چرا ابوالفضل پورعرب خبرساز شد؟!

به نقل از تماشا، چند روز پیش وقتی عکس ابوالفضل پورعرب در سایت ها و روزنامه های مختلف به چاپ رسید همه می دانستیم که این عکس خبرساز خواهد شد. باید با نهالیت تاثر می پذیرفتیم که این همان بازیگری است که روزگاری وقتی در فیلمی بازی می کرد همه برای دیدنش جلوی سینماها صف می بستند.

بازیگری که با وجود سال ها حضور جدی در سینما باز هم وقتی در بیمارستان بستری می شود هوادارانش خودشان را به بیمارستان می رسانند تا او احساس تنهایی نکند. اما شهرت ورطه غریبی است که گرفتار آن شدن مصائب بی شماری دارد. انتشار این عکس تکاندهنده از پورعرب باعث شد تا از برخی از کارگردانان و تهیه کنندگانی که پیش از این با او همکاری کرده بودند بپرسیم شما می دانید چرا ستاره ای که عکسش روزی ضامن فروش فیلم ها بود حالا می تواند باعث ترحم خیلی از افراد شود. اتفاقی که پیش از این برای فریماه فرجامی ستاره زن سال های نه چندان دور سینما هم افتاده بود.

دری: پورعرب به نصیحت های من و عزت الله انتظامی گوش نداد

ابوالفضل پورعرب بازیگر نقش اصلی فیلم «باد و شقایق» به کارگردانی ضیاءالدین دری بود. درباره این بازیگر می گوید: «ابوالفضل پورعرب جزو معدود بازیگرانی بود که در آن سال ها می شد لقب ستاره را به او داد. او در دوران درخشش خود در سینما یکه تازی می کرد و می توان با قاطعیت گفت که در آن دوران ستاره دیگری غیر از او وجود نداشت. من خودم با او «باد و شقایق» را کار می کردم که داستان بازیگری بود که شهرتش باعث می شود خودش را فراموش کند و تحت تاثیر مواد مخدر قرار بگیرد و در نتیجه رفته رفته افول کند و از بین برود.

همه می دانیم که بازیگر خوب باید انعطاف داشته باشد و بتواند در ظاهرش تغییراتی ایجاد کند مثل رضا کیانیان که برای نقشش در فیلم «خانه ای روی آب» مقدار زیادی وزن اضافه کرد. من آن زمان از پورعرب خواستم که کمی وزنش را به خاطر نقش کم کند چرا که نقش ایجاب می کرد که او خیلی لاغر باشد اما او به حرف من گوش نکرد و در طول کار هم متاسفانه وزن پیوسته بیشتر می شد.»

دری همچنین در پاسخ به این سوال که آیا بی توجهی کارگردانان در این اواخر به او و نسپردن نقش های خوب به این بازیگر باعث شده که دچار این وضعیت شود که می گوید: «من متاسفانه این عکس جدید از او را ندیده ام که بخواهم درباره اش اظهار نظر کنم اما نمی توان تقصیر این اتفاق را به دوش کارگردان ها انداخت که چرا به پورعرب بی توجهی کردند چرا که من معتقدم به قدر کفایت در زمان بازیگری اش به او توجه شده، چون او بازیگری بوده که می توانست با حضورش ضامن گیشه باشد و هیچ کارگردانی هم از بازگشت سرمایه بدش نمی آید. مثل خیلی از ستاره های حال حاضر سینما که به خاطر پتانسیل های شان پولشان را زودتر از بقیه می گیرند و بیشتر در چشم هم هستند. او هم این وضعیت را داشته است. البته من و آقای انتظامی چندین بار با او دوستانه صحبت کردیم و مواردی را نه نصیحت که به او یادآوری کردیم که توجهی نکرد اما این بدی سینما و شهرت است که موقعیت برخی را به خاطر بعضی از لغزش ها تراژیک می کند.»

کارگردان «باد و شقایق» معتقد است که هر بازیگری باید یکسری مراقبت های فکری و جسمی از خودش داشته باشد و اضافه می کند: «این اتفاق ممکن است برای یک دکتر یا مهندس هم بیفتد اما از آنجایی که آرتیست ها در چشم مردم هستند و به شکلی ویترین هر کاری هستند، هر لغزش کوچک یا بزرگشان خبرساز می شود. دری در پایان حرف هایش به «تماشا» گفت: «من از خدای متعال برای ابوالفضل پورعرب سلامتی می خواهم و امیدوارم هیچ وقت امیدش را از دست ندهد.

شهرت برای هیچ کس پایدار نیست و یک جایی هست که به قول ما اصفهانی ها انسان می پکد و همه چیز تمام می شود. در حال حاضر شرایط پورعرب شرایط خاصی است و فکر می کنم مجبور باشم که به بعضی از ستاره ها و بازیگران شناخته شده تاکید کنم که ظرفیتشان را بالا ببرند چون عمر مثل برق و باد می گذرد و در همیشه روی یک پاشنه نمی چرخد.»

محمد متوسلانی: مشکلات خانوادگی مهمترین دلیل گرفتاری پورعرب

محمد متوسلانی کارگردان فیلم «دو روی سکه» است و با ابوالفضل پورعرب در این فیلم همکاری کرده. او در پاسخ به این سوال که چه موضوعی باعث می شود که یک ستاره از عرش به فرش بیاید و دیگر مثل سابق مورد توجه مخاطبانش نباشد گفت: «ما باید ببینیم چه چیزی باعث شده که این بیماری سراغ او بیاید؟ وقتی ما آغوشمان برای پذیرفتن یک بیماری باز باشد این آمادگی برایمان به وجود می آید که بیمار شویم. البته این پذیرش دو شکل دارد؛ یا فردی از روی بدبختی و فراموش کردن درد و غصه هایش دچار این مسائل می شود یا در موقعیتی قرار می گیرد که دلش می خواهد سرخوش تر باشد. دلیل دوم برای برخی از بازیگران و هنرمندان مصداق پیدا می کند که به خاطر سرخوشی بیشتر گرفتار می شوند.»

متوسلانی همچنین معتقد است که بازیگر باید خودش را دوست داشته باشد تا بتواند دیگران را دوست داشته باشد و اگر خودش را دوست نداشته باشد و به خودش ضربه بزند سینما هم به او ضربه می زند و او را محو می کند: «ابوالفضل پورعرب نتوانست از مسئولیتی که روی دوشش بود مراقبت کند و بار را به سرمنزل مقصود برساند. البته مسائل روانی هم بسیار مهم است. پورعرب در برهه ای به واسطه اتفاقاتی مثل تصادف شدید همسر اولش، از دست دادن برخی از اعضای خانواده اش، جدایی از همسرش و ازدواج مجددش، بچه ای که این وسط ضربه های زیادی می بیند دچار ضربه های روحی پی در پی شد. اینها همه دست به دست هم می دهد تا یک ستاره افول کند.»

متوسلانی در پایان این موضوع را تقصیر سینما هم می داند و می گوید: «این ذات سینماست و کسی که وارد سینما می شود باید بداند که می خواهد در چه عرصه ای فعالیت کند. به شهرت رسیدن مشکل و مشکل تر از آن حفظ آن شهرت است. آدم ها باید جنبه هر گونه موفقیتی را داشته باشند.»

جهانگیری: این اتفاق برای مارلون براندو هم افتاده

جهانگیر جهانگیری هم که در فیلم «رابطه پنهانی» با ابوالفضل پورعرب همکاری کرده بود درباره انتشار عکس این بازیگر به «تماشا» می گوید: «متاسفانه من این عکس را هنوز ندیدم اما این اتفاقی است که می شد آن را پیش بینی کرد. به هر صورت سینما عرصه بی رحمی است و منتظر است تو بلغزی تا شکارت کند. پورعرب در دوره ای بهترین بازیگر سینمای ایران بود اما حالا نیست. این اتفاق برای خیلی از بازیگران سینما مثل مارلون براندو هم افتاده است. هر بازیگری برای مشهور بودن یک تاریخی دارد و آن تاریخ بالاخره دیر یا زود تمام می شود.»

فرح بخش: آنهایی که با گونی گونی پول دنبال او می رفتند کجا هستند؟

اما حسین فرح بخش هم که تهیه کننده ۴ فیلم (رابطه پنهانی، دو روی سکه، نیش، بهشت پنهان) با بازی پورعرب بوده درباره او به «تماشا» می گوید: «من با آقای پورعرب ۴ فیلم خوب را کار کردم، فیلم هایی که هر کدام بهترین فیلم های دوران کاری او بوده است. حتی با او ۴۰ روز پاریس بوده ام و او را کاملا می شناسم. او بازیگر بسیار توانایی بود و به معنای واقعی کلمه بازیگر اما باید بپذیریم که هر کس دورانی دارد و آن دوران هم دیر یا زود تمام می شود. مریضی چیزی نیست که دست خود آدم باشد و او حالا سرطان دارد و این مشیت الهی است.»

فرح بخش هم مثل باقی کسانی که با پورعرب کار کرده اند اعتقاد دارد که سینما خیلی بی رحم است و می گوید: «وقتی کسانی که با گونی گونی پول می رفتند پشت در خانه او می نشستند تا او بپذیرد که در فیلمشان بازی کند در حال حاضر از او یادی نمی کنند می توان فهمید که چقدر سینما بی رحم است. از مردم می خواهم برای او دعا کنند. من خودم دنبال او هستم تا بتوانم سری به او بزنم و عیادتی از او بکنم.»

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.