یادداشت/ به امید بارور شدن انار های نارس…

گردآوری توسط گروه فرهنگ و هنر ممتازنیوز

یادداشت مجید رضا مصطفوی/

مجید رضا مصطفوی*: انارهای نارس روایت آدم‌هایی است که نه با سیب زمینی که با اراده‌ی خود زیر بار این واقعیت محتوم نرفته و از پا نمی نشینند.

می‌گویند انار از میوه های اصیل و بومی ایران به حساب می آید و درختی گرمسیری است که در نواحی معتدل به درخت همیشه سبز معروف است اما در نواحی خشک با زمستان های سرد و سخت به درختی لخت و خزان زده تبدیل می گردد. با این حال به جز در مناطقی با زمستانهای سرد و طولانی، این درخت قابلیت سازگاری بالایی دارد.

“انارهای نارس” محصول درک شخصی من از زمانه ی غریبی بود که در این سالها بر اغلب مردم به سختی گذشت، سالهایی طولانی مثل زمستانهای سرد و سخت و مردمی کارگر که درست مثل نهال انار آسیب پذیر و به شکلی عجیب و شگفت انگیز انعطاف پذیر بودند.

ساخت این فیلم برای من مثل این بود که بخواهی نهال نازک اناری را در یک زمین بایر و زمستانی سرد بکاری و به بار بنشانی. در فاصله ی سه سال مراجعه های مکرر به وزارت ارشاد وقت برای گرفتن مجوز راه به جایی نمی برد و گشایش فیلم به دلایلی که برایم روشن نبود با در بسته روبرو می شد. به ناچار قصه عوض می شد و به فیلمنامه ای با موقعیت و فضای دیگری ختم می شد اما باز هم خبری از مجوز نمی شد. شاید مضمون مشترک و وضعیت نسبتا مشابه شخصیتهای این فیلمنامه ها که همگی از متن به حاشیه رانده شده بودند، طلسم کار بود.

در “انارهای نارس” هم، دغدغه ام همان مضمون فیلمنامه های نافرجام قبلی بود. زاویه دیدی تازه به طبقاتی از جامعه که در کوچه پس کوچه های شهر صدای خرد شدن استخوانهایشان زیر بار سنگین معیشت و آینده ای نافرجام، به وضوح شنیده می شد. می خواستم این صداها، صدای این آدمها به شکلی متفاوت به تصویر کشیده شود، بدون نماهای نخ نما و با جدایی از موج رایجی که در این سالها تحت تاثیر سبک و سیاق فیلمساز موفقی به راه افتاده است و از همه مهمتر بدون ذره ای تحقیر و توهین به این طبقه از مردم.

طبقه ای که در این سالهای سردی که گذشت پایگاه ثابتی نداشتند و پیوسته امکان سقوط از جایگاه خود قرار داشتند و مثل کسانی که بر لبه ی پرتگاه ایستاده باشند در وضعیتی معلق، دستشان به جای بند نبود . عده ای گمان میکردند میتوان جلوی چشم آنها را با چیزی شبیه سیب زمینی گرفت و با مبلغی ناچیز، امید به زندگی آنها را بالا برده و تصویر آینده ای روشن و خیالی را برای آنها و فرزندانشان رقم زد. در حالی که واقعیت چیز دیگری بود: شاید پیش از آنکه زندگی آنها به بار بنشیند عمرشان به سر برسد و هیچگاه نوبت زندگی فرزندان آنها فرا نرسد.

اما “انارهای نارس” روایت آدمهایی است که نه با سیب زمینی که با اراده ی خود زیر بار این واقعیت محتوم نرفته و از پا نمی نشینند .آنها به بارقه های امید دل میبندند و خودشان به جهان پریشان خود سامان می دهند چرا که به قول شاملو: امید کجاست تا خود جهان به قرار باز آید… هان سنجیده باش که نومیدان را معادی مقدر نیست.

 صبح برفی یازدهم دی ماه نودودو

*کارگردان فیلم انارهای نارس

انتهای پیام/۵۵
 


آخرین خبرها
منبع:هنرآنلاین
باز نشر: پورتال خبری ممتاز نیوز www.momtaznews.com

نظرتان را در مورد مطلب فوق بنویسید. نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.