خود تجدید نظر نکند امکان مصالحه ای وجود ندارد. ویلسون همچنین ماموریت داشت به هیتلر بگوید که فرانسه برای جنگ آماده شده و اگر فرانسه وارد جنگ شود انگلستان هم ناچار در کنار فرانسه و چک اسلواکی خواهد بود. ولی هیتلر با این توپ هم از میدان در نرفت و به فرستاده دولت انگلیس گفت اگر تا ۴۸ ساعت دیگر شرایط او پذیرفته نشود نیروهای آلمانی به چک اسلواکی سرازیر خواهند شد!

هیتلر در این مقاطع ملاقاتها و روابط خوبی با ایتالیا و دوست سیاسی اش بنیتو موسولینی برقرار کرده بود. روز چهارشنبه ۲۸ سپتامبر فرانسوا پونسه سفیر فرانسه در آلمان از هیتلر تقاضای یک ملاقات فوری کرد. سفیر فرانسه در حضور ریبن تروپ وزیر خارجه آلمان نقشه ای در برابر هیتلر گشود و از طرف دولت خود توضیح داد که حمله به چک اسلواکی به یک بحران عمومی در اروپا منجر خواهد شد و جنگ را اجتناب ناپذیر خواهد ساخت. سفیر فرانسه سپس گفت “اگر هدف شما بدست آوردن سرزمین های آلمانی نشین چک اسلواکی است این هدف شما بدون جنگ هم تامین خواهد شد و فرانسه آماده مذاکره برای حل این مسئله است.”

در همین هنگام سفیر ایتالیا با یک پیام فوری از طرف موسولینی به نزد هیتلر آمد و خطاب به وی گفت که موسولینی پشتیبانی کامل خود را از هیتلر و آلمان اعلام داشته ولی او هم پیشنهاد کرده است تلاش تازه ای برای حل مسالمت آمیز این مسئله به عمل آید.

کمی بعد موسولینی پیشنهاد کرد کنفرانس چهارجانبه ای با حضور خود او و مقامات انگلیس و فرانسه و آلمان تشکیل شود. که این کنفرانس به کنفرانس مونیخ مشهور شد.

چمبرلن ، دالادیه و موسولینی صبح روز پنجشنبه ۲۹ سپتامبر وارد مونیخ شدند. قبل از اینکه هیتلر وارد جلسه شود چمبرلن و دالادیه با موسولینی به گفتگو پرداختند. موسولینی انگلیسی و فرانسه را در حدی که بتواند رفع احتیاج کند میدانست و با نخست وزیران انگلیس و فرانسه به زبان خود آنها صحبت می کرد.

کنفرانس در تمام ساعات بعداز ظهر، باستثنای چند ساعت تنفس برای صرف نهار و شام ادامه یافت و سرانجام در ساعت یک و نیم بعد از نیمه شب پیمانی که متضمن تخلیه چند مرحله ای منطقه سودت از طرف نیروهای چک اسلواکی از اول اکتبر و تشکیل یک کمیسیون بین المللی برای مراجعه به آراء همومی در این منطقه و تعیین خطوط مرزی جدید بود به امضا رسید. نمایندگان چک اسلواکی که سرنوشت آنها در این کنفرانس تعیین میشد حتی به عنوان ناظر به جلسه راه نیافتند و در حدود ساعت ۲ بعد از نیمه شب در اتاق چمبرلن در هتل از مضمون قرارداد مطلع شدند.

صبح روز بعد چمبرلن در حالی که اعلامیه ای درباره دوستی انگلیس و آلمان و تعهد دو کشور درباره خودداری از جنگ علیه یکدیگر تنظیم کرده بود و می خواست ضمن خداحافظی با هیتلر آنرا به امضای هیتلر برساند عازم محل اقامت هیتلر شد. هیتلر پس از شنیدن ترجمه این اعلامیه بدون بحث و گفتگو آنرا امضا کرد و چمبرلن در حالیکه پیروزمندانه آن را تکان می داد با خوشحالی محل اقامت هیتلر را ترک گفت.

در لندن مردم از چمبرلن به عنوان یک قهرمان صلح که خطر جدیدی را از سر آنها دور کرده است استقبال کردند.

امیل هاشا رئیس جمهوری جدید چک اسلواکی که پس از استعفای دکتر بنش به این مقام انتخاب شده بود تصمیم گرفت شخصا به ملاقت هیتلر برود و با تعهد دوستی و همکاری با آلمان او را از مداخله بیشتر در مورد کشورش بازدارد.هاشا که به علت بیماری قلبی نمی توانست با هواپیما سفر کند و روز ۱۴ مارس ۱۹۳۹ به اتفاق دخترش و وزیر خارجه خود با قطار عازم برلین شدند.

هیتلر در اولین صحبت ملاقاتشان گفت که دیگر نمی تواند رویه خصمانه رهبرات چک اسلواکی را نسبت به آلمان تحمل نماید. و هیتلر گفت که دیگر دیر شده و ساعت ۶ بامداد یعنی ۵ ساعت دیگر نیروهای آلمانی وارد چک اسلواکی خواهند شد. هیتلر سپس گفت تنها کاری که شما می توانید برای ملت و مملکت خود بکنید این است که به نیروهای کشورتان دستور بدهید در برابر ارتش آلمان مقاومت نکنند وگرنه نابود خواهند شد. سپس هیتلر از وی خواست که برای ادامه مذاکره و پاسخ به اتاق مجاور نزد تروپ و گورینگ بروند. در این اتاق ریبن تروپ وزیر خارجه آلمان متن قراردادی را که قبلا تنظیم شده بود و مفهوم آن تسلیم چک اسلواکی در برابر آلمان و موافقت دولت چک اسلواکی با استقرار نیروهای مسلح آلمان در آن کشور بود برای امضا در برابر هاشا گذاشت. هاشا پس از خواندن این قرارداد غش کرد و گورینگ که می ترسید مرگ این پیرمرد در کاخ صدر اعظم آلمان افتضاح بین المللی بزرگی برپا کند فورا دکتر مورل پزشک مخصوص هیتلر را خبر کرد. چند دقیقه بعد دکتر مورل وارد شد و با تزریق یک آمپول هاشا را بحال آورد. پس از اینکه هاشا حال عادی خود را بازیافت گورینگو ریبن تروپ به وی گفتند اگر دستور عدم مقاومت به نیروهای چک اسلواکی را صادر نکند مسئول کشتار هزاران نفر و انهدام شهرهای زیبای کشورش خواهد بود. گورینگ گفت هواپیماهای بمب افکن آلمان از صبح زود به پرواز در خواهند امد و خودداری وی از صدور دستور ترک مقاومت صدمات جبران ناپذیری به شهرهای چک اسلواکی وارد خواهد ساخت.

در جریان این گفتگوها ارتباط بی سیم با پراگ برقرار شد و هاشا در یک حالت بحرانی مقامات مسئول دولت چک اسلواکی را در جریان اوضاع گذاشته و از آنها خواست دستور ترک مخاصمه به نیروهای مسلح چک اسلواکی صادر کنند.

پس از آن هم رئیس جمهور چک اسلواکی قرارداد تسلیم کشور مزبور را به امضا رسانید.

پس از این ماجرا و با ورود نیروهای آلمانی به منطقه آلمانی نشین چک اسلواکی ، مردم آن منطقه با خوشحالی و احساس شعف فراوان از سربازان آلمانی و اینکه دوباره به آغوش کشورشان آلمان بازگشتند استقبال کردند.

و این آخرین فتح بدون جنگ آدولف هیتلر و قسمت پایانی از سری مقالات پیروزی های بدون جنگ هیتلر بود.
انجمن های تخصصی فلش خور – تمامی انجمن‌ها

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.