جام جم آنلاین: آمار ۹۱ درصدی مردودیها در آزمون ارشد امسال، حکایت از رخداد تازهای در نظام آموزش عالی دارد؛ اتفاقی که سلانه سلانه در جریان آزمونهای سراسری به وقوع پیوسته و آمار قبولیهای کنکور در یک دهه اخیر چند برابر شده، حالا قبولیهای دیروز به مقطع تحصیلات تکمیلی سرازیر شدهاند.
براساس آمار کنکور کارشناسی ارشد امسال ۹۳۰ هزار و ۲۱۵ نفر ثبتنام کردهاند، اما از این جمعیت، تنها ۸۵ هزار نفر معادل تقریبا ۹ درصد از ثبتنامیهای کنکور کارشناسی ارشد در دانشگاهها پذیرش خواهند شد.
وجود حدود یکمیلیون داوطلب ورود به دورههای کارشناسی ارشد، میتواند اتفاق خوشایندی برای مجموعه آموزش عالی کشور باشد؛ چنین استقبالی برای تحصیل در مقاطع بالاتر برای کشوری که در حال توسعه است، حداقل از بعد «کمّی» امیدوارکننده است.
چندی پیش نیز معاون آموزشی وزارت علوم اعلام کرد که کشور ایران از جهت میانگین جمعیت دانشجویی، در زمره ۱۰کشور برتر جهان و در صدر کشورهای جهان اسلام ایستاده است اما وجود یک میلیون داوطلب ورود به مقطع فوقلیسانس و پذیرش تنها ۸۵ هزار نفر از این تعداد، ذهن را بهسوی کنکورهای کارشناسی در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ و قبل از آن میبرد.
در آن سالها هم گاهی جمعیت قابل ملاحظهای در کنکورهای کارشناسی به کارزار میپرداختند، اما به دلیل ظرفیت محدود دانشگاهها در مقطع لیسانس، بسیاری از داوطلبان در دانشگاهها پذیرفته نمیشدند.
مثلا در کنکور کارشناسی سال ۱۳۸۵ که تازه وضعیت پذیرش هم به نسبت دهه ۷۰ بهتر از سالهای قبل شده بود، از بین یک میلیون و ۳۴۰ هزار ثبتنامی کنکور کارشناسی، تنها ۴۱۰ هزار نفر در دانشگاهها پذیرفته شدند.
اما این روزها اگرچه سیاست افزایش ظرفیت در مقاطع کارشناسی، سبب شده تا غول کنکور از آن هیبت ترسناک اولیه خود فاصله بگیرد، اما آمارها حاکی است که مشکل «پشتکنکور ماندن» به دورههای تحصیلات تکمیلی رسیده است.
آماده برگزاری کنکور «پست دکتری» باشیم
به دنبال انتشار نتایج اولیه آزمون ارشد، معاون آموزشی وزارت علوم اعلام کرد: تا پایان برنامه پنجم توسعه باید حدود ۲۰ درصد از فارغالتحصیلان کارشناسی وارد مقاطع بالاتر شوند، اما برخی کارشناسان میپرسند آیا رشد ظرفیت مقاطع تحصیلات تکمیلی بدون کیفیسازی آموزشها و امکانات در این دورهها میتواند برای داوطلبان رضایتبخش باشد؟
حسین سلیمی، مدیر مرکز مشاوره دانشگاه علامه طباطبایی با بیان این که مشاوران باید در این شرایط به یاری قبول نشدگان کنکور کارشناسی ارشد بشتابند به «جامجم» میگوید: در حال حاضر مشقات کنکور کارشناسی به کارشناسی ارشد منتقل شده است و در صورت ادامه این وضعیت، بحران کارشناسی ارشد به دوره دکتری منتقل میشود. حتی معتقدم در صورت ادامهدارشدن این روند و پاسکاری معضل کنکور به مقاطع بالاتر، ناچار خواهیم شد که در آینده حتی کنکورهای دوره پست دکتری را هم با وضعیتی مشابه کنکورهای کارشناسی ارشد برگزار کنیم!
این استاد دانشگاه با اشاره به این که باید به چشماندازهای شغلی و کارآفرینی رشتههای تحصیلی توجه بیشتری شود، توضیح میدهد: متاسفانه آموزش عالی کشور به گونهای پیش رفته است که وقتی فردی لیسانس میگیرد، بعد از یک سال بیکاری و خانهنشینی به این نتیجه میرسد که باید در مقطع فوقلیسانس ادامه تحصیل دهد و پس از پایان کارشناسی ارشد، وقتی به نتیجه دلخواه شغلی و اجتماعی خود نمیرسد، به ادامه تحصیل در مقطع دکتری ترغیب میشود؛ در حالی که باید با تاسیس هر رشته تحصیلی، از همان آغاز به چشماندازهای شغلی آن رشته نیز توجه شود.
وی بر این باور است که اضافه کردن ظرفیتهای کارشناسی ارشد هم تنها به صورت یک مسکن موقت عمل میکند و در همین رابطه میگوید: شاید افزایش ظرفیت دورههای کارشناسی ارشد در کوتاه مدت موجب شود که موقتا پاسخی برای پشت کنکوریهای تحصیلات تکمیلی پیدا کنیم، اما در بلند مدت مشکل را حل نخواهد کرد.
وی میافزاید: من طی این چند روز اخیر تماسهای زیادی از طرف دانشجویان قبول نشده در مقطع کارشناسی ارشد داشتم که روحیه بسیاری از آنها خراب بود و نیاز شدیدی به مشاورههای علمی داشتند؛ به همین خاطر من از همه مشاوران در این روزهای حساس میخواهم که قبول نشدههای این کنکور را به حال خود رها نکنند و به آنها کمک کنند.
کمسوادها زیاد میشوند
دکتر حسین باهر، صاحبنظر در حوزه مدیریت منابع نیز براین باور است که مشکل تحصیلات تکمیلی در کشور ما از اینجا ناشی میشود که بین عرضه و تقاضا در دانشگاههای کشور، رابطه منطقی وجود ندارد.
این عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی تاکید میکند: باید به حساب و کتاب اقتصاد آموزش عالی کشور توجه بیشتری شود؛ یعنی باید مکان تحصیل، استاد دانشگاه، رشتههای مورد نظر، افراد واجد شرایط تحصیل و بازار کار رشتههای تحصیلی در دانشگاهها، توام با منطق و حساب و کتاب باشد.
باهر با بیان این که باید در پذیرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دقت کنیم، اضافه میکند: ما مملکتی نیستیم که مثل برخی از کشورها مثل امارات، تولید و صادرات دانشجو داشته باشیم؛ به همین دلیل باید برای پذیرش دانشجویان کارشناسی ارشد به نیازهای کشور دقت کنیم و اولویت ما این باشد که در وهله اول نیازهای خودمان را برطرف کنیم؛ زیرا در غیر این صورت با جذب بی منطق دانشجویان کارشناسی ارشد، تنها توقعات را بدون پشتوانه در جامعه بالاترمیبریم و نیروهای جوان جامعه را هدر میدهیم.
معاون سابق سازمان برنامه و بودجه تصریح میکند: این سیاست غلطی است که با شرایط موجود، جوان را طی چند سال در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل کنیم؛ زیرا نمیتوانیم در آینده پاسخگوی نیازها و سرخوردگیهای آنها باشیم.
وی تاکید میکند: شما فکر کنید اگر همین روند جذب دانشجویان کارشناسی ارشد در دوره دکتری هم تکرار شود، یعنی بدون شناسایی و توجه به نیازمندیهای جامعه و همچنین توجه نکردن به مقوله ایجاد مهارتهای کاربردی در تحصیل رشتهها به جذب دانشجو اقدام کنیم، در دوره دکتری نیز همین مشکل تکرار خواهد شد؛ حتی از آنجا که دوره دکتری خاصیت جاذبه و تیتر شدن هم دارد، خطر تولید انبوه کم سوادها در جامعه وجود خواهد داشت.
امین جلالوند – گروه جامعه
jamejamonline.ir – 22 – RSS Version