دوشنبه, ۰۱ آبان ساعت ۱۵:۴۴ صوفیا نصرالهی
کافه سینما- صوفیا نصرالهی: «هابیت» یکی از مهمترین فیلمهایی است که امسال منتظر اکرانش هستیم. با توجه به فیلمهایی که تا به امروز اکران شدهاند، «هابیت» با توجه به پیشینه سازندهاش از گزینههای مهم آکادمی اسکار امسال هم به شمار میرود. بعد از پروژه پرهزینه و البته بسیار موفق سه قسمتی «ارباب حلقهها» باز هم پیتر جکسون سراغ اثر دیگری از جی.آر.آر تالیکن رفته که همان حال و هوای اسطورهای «ارباب حلقهها» را دارد.
البته جکسون به دلیل اختلافاتی که با کمپانی برادران وارنر پیدا کرده بود در ابتدا از کارگردانی این فیلم کناره گرفت اما بعد از مدتی گویا مسئولان استودیو کوتاه آمدند و به یاد جوایز اسکار بیشمار و صفهای طولانی جلوی گیشه «ارباب حلقهها» افتادند و باز هم تصمیم گرفتند که کار را به جکسون بسپارند که دنیای الفها، دورفها، هابیتها و جادوگران تالکین را خوب میشناسد. حالا لشکری از فیلمسازان در نیوزیلند مشغول به کارند تا دنیای جی.آر.آر.تالکین را به واقعیت تبدیل کنند. ۹۹ دکور فیلمبرداری مختلف با استفاده از صدها تیرک چوبی ساخته شدهاند. جکسون به هالیوود ریپورتر گفته است:«سر طراحی دکور این فیلم واقعا احساس کردیم که ما مالکان سرزمین میانه هستیم.»
یک تخته سنگ شیبدار که دور تا دورش را پردههای سبزرنگ عظیمالجثه فرا گرفتهاند، جایی است که در آن یک جادوگر پیر و ۱۳ همراهش که دورفهای کوتاهقدی با ریشهای بلند هستند، ایستادهاند. سکانسی از فیلم «هابیت» قرار است گرفته شود. بیلبو بگینز، قهرمان فیلم هم حضور دارد که نقشاش را مارتین فریمن بازی میکند. فریمن شاید برای مخاطبان سینما در سرتاسر جهان نام چندان آشنایی نباشد اما تماشاگران آمریکایی او را خوب میشناسند. چون نقش واتسون را در سریال «شرلوک» محصول BBC بازی کرده است. البته وقتی قد و قامت ریچارد آرمیتاژ بازیگر نقش تورین دورف را میبینید، بهنظرتان نمیرسد که او یک کوتوله باشد اما تا ۱۴دسامبر، زمانی که قرار است «هابیت: یک سفر غیرمترقبه» سینماهای جهان را فتح کند هنوز زمان باقی است و و آرمیتاژ و بقیه دورفها به لطف تکنولوژی و حقههای سینمایی دقیقا مانند یک کوتوله روی پرده سینما بهنظر خواهند رسید. وقتی روی مانیتور تصویرهای گرفته شده را میبینید متوجه میشوید که جادوگر واقعی کسی نیست جز پیتر جکسون. او توانست پیش از آنکه روی صندلی کارگردانی این پروژه عظیم بنشیند بر بسیاری از موانع و قید و شرطها فائق بیاید. یکی از این چالشها رقابت با خودش بود! سه گانه «ارباب حلقهها» بیش از ۳ میلیارد دلار فروخت و قسمت پایانی آن، «بازگشت پادشاه» در سال ۲۰۰۳، موفق شد ۱۱ اسکار را از آن خودش کند از جمله اصلیترین جوایز آکادمی یعنی اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی. (خوب یادم است وقتی برنده بهترین فیلمنامه غیراقتباسی روی سن رفت اولین چیزی که گفت این بود که خدا را شکر که پیتر جکسون در این بخش نمیتوانست نامزد جایزه اسکار شود وگرنه قطعا جایزه مال او بود!)
اگر قرار باشد امسال روی یک پروژه مطمئن سرمایهگذاری کنید، آن پروژه قطعا فیلم «هابیت» خواهد بود. هیچ استودیویی تمایل نداشت با مشکلات زیاد چنین فیلمی دست و پنجه نرم کند. (بخصوص هرچند در ابتدا اعلام شد که «هابیت» در دو قسمت ساخته خواهد شد اما در نهایت این فیلم هم تبدیل به یک تریلوژی شده و قرار است دو قسمت بعدی آن سال ۲۰۲۴ و ۲۰۲۴ ساخته شوند.) نه تنها جکسون تمایل زیادی به کارگردانی این فیلم نشان نمیداد، خرید حقوق فیلم هم مشکل دیگری بود. با این وجود فیلمبرداری «هابیت» به شکل معجزهآسایی شروع شد. فیلمها بر اساس رمانی که تالکین در سال ۱۹۳۷ نوشته و ساخته میشوند. «هابیت» داستان ماجراجوییهای بیلبو بگینز برای یافتن گنجی است که توسط اژدها از آن نگهبانی میشود. از این کتاب تالکین تاکنون بیش از ۳۵میلیون نسخه در جهان فروخته شده است.
برداشت اول بازیگران که تمام میشود صدای جکسون در تمام صحنه میپیچد(که خوشبختانه به شدت مودب و خویشتندار است): «ممکن است لطفا دورفها موقع شروع این صحنه ریتم تندتری داشته باشید؟ بالاخره آنها دارند از دست مرگ میگریزند. باید آنقدر بدوند تا به نفسنفس زدن بیفتند. پس این برداشت را دوباره میگیریم با سرعت بیشتر و خستگی.» سرعت بیشتر و خستگی، میتواند شعار فیلم «هابیت» هم باشد. در بندر آزاد شهر ولینگتون در نیوزیلند، جکسون ۵۰ ساله استاد متواضع نقشهبرداری و بررسی موقعیتهای جغرافیایی ممکن برای انتخاب لوکیشنهای فیلم است. قلمرو پادشاهی او در حومه شهر، جایی با آب و هوای معتدل است. کارگاه وتا هم در همان نزدیکی قرار دارد. وتا همان جایی است که جلوههای دیجیتال فیلمهایی چون «آواتار» و «خیزش سیاره میمونها» را انجام داده است. جکسون با استعداد و هوش درخشانی که دارد در این قلمرو مانیفست خودش را به تصویر میکشد. او میل و علاقه شدیدی به کنترل و نظارت روی همه اجزای فیلم دارد. البته نه به آن معنی که اهل همکاری و تشریک مساعی نباشد. مثلا وقتی در سال ۲۰۰۵ «کینگکونگ» را میساخت، جکسون استودیوی یونیورسال را شوکه کرد وقتی فیلمی سهساعته تحویلشان داد چون مسئولان استودیو سر نسخه کوتاهتری قرارداد بسته بودند و قصد نداشتند بودجه اضافهتری هم بپردازند. ۲۰ دقیقهای که جکسون به فیلم اضافه کرد، حدود ۲۰میلیون دلار بهخاطر جلوههای ویژه به هزینههای فیلم اضافه کرده بود. جکسون هزینه اضافی را با استودیو نصف کرد و سهم سود خودش را از فیلم کاهش داد. مدیر برنامههای جکسون میگوید: «البته این داستان خیلی هم درام شگفتانگیزی نبود. او بیاندازه علاقمند به کمک و همکاری است اما کار هم برایش خیلی جدی است یا نسخه نهایی که دلش میخواهد را باید بیرون بدهد یا هیچ.»
البته جکسون از معدود کارگردانهایی است که از حق ویژه یک مولف برخوردار است که هزاران مایل دورتر از استودیوهای هالیوود در انتهای جهان همراه با همراهان و همکاران همیشگیاش از جمله فرن والش(همسرش) و فیلیپا بوینز(دوست قدیمیاش که همکار فیلمنامهنویس و تهیهکننده هم هست) فیلمی که دوست دارد را بسازد. ممکن است بهنظر برسد که این گروه کمی دارای تعصبات قبیلهای هستند و حاضر نیستند کسی را به درون خودشان راه بدهند و فقط با هم کار میکنند اما انگیزههای آنها خالص است. مدیر تولیدی که با جکسون و تیمش کار میکند، میگوید: «آنها عاشق سینما هستند و مثل ساعت کار میکنند.» توضیح اینکه چرا برادران وارنر پذیرفتهاند یک میلیارد دلار روی این پروژه سرمایهگذاری کنند، کار دشواری است. یک منبع آگاه میگوید برای دو قسمت اول هر کدام ۳۱۵میلیون دلار هزینه میشود و این تازه بدون دستمزد خود جکسون است که پذیرفته دیرتر پولش را بگیرد. البته برخی از مسئولان استودیو این رقم را بالا میدانند و معتقدند چون فیلم در نیوزیلند تولید میشود هزینهها را میتوان تا ۲۰۰ میلیون دلار هم کاهش داد.
ریچارد تیلور، رئیس خلاق کارگاه وتا که سالهاست با جکسون و تیمش همکاری میکند معتقد است که با وجود پیچیدگیهای داستان، جکسون تنها کارگردانی است که میتواند این پروژه را به ثمر برساند: «پیتر با چشمان بسته روی صندلیاش مینشیند و از نظر بصری کاملا فیلم را در ذهنش تصویر میکند. توانایی او برای اینکه همه چیزهای نامریی را در ذهنش کنار هم بچیند، فوقالعاده است. جکسون میبیند که چطور برخی چیزهایی که در صحنه وجود ندارند و به عبارتی نامریی هستند میتوانند جاهای خالی صحنه را پر کنند. او فیلمساز بسیار باهوشی است.»
این بار قرار است جکسون سرزمین میانه را از لنزی متفاوت با «ارباب حلقهها» ببیند. او به روش دیجیتال و ۳D فیلمش را میسازد. همچنین تصمیم جسورانهای گرفته تا در هر ثانیه ۴۸ فریم بگیرد که در مقایسه با ۲۴فریم در ثانیه تصاویر زندهتری میدهد و مخاطب میتواند کاملا شخصیتها را نزدیک به خودش احساس کند. البته وقتی جکسون ۱۰ دقیقه از فیلم را برای چند نفر از منتقدان نمایش داد آنها از تصاویر موجدار فیلم شکایت کردند. جکسون معتقد است طول خواهد کشید تا مخاطبان به این روش جدید عادت کنند. کار کردن با تکنولوژیهای جدید به این معناست که جلوههای ویژه به سبک قدیمی دیگر کنار رفتهاند. دیگر لازم نیست از پرسپکتیوهای اجباری برای بزرگتر یا کوچکتر نشان دادن اجسام و انسانها استفاده کنیم. اما برای کارگردان «هابیت» همه حقههای سینمایی جالب هستند. خودش میگوید: «اصلا بهخاطر جلوههای ویژه بود که عاشق سینما شدم.» تنها چیزی که فعلا در مورد «هابیت» باعث نگرانی جکسون شده، مصالح داستانی کار است. تالکین این کتاب افسانهای را برای بچهها نوشته بود اما جکسون احساس میکند که هنوز در جهان تاریکتر «ارباب حلقهها» حضور دارد. باید دید که جکسون در چالش برای به تعادل رساندن این دو دنیا موفق میشود یا نه. تا دیدن نتیجه کار زمان زیادی باقی نمانده است.
منبع: تهران امروز
Tags:
افزودن نظر
جوملا فارسی توسعه و پشتیبانی توسط گروه نرم افزاری جوملا
حامی پروژه ملی جوملا فارسی شرکت نوید ایرانیان
کافه سینما-آخرین اخبار و یادداشت های سینمای ایران و جهان
بازنشر: ممتازنیوز