چگونه یک بازرگان و بیزینس من موفق شویم

الفبای بیزینس من ها چیست؟

بخش اول

۱-در این بخش میخواهیم به کسانی که میخواهند کار بازرگانی را شروع کنند کمک کنیم تا بدانند باید چه اطالعاتی داشته باشند و چگونه وارد این کار شوند و در آن بمانند. کشور ما از قدیم روی خط جاده ابریشم بوده و از همان زمانهای قدیم بازرگانانی در ایران بودند که تجارت به کشورهای خارجی را شروع کردند و توسعه دادند و قدمت این کار در ایران به درازای تاریخ است. بنابراین ایران این موقعیت بازرگانی را از زمان قدیم داشته است؛ ولی اقتضای زمان طوری ایجاب کرد که تغییراتی در نوع تجارت صورت بگیرد. به طور مثال زمانی که فکس وارد حیطه کار بازرگانان شد، افزایش سرعت عمل بازرگانان در کارشان را به وجود آورد و همینطور قبلتر که ادارات پست توسعه پیدا کردند و جایگزین چاپارها شدند، چنین اتفاقی را شاهد بودیم.

 بیزینس من موفق

۲-همیشه همینطور بوده که در تجارت هر چقدر ره ها آسانتر باشد و بده بستانهای مالی با سرعت بالایی انجام پذیرد آن جامعه سریعتر رشد خواهد کرد و متاسفانه در ایران قاعده هایی وجود دارد که در اکثر کشورهای مثل ما نیست و تجارت را برای تاجران مشکل کرده است. به بخشی از این موارد اشاره میکنم تا با چشم و نگاه بازتر وارد کار شوید و به این ترتیب سرعت عملتان بیشتر میشود.

بیزینس من موفق

۳-مثال همانطور که میدانید در دنیا چیزی به نام کارت بازرگانی وجود ندارد و این سیستم معضلی بزرگ و چوبیست الی چرخ بازرگانی! فقط دو کشور ایران و لیبی هستند که کارت بازرگانی دارند. هر بازرگانی در آغاز کارش خواستار توسعه و پیشرفت خواهد بود که این امر با استرس و مانعی به نام کارت بازرگانی همراه خواهد بود که البته درگیر شدن با مضلات مالیاتی و… را دربرخواهد داشت.

۴-هم اکنون جوانهای دانشجو و فارغ التحصیلان کشور ما به شکل گسترده ای در شبکه های اجتماعی فعال هستند ولی متاسفانه از آن در جهت کسب درآمد و تبلیغات و گسترش بیزنسشان استفاده نمیکنند؛ در حالی که باید خود را با این سیستم هماهنگ کنند و مطابق سیستم جهانی آن پیش بروند. نکتهای که من در جلسات و سمینارها مطرح میکنم، این است که در کشور ما، با این جمعیت۸۰ میلیون نفری که اگر بازنشسته ها و کودکان را از آن کسر کنیم، چیزی حدود ۲۵ الی ۳۰ میلیون نیروی کار دارد که میتوانند از شبکه های اجتماعی در جهت درآمدزایی و اشتغال زایی استفاده کنند، اما با این وجود چند ایده بزرگ وجود دارد که بتوان به عنوان نمونه مطرح کرد؟ اگر این جوانان را رصد کنیم متوجه خواهیم شد که تعدادشان خیلی کم هست، چیزی در حدود چهل- پنجاه نفر

بیزینس من موفق

۵-همچینین در ایران، ما متولی آموزش مالی نداریم. دانشگاه ها دوره مدیریت بازرگانی دارند و اخیرا دوره های MBA باب شده که معمولا پس از طی آن دانشجوها سردرگم هستند و این آموزشها متاسفانه جنبه اجرایی ندارند. البته بعضی از این دوره ها مفید هستند ولی آن عمق لازم را ندارند. نکته دیگری که باید بدانید این است که در کشوری مثل کشور ما، هنوز پول در دست بازاریهاییست که نگاهشان به این کار سنتی ست. این موضوع با وجود تاثیرات منفی که دارد میتواند یک فرصت باشد چرا که شما اگر بتوانید از سازوکار جدید در تجارت استفاده کنید قدرت رقابت بالاتری خواهید داشت. با توجه به تغییرات اخیر در الکترونیک، اینترنت و… که سرعت دسترسی به اطلاعات را بالا برده است، ما باید از این اطلاعات در بازرگانی به نفع کارآفرینی و اشتغال زایی استفاده کنیم.

۶-دنیای امروز دنیای سرعت است. زمانی که به آبراهام لینکلن سوءقصد شد، ۱۱ روز طول کشید تا اخبار آن به انگلیس برسد، اما امروزه شاهدیم که در لحظه افرادی در تهران میتوانند با دوستانشان در یک مکان دیگر آن سوی جهان، در آن واحد ارتباط تصویری برقرار کنند و محدودیتها در این زمینه بسیار کم است و البته نکته مهم این است که بیزینس من باید هر روز روزنامه بخواند و اطلاعاتش به روز باشد. او باید بتواند شرایط روز جهان و کشور را تحلیل کند. در خارج از کشور وقتی کسی قصد تجارت دارد، دوره های مالی، مدیریتی و حسابداری را طی میکند و با قوانین آن آشنا میشود و تمامی آنها را در کار خود اعمال میکند. آنها برای کار موفق تجاری تیم تشکیل میدهند، خودشان را با شرایط منطبق میکنند، تقسیم وظایف میکنند و کار را پیش میبرند ولی در ایران همان شیوه سنتی رایج است. به طور مثال فردی مغازه تولید کفش دارد و بعدها کارگاه را تبدیل به کارخانه میکند، ولی باز با همان روش سنتی پیش میرود. در مشاغل دیگر هم همینطور است. این نکات مقدمهایست برای رسیدن به روشهای آغاز به کار تجارت توسط یک جوان علاقمند به این کار. این نکات را برای این مطرح میکنیم تا او با چشم و ذهنی باز وارد این کار شود و بداند باید به چه نکته ها و آموزشهایی حساسیت نشان دهد. در شماره های آینده خلاقیت کمکم دانشهایی را که هر بیزینس من باید داشته باشد و گوشه ها و نکات مهم این علوم و دانشها را بررسی و مطرح خواهیم کرد.

تا این لحظه ۱نظر ثبت شده
  1. alireza:

    همیشه میگن یه دست صدا نداره من جوان تنها که پشتم به جایی گرم نیس اگه بخوام کاری کنم و اینکه میگن رابطه نقش مهمی تو هر کاری مثل کار خودم پس گفته های بالا خیلی سطحی و ساده بود که فقط اومده گفته و رفته من یا همه جوانای من مثل تشنه پیشرفتن اما سر درگمن و حقیقتا اینه که اگه بخوایم حرکتی بکنیم فقط و فقط دور خودمون میچرخیم اگه شما به فکر پیشرفت مایی بیا راه نشون بده بیا پیچشه راه نشون بده چون هیچ منبعی نیست که بخواد واقعا به ماها راه نشون بده راه کسب درامد کسب پیشرفت و غیره وگرنه من یا اونایی که خوندن با این حرفا نمیاگ بشن به فرض مثال اقای عسگراولادی که . منتطزر جوابتون تو جمیلم هستم راهنمایی کنید
    باتشکر

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.