کتاب سهراب سپهری به چاپ نهم رسید

۹ م دیماه ،

کتاب سهراب سپهری شاعرنقاش که به کوشش لیلی گلستان از سوی انتشار یافتنات امیرکبیر در سال ۱۳۶۸ انتشار یافته بود؛ به چاپ نهم رسید.

به گزارش خبرنگار تجسمی هنرآنلاین؛ کتاب سهراب سپهری شاعرنقاش دربرگیرنده گزیده ای از نقاشی های سهراب سپهری به همراه شعرهای او است که به انتخاب و لیلی گلستان با همراهی مرتضی ممیز و عباس حجت پناه در زمان حیات سهراب سپهری انتخاب و پس از درگذشت او منتشرشده است.

همچنین دراین کتاب تعدادی ازعکس های او ازدوره های مختلف زندگیش، نامه او به احمد رضا احمدی، نوشته و نقد های احمد رضا احمدی، گلی ترقی، بیژن جلالی، محمد علی سپانلو، داریوش شایگان، سیروس طاهبازو مرتضی ممیز انتشار یافته است. مقدمه این کتاب نیز توسط لیلی گلستان نوشته شده است.

همچنین در این کتاب سه طرح از سهراب سپهری انتشار یافته است.

لیلی گلستان در مقدمه این کتاب نوشته است: با شناخت بیشتر سهراب متوجه می شویم که هرگز زندگی اش از آثارش جدا نبوده است. سهراب همان بود که می دیدی همان بود که می خواندی. دست سهراب با وجود شعرها و نقاشی هایش رو بود.

همچنین سهراب سپهری در نامه ای که درمدت اقامتش درنیویورک به احمد رضا احمدی نوشته؛ عنوان کرده است: من روزها نقاشی می کنم. هنوزروی دیوارهای دنیا برای تابلو جا هست. پس تندترکار کنیم. باید کارکرد ولی نباید دود چراغ خورد. اینجا دودهای زبر تر و خالص تری هست. دودهای بادوام و آب نرو. در کوچه که راه می روی، گاه یک تکه دود صمیمانه روی شانه ات می نشیند واین تنهاملایمت این شهر است. وگرنه آن جرثقیل که از پنجره اطاق پیداست، نمی تواند صمیمانه روی شانه کسی بنشیند. اصلا برازنده جرثقیل نیست. اگر این کار را بکند به اصالت خانوادگی خود لطمئه زده است. توی این شهر نمی شود نرم بود و حیا کرد. و تهنیت گفت. نمی شود تربچه خورد. میان این ساختمان های سنگین، تربچه خوردن کارجلفی است. مثل این است که بخواهی یک آسمانخراش را غلغلک بدهی. باید رسوم اینجا را شناخت. در این جا رسم این است که درخت برگ داشته باشد. در این شهر نعنا پیدا می گردد، ولی باید آن را صادقانه خورد. اینجا رسم نیست کسی امتداد بدهد. نباید فکر آدم روی زمین دراز بکشد. در اینجا از روی سیمان به بالا برای فکر کردن مناسب تر است. و یا از فلز به آن طرف. من نقاشی می کنم، ولی نقاشی من نسبت به گالری های اینجا مورب است. نقاشی از آن کارهاست. پوست آدم را می کند. و تازه طلبکار است. ولی نباید به نقاشی رو داد، چون سوار آدم می گردد.
من بسیار ها را دیده ام که به نقاشی سواری می دهند. باید کمی مسلح بود، و بعد رفت دنبال نقاشی. گاه فکر می کنمشعر مهربات تر است.
ولی نباید بسیار خوش خیال بود. من بسیار ها را شناخته ام که از دست شعر به پلیس شکایت کرده اند. باید مواظب بود. من شب ها شعر می خوانم. هنوز ننوشته ام. خواهم نوشت.

کتاب سهراب سپهری شاعرنقاش در۱۶۷صفحه با تیراژ ۱۰۰۰نسخه و با قیمت ۱۵ هزارو پانصد تومان در قطع خشتی ازسوی انتشار یافتنات امیرکبیرمنتشرشده است.

انتهای پیام/۳۱


آخرین خبرها
باز بازنشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.