چالش‌های فراروی ناتو در قرن ۲۱

جام جم آنلاین: ‌در حالی‌که مقدمات برگزاری کنفرانس ماه می ‌سران ناتو در شیکاگو در حال پیگیری است این پیمان که از عمر آن ۶۳ سال می‌گذرد با توفانی از مشکلات همه‌جانبه مواجه است.

حتی اگر ناتو بتواند بر این مشکلات فائق آید باز هم این اتحادیه که بر پایه امنیت اروپا و پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت و از چند سال قبل نیز سودای جهانی شدن را در سر می‌پروراند در آینده با تدابیری انقباظ و تعدیل جاه‌طلبی‌هایش مواجه خواهد بود.

این ادعا شاید تعجب‌برانگیز به نظر برسد. ماموریت لیبی در سال گذشته موفقیت آمیز بود.

ناتو با رهبری انگلستان و فرانسه در خط اول جبهه و با پشتیبانی آمریکا مبادرت به جنگ هوایی پیچیده‌ای کرد که ظرف هفت ماه منجر به تحقق همه اهداف و با کمترین آسیب به زیرساخت‌های شهری و جان غیر نظامیان در لیبی شد.

ناتو در افغانستان نیز گرچه به طور مفتضحانه در حال تنظیم خروج برنامه نیروهای رزمی‌اش تا پایان سال ۲۰۲۴ است، اما به بسیاری از تعهداتش که دو سال قبل در آخرین کنفرانس سران در لیسبون آنها را پذیرفته بود، عمل کرده است.

ناتو همچنین بسرعت و بدون جارو جنجال و به‌رغم انتقادهای روسیه می‌گوید در حال استقرار فاز اول سیستم جدید سپر موشکی برای حفاظت از اروپاست.

در این رابطه اسپانیا پایگاهی برای کشتی‌های حامل موشک‌های دفاعی ایجیس تدارک دیده است. ترکیه مقرسایت رادار جدید ایکس ـ باند است و هواپیماهای رهگیر اس ـ ام ۳ در لهستان و رومانی مستقر خواهند شد، اما این تصویر بزرگ به سبب بحران مالی اروپا و فشار فزاینده به بودجه‌های ملی بیشتر از هر زمان دیگری با مشکل مواجه شده است.

موسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک لندن در گزارش سالانه خود با عنوان موازنه نظامی آورده است که برای اولین‌بار در تاریخ معاصر، هزینه‌های دفاعی آسیا از اروپا پیشی گرفته است.

مساله مهم دیگر چرخش استراتژیک آمریکا به سمت غرب اقیانوس آرام به دلیل مواجهه با رشد سریع نظامیگری چین است.

اظهارات آمریکایی‌ها مبنی بر این‌که اروپا از این پس باید تولیدکننده امنیت باشد نه مصرف کننده آن و اعلام بازگشت قریب‌الوقوع یکچهارم نیروهای آمریکایی مستقر در آلمان به خانه، حامل هشداری تلویحی به اعضای اروپایی ناتوست.

اختلاف با آمریکا

بازاندیشی جنگ لیبی از چند جهت می‌تواند نقطه عطفی برای این پیمان باشد. جنگ لیبی اولین عملیات ناتو بود که در آن بریتانیا و فرانسه به جای آمریکا در جایگاه اول قرار گرفتند.

بعضی از اعضای دولت اوباما در مورد نیاز بر سر مداخله بشردوستانه و نشان‌دادن حمایت از بهار عربی به توافق رسیده بودند، اما کسان دیگری از جمله رابرت گیتس، وزیر دفاع سابق آمریکا منافع استراتژیک آمریکا را در خطر نمی‌دیدند و فقط قصد کمک به تضمین پیروزی اروپایی‌ها در جنگ به دلیل زرادخانه ناقص آنها داشتند.

گیتس در سخنرانی تودیع‌اش که اواسط عملیات لیبی ایراد کرد متحدان اروپایی را به خاطر کندی پیشرفت در تنبیه یک دشمن عاجز و درمانده و شکست در سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌هایی که آمریکا وادار به تامین آن شده بود، نظیر سوختگیری هوایی و نابودی دفاع ضدهوایی به باد انتقاد گرفت.

جدا از آن‌که اروپایی‌ها باید خلأ‌هایشان را بپوشانند، سوال گیتس آن بود که تا کی آمریکا می‌تواند ناتو را به عنوان یک شریک نظامی ‌سودمند در نظر بگیرد؟ با آن‌که برخی انتقادات گیتس غیرمنصفانه به نظر می‌رسید و بسیاری از شکاف‌های موجود به این دلیل وجود دارد که آمریکا متحدانش را وادار کرده است از دوباره‌کاری‌های بیهوده بپرهیزند، اما دیدگاه اصلی گیتس این بود که رشد اروپا به خاطر تحمیل خود بر هزینه‌های دفاعی آمریکاست و اروپایی‌ها حداقل باید توان تامین امنیت در حیاط خلوتشان را داشته باشند.

این اظهارات با آن‌که توافقات اساسی ناتو مبنی بر حمایت آمریکا از اروپا در صورت یک حمله احتمالی را حداقل به طور مستقیم به چالش نمی‌کشد، اما در آینده ایالات متحده احتمالا در کمک به اروپا در برابر تهدیدات یا فجایع انسانی در مجاورت مرزهای این قاره بی‌رغبت خواهد شد.در این میان آندره فوگ راسموسن، دبیرکل ناتو در پی کسب مشتری برای ایده دفاع هوشمند است.

برچسبی جدید برای ایده ۲۰ ساله اشتراک منابع و تنظیم بهتر اولویت‌ها و ترغیب اعضای ناتو به اختصاصی‌کردن اموری که هر کدام در آن بهترین هستند. راسموسن امیدوار است کشورهای عضو ناتو تا قبل از کنفرانس شیکاگو بر سر ۲۰ طرح که قرار است هرکدام توسط یک کشور هدایت شود به توافق برسند.

با وجود این و به‌رغم توصیف و تمجیدهای فراوان وی از ایده دفاع هوشمند، تردیدها درباره این طرح بسیار زیاد است.

ماموریت لیبی همچنین نشان داد چگونه مخالفت‌های مردم اروپا بر سر استفاده از امکانات نظامی‌ می‌تواند عملیات را مختل و تفاوت‌های جغرافیایی و تاریخی منجر به این شود که اروپایی‌ها احتمالا با جنگ‌های اجتناب‌ناپذیر مخالفت کنند.

در جنگ لیبی تنها هشت کشور از ۲۸ کشور عضو ناتو هدایت عملیات را به عهده داشتند. آلمان با طفره رفتن از تصویب قطعنامه سازمان ملل حتی تا کنار کشیدن نیروهایش از کشتی‌ها و هواپیماهای ماموریتی ناتو پیش رفت.

علاوه بر این رای‌دهندگان در آلمان که بزرگ‌ترین و ثروتمند‌ترین کشور اروپایی عضو ناتوست تقریبا با هرگونه کاربرد نیروی نظامی ‌و در هر زمینه‌ای مخالف هستند و چنین چیزی بر کل ایده دفاع هوشمند سنگینی می‌کند، به طوری که بر پرده آخر حضور ناتو در افغانستان نیز سایه سنگینی افتاده است.

با پایان گرفتن خوشبینی‌ها که در سال‌های آغازین تهاجم وجود داشت اکنون بسیاری بی‌صبرانه در حال شمارش روزها تا دسامبر ۲۰۲۴ هستند که موعد پایان عملیات نظامی و انتقال مسوولیت به خود افغان‌ها به حساب می‌آید؛ چیزی که فقط در حرف می‌تواند کامل باشد.

گرچه ماموریت آموزش افغان‌ها توسط ناتو تا بعد از ۲۰۲۴ هم ادامه خواهد داشت، اما پس از آن همه چیز به عملکرد نیروهای افغان بستگی خواهد داشت.

با خروج نیروهای آمریکا از اروپا به تمرین‌های مشترک نیروهای نظامی لطمه جدی وارد خواهد آمد و تجربیات مشترک فقط به خاطره بدل خواهند گردید. این امر درنهایت به اهداف اصلی ناتو که همانا توانایی عملیات هماهنگ نیروهاست لطمه وارد خواهد کرد.

کنفرانس آینده بر همکاری و مشارکت دو سوی آتلانتیک تاکید دوباره خواهد کرد و راسموسن برایده دفاع هوشمند که می‌تواند بدبین‌ها را شگفت‌زده و راه را برای کارایی بیشتر با هزینه کمتر هموار کند اصرار خواهد ورزید.

اما آنچه در آینده احتمال وقوع بیشتری دارد به امان خدا رها‌کردن ناتو از جانب آمریکا و سقوط جاه‌طلبی نظامی در اروپاست. به عبارت دیگر ناتو به نیرویی با کارایی و بودجه کمتر تبدیل خواهد شد.

اکونومیست – مترجم: ایرج جودت


jamejamonline.ir – 22 – RSS Version

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.